English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
secure of victory U مطمئن به پیروزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
safes U مطمئن
safer U مطمئن
confident U مطمئن
safest U مطمئن
in the bag <idiom> U مطمئن
assured U مطمئن
sure U مطمئن
safe U مطمئن
surest U مطمئن
surer U مطمئن
trustful U مطمئن
full hearted U مطمئن
beats U پیروزی
beat U پیروزی
wins U پیروزی
win U پیروزی
take U پیروزی
achievement پیروزی
triumphs U پیروزی
triumphing U پیروزی
triumphed U پیروزی
triumph U پیروزی
takes U پیروزی
victory U پیروزی
victoriousness U پیروزی
conquest U پیروزی
victoriously U با پیروزی
scores U پیروزی
conquests U پیروزی
scored U پیروزی
score U پیروزی
victories U پیروزی
nail down <idiom> U مطمئن بودن
I am sure that ... U من مطمئن هستم که ...
to feel secure U مطمئن بودن
to feel secure U مطمئن شدن
supersub U ذخیره مطمئن
assuror U مطمئن سازنده
assurer U مطمئن سازنده
insurance U ذخیره مطمئن
insurance U امتیاز مطمئن
over confident U زیاد مطمئن
safe life U عمر مطمئن
insecure U غیر مطمئن
safe working load U بارکاری مطمئن
self confident U مطمئن بخود
certifying U مطمئن کردن
certify U مطمئن کردن
secures U مطمئن استوار
ensure U مطمئن ساختن
ensured U مطمئن ساختن
ensures U مطمئن ساختن
ensuring U مطمئن ساختن
insures U مطمئن ساختن
insuring U مطمئن ساختن
secure U مطمئن استوار
self-confident U مطمئن به خود
trust U مطمئن بودن
trusted U مطمئن بودن
trusts U مطمئن بودن
certifies U مطمئن کردن
trophy U نشان پیروزی
trophy U یادگاری پیروزی
nike U الهه پیروزی
garrison finish U پیروزی غیرمنتظره
trophies U نشان پیروزی
trophies U یادگاری پیروزی
successes U پیروزی نتیجه
success U پیروزی نتیجه
triumphal cloumn U برج پیروزی
v day U روز پیروزی
V-sign U علامت پیروزی
winnable U شایسته پیروزی
wins U پیروزی برد
win on points U پیروزی با امتیاز
victory stele U لوح پیروزی
victory day U روز پیروزی
V-signs U علامت پیروزی
steal U پیروزی غیرمنتظره
conquer U پیروزی یافتن بر
steals U پیروزی غیرمنتظره
conquering U پیروزی یافتن بر
paean U پیروزی نامه
win U پیروزی برد
triumphal U حاکی از پیروزی
conquers U پیروزی یافتن بر
paeans U پیروزی نامه
you may rest assured U میتوانید مطمئن باشید
to make no doubt U مطمئن بودن شک نداشتن
secures U مطمئن تامین کردن
but don't hold me to it [idiom] U ولی مطمئن نیستم
secure U مطمئن تامین کردن
in for <idiom> U مطمئن بدست آوردن
surefire U مطمئن نتیجه بخش
just in case U برای مطمئن بودن
I am certain of it. U من درباره اش مطمئن هستم.
self-assured U مطمئن بنفس خود
self assured U مطمئن بنفس خود
to ensure something U مطمئن ساختن [چیزی]
win by knockout U پیروزی با ناک اوت
triumphant U فاتحانه فریاد پیروزی
paeans U پیروزی نامه نوشتن
achievements U پیروزی کار بزرگ
paean U پیروزی نامه نوشتن
pewter U جام پیروزی جایزه
triumphantly U فاتحانه فریاد پیروزی
sudden victory U پیروزی در وقت اضافی
pull it out U پیروزی در واپسین لحظات
secures U بی خطر خاطر جمع مطمئن
secure U بی خطر خاطر جمع مطمئن
palm U نخل خرما نشانه پیروزی
pyrrhic victory U پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
save the day <idiom> U به پیروزی وموفقیت دست یافتن
shut out U مانع پیروزی حریف شدن
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
occupation authority U اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
win by retirement U پیروزی با کنار رفتن حریف
palms U نخل خرما نشانه پیروزی
You can be sure of that! U در این مورد تو می توانی مطمئن باشی!
edges U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
edge U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
brush U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brushes U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
He seems to have a lot of confidence. U خیلی خاطر جمع ( مطمئن ) بنظر می رسد
bravura U افهار شجاعت و دلاوری روحیه مطمئن وامرانه
Slow but sure wins the race. <proverb> U پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
i give you my world for it U قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
streaks U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
long shot U شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
streak U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
prudent limit of patrol U حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
head hunt U بریدن سردشمن وبردن ان بعنوان غنیمت ونشانه پیروزی
turn the tide <idiom> U چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن
outrun U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrunning U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outruns U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
Vistory was dearly bought . U پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
jiujitsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujutsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jujitsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
die U ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. U مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
fail safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail-safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
to prove my vow i give my hand برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
whole hearted U خاطرجمع مطمئن صمیمانه قلبی صمیمانه
to secure U تامین کردن [مطمئن کردن ] [حفظ کردن]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com