Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electrotherapy
U
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
chiropody
U
فن معالجه ودرمان امراض پا
pedicures
U
معالجه امراض دست وپا
pedicure
U
معالجه امراض دست وپا
definitive hospitalization
U
سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
faradize
U
بوسیله القای برق معالجه کردن
phototherapy
U
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
psychanalyze
U
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
he received a fire treatment
U
معالجه شد
treatments
U
معالجه
medical
U
معالجه
treatment
U
معالجه
healing
U
معالجه
medical treatment
U
معالجه
therapy
U
معالجه
medicable
U
قابل معالجه
malpractices
U
معالجه غلط
radium therapy
U
معالجه بارادیوم
electropathy
U
معالجه برقی
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
balneotherapy
U
معالجه باشستشو
heliotherapy
U
معالجه با افتاب
edermical meducation
U
معالجه جلدی
rest cure
U
معالجه با استراحت
trichopathy
U
معالجه ناخوشیهای مو
iatraliptics
U
معالجه بامالش
emergency treatment
U
معالجه اورژانس
emergency treatment
U
معالجه اضطراری
pretreatment
U
معالجه قبلی
climatotherapy
U
معالجه با اب وهوا
malpractice
U
معالجه غلط
treament
U
سلوک معالجه
psychopathy
U
معالجه روانی
self treatment
U
معالجه پیش خود
faradism
U
معالجه باجریان برق
pretreat
U
قبلا معالجه کردن
orthopathy
U
معالجه بدون دارو
psychiatry
U
معالجه ناخوشیهای دماغی
faradization
U
معالجه باجریان برق
chronic dose
U
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
physicotherapy
U
معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
self treatment
U
معالجه بدون کمک نسخه
psychotherapy ortherapeutics
U
معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
correctional treatment
U
روش معالجه از راه اصلاح رفتار
aromatherapy
U
معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
oxygen tent
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
electrophorus
U
الت تولید الکتریسته ساکن بوسیله القا
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
thermojet
U
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
examination
U
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
herioic treatment
U
معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
examinations
U
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
water cure
U
علاج بااب معالجه بااب
pyrocondensation
U
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
emergency medical tag
U
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
geriatrics
U
رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
electrothermic
U
مربوط به الکتریسته وحرارت
electrothermal
U
مربوط به الکتریسته وحرارت
exothermic
U
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal
U
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
electronography
U
ثبت خواص الکتریسته ساکن
thermal stress
U
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
smog
U
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
pyrolysis
U
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
pulmonary discases
U
امراض ریوی
occupation disease
U
امراض حرفهای
pediatrics
U
امراض کودکان
dermatosis
U
امراض جلدی
porter
U
ناقل امراض
porters
U
ناقل امراض
nosography
U
تعریف امراض
advantages accruning from
U
مزایای حاصله
histopathology
U
مبحث امراض بافتی
osteopathy
U
انواع امراض استخوانی
otologist
U
متخصص امراض گوش
geriatrician
U
امراض دوران پیریgyrfalcon
dermatologist
U
متخصص امراض پوست
gynecology
U
دانش امراض زنانه
dermatology
U
مبحث امراض پوستی
pediatric
U
مربوط به امراض کودکان
gerontologist
U
متخصص امراض پیری
geriatrist
U
امراض دوران پیری
general practitioner
U
طبیب امراض عمومی
epidemiology
U
علم امراض مسری
internist
U
پزشک امراض داخلی
occupation disease
U
امراض ناشی از کار
gynaecology
U
علم امراض زنانه
gynaecologist
U
متخصص امراض زنانه
emblements
U
منافع حاصله از زمین
feed back
U
بکارگیری اطلاعات حاصله
assessments
U
تعیین نتایج حاصله
assessment
U
تعیین نتایج حاصله
ration strenght
U
انرژی حاصله از جیره
elbow grease
U
نیروی حاصله از کاردستی
physiatrics
U
درمان امراض باوسایل طبیعی
viruses
U
عامل نقل وانتقال امراض
virus
U
عامل نقل وانتقال امراض
gulp
U
صدای حاصله از عمل بلع
gulping
U
صدای حاصله از عمل بلع
gulped
U
صدای حاصله از عمل بلع
coriolis effect
U
اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
bombing errors
U
اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
fleshment
U
خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
gas form natrural gas
U
بنزین حاصله از گاز طبیعی
gulps
U
صدای حاصله از عمل بلع
ergotism
U
مسمومیت حاصله از خوردن سگاله
emblements
U
منافع حاصله اززمین مزروعی
nosology
U
مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
antiperiodic
U
جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
clicks
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicked
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
solunar
U
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
scumble
U
نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
windchill
U
سرمای حاصله از وزش باد تبرید
flash burns
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
platinum black
U
گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
flash burn
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
click
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
working asset
U
سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
capitalized value
U
درامد حاصله از سرمایه گذاری در یک سال
spirochetosis
U
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
aetiology
U
علم تشخیص علل امراض علت شناسی
quarantines
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
case fatality rate
U
درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
quarantining
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
lesion
U
زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
yaws
U
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
craters
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
crater
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
stage fright
U
وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
lesions
U
زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
hypervitaminosis
U
ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
humoralism
U
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
periodontics
U
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
flash blindness
U
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
competitive price
U
قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
roentgenology
U
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography
U
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
phenology
U
مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
sepsis
U
مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
jet propulsion
U
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
epizootology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
U
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
profits a prendre
U
درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
apportionment
U
افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
plow back
U
عایدات حاصله از کسب وکاررا برای سرمایه گذاری مجددکنار گذاردن
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pip
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
solipsism
U
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
enzootic
U
مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
cavitation
U
بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
mettlesome
U
با حرارت
warm
U
با حرارت
fervidness
U
حرارت
adust
U
با حرارت
vehemence
U
حرارت
warmest
U
با حرارت
warmth
U
حرارت
warms
U
با حرارت
fervidity
U
حرارت
ardour
U
حرارت
verve
U
حرارت
temperature
U
حرارت
temperatures
U
حرارت
hotness
U
حرارت
ardor
U
حرارت
heats
U
حرارت
fire
U
حرارت
clammy
U
بی حرارت
enthrusiasm
U
حرارت
heat
U
حرارت
warmed
U
با حرارت
fires
U
حرارت
fired
U
حرارت
pyogenic
U
حرارت زا
bump
U
ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
transformation of heat
U
تبادل حرارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com