English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duty free U معاف از عوارض گمرکی
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
customs duty U عوارض گمرکی
customs duties U عوارض گمرکی
duty U عوارض گمرکی عوارض
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
free of charge U معاف از حقوق گمرکی
duties free U معاف از حقوق گمرکی
duty free U معاف ازحقوق گمرکی
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
hypsometric diagram U طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
tolling U عوارض عبور عوارض راهداری
toll U عوارض عبور عوارض راهداری
tolls U عوارض عبور عوارض راهداری
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
exemption U از خدمت معاف کردن معاف کردن
tariff U تعرفه گمرکی
customs dutios U حقوق گمرکی
clearance U ترخیص گمرکی
custom union U اتحادیه گمرکی
customs tariff U تعرفه گمرکی
customs tariff U حقوق گمرکی
customs agent U نماینده گمرکی
debenture U گواهینامه گمرکی
custom tariff U تعرفه گمرکی
bonded good U کالای گمرکی
customs entry form U افهارنامه گمرکی
treaty duty U حق متعارف گمرکی
bonded ware house U انبار گمرکی
customs duty U حقوق گمرکی
customs duties U حقوق گمرکی
customs duty U تعرفه گمرکی
tariffs U تعرفه گمرکی
custom duties U حقوق گمرکی
customs union U اتحادیه گمرکی
exempts U معاف
exempt U معاف
exonerating U معاف
exempted U معاف
exempting U معاف
exonerates U معاف
exonerated U معاف
exonerated from U معاف از
exonerate U معاف
countervailing duties U حقوق گمرکی جبرانی
custom U حقوق گمرکی گمرک
countervailing duty U حقوق گمرکی جبرانی
brussels nomenclature U تعرفه گمرکی بروکسل
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
drawbacks U استرداد حقوق گمرکی
drawback U برگشت حقوق گمرکی
drawback U استرداد حقوق گمرکی
customs agent U واسطه کارهای گمرکی
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
duty free U فاقد حقوق گمرکی
duty free U بخشوده از حقوق گمرکی
dutiable U مشمول حقوق گمرکی
customs declaration U افهار نامه گمرکی
customs broker U واسطه امور گمرکی
customs declaration U اظهار نامه گمرکی
tolling U عوارض
taxes U عوارض
taxed U عوارض
tax U عوارض
imposition U عوارض
complication U عوارض
dues U عوارض
tolls U عوارض
due U عوارض
complications U عوارض
toll U عوارض
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
taxless <adj.> U معاف از مالیات
exempt from duty U معاف از خدمت
excuser U معاف کننده
excused list U فهرست معاف ها
tax exempt U معاف از مالیات
dissolvable U معاف شدنی
tax free U معاف از مالیات
dispense with U معاف شدن از
exemptible U معاف شدنی
carded for record U از خدمت صف معاف
warless U معاف از جنگ
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
affranchize U معاف کردن
dispend U معاف کردن
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
protect a player U معاف از انتقال
duty free U معاف ار مالیات
remit U معاف کردن
scot-free U معاف از مالیات
scot free U معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
dispensable U معاف کردنی
duty-free U معاف از گمرک
remits U معاف کردن
remitted U معاف کردن
remitting U معاف کردن
excusing U معاف کردن
excuses U معاف کردن
exonerate U معاف کردن
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
exempt U معاف کردن
exonerating U معاف کردن
exempted U معاف کردن
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
exempting U معاف کردن
excuse U معاف کردن
excused U معاف کردن
free of tax [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
exonerates U معاف کردن
exonerated U معاف کردن
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
exempts U معاف کردن
excusable U معاف شدنی
prohibitive tariff U حقوق گمرکی منع کننده
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
duties on buyer's account U حقوق گمرکی به عهده خریداراست
duties paid U حقوق گمرکی پرداخت شده
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
tolling U عوارض راهداری
tolls U عوارض راهداری
scatt U مالیات عوارض
tolls U عوارض عبور
byeffect U عوارض جانبی
toll U عوارض عبور
rates and taxes U عوارض ومالیات
rate of duty U نرخ عوارض
feature line U خط عوارض زمین
terrain U عوارض زمین
contour U عوارض زمین
terrain features U عوارض زمین
tolling U عوارض عبور
imposition U عوارض فریب
ratepayers U عوارض دهنده
toll U عوارض راهداری
ratings U میزان عوارض
berthage U عوارض اسکله
rating U میزان عوارض
wharfage U عوارض باراندازی
ratepayer U عوارض دهنده
ad valorem duty U حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
to dismiss [American E] U معاف کردن [ارتش]
dispensing U معاف کردن بخشیدن
dispense U معاف کردن بخشیدن
to buy off U با پول معاف کردن
dispenses U معاف کردن بخشیدن
dispensed U معاف کردن بخشیدن
free of particular average U معاف از خسارات جزئی
free of general average U معاف از خسارات عمومی
free of all average U معاف از هرگونه خسارت
to fall out U معاف کردن [ارتش]
to let off U معاف کردن ردکردن
spillover costs U عوارض منفی خارجی
shaded relief U عوارض مشخص یا بسیارناهموار
river dues U عوارض استفاده از ابراهها
rate U تندی سرعت عوارض
railroad tariff U عوارض راه اهن
towage U عوارض یدک کشی
rates U تندی سرعت عوارض
infill U عوارض روی نقشه
contour map U نقشه عوارض نما
featuring U عوارض زمین عارضه
features U عوارض زمین عارضه
featured U عوارض زمین عارضه
feature U عوارض زمین عارضه
topography U تهیه نقشه از عوارض
tollhouses U محل پرداخت عوارض
tollhouse U محل پرداخت عوارض
tollgate U محل پرداخت عوارض
acoustics U علم عوارض شنوایی
dutiable U مشمول مالیات و عوارض
hydrography U ضبط عوارض ابی
key terrain features U عوارض حساس زمین
to release [from responsibility, duty] U معاف کردن [از وظیفه یا خدمت ]
to be excused [from work or school] U معاف بودن [از کار یا مدرسه]
fpa U معاف از جبران خسارت خاص
exempts U معاف ازخدمت شدن یا کردن
freeway U شاهراهی که از حق راهداری معاف است
freeways U شاهراهی که از حق راهداری معاف است
franking U معاف کردن مهر زدن
frankest U معاف کردن مهر زدن
franked U معاف کردن مهر زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com