Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
by my watch
U
مطابق ساعت من
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
clockwise
U
مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
sunwise
U
مطابق گردش عقربک ساعت
with the sun
U
مطابق گردش عقربک ساعت
Other Matches
sundial
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
standards
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
Look at the watch.
U
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine.
U
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11.
U
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
spindle
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindles
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
transmissions
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
secundumn
U
مطابق
in keeping
U
مطابق
confirming
U
مطابق
respondent
U
مطابق
within
U
مطابق
similar
U
مطابق
matched
U
مطابق
respondents
U
مطابق
according to
U
مطابق
pursuant
U
مطابق
correspondents
U
مطابق
after
U
مطابق
from
U
مطابق
correspondent
U
مطابق
complied with
U
مطابق با
similiar
U
مطابق
complied
U
مطابق با
consilient
U
مطابق
incompliance with
U
مطابق
corresponding to
U
مطابق
agreeably to
U
مطابق
even with
U
مطابق
correspounding
U
مطابق
complies
U
مطابق با
correspoundent
U
مطابق
accordant
U
مطابق
congurous
U
مطابق
corresponding
U
مطابق
frae
U
مطابق
according
U
مطابق
in register
U
مطابق
comply
U
مطابق با
complying
U
مطابق با
corresponding to
U
مطابق با
at my request
U
مطابق با تقاضای من
synchrinized
U
مطابق بودن
constitutionally
U
مطابق قانون
physiologically
U
مطابق فیزیولوژی
trendier
U
مطابق آخرین مد
conform to
U
مطابق بودن با
correspound
U
مطابق بودن
trendiest
U
مطابق آخرین مد
synchronised
U
مطابق بودن
synchronises
U
مطابق بودن
synchronising
U
مطابق بودن
synchronize
U
مطابق بودن
synchronizes
U
مطابق بودن
up to date
U
مطابق روز
up-to-date
U
مطابق روز
trendy
U
مطابق آخرین مد
corresponds
U
مطابق بودن
testamentary
U
مطابق با وصیت
geometrically
U
مطابق هندسه
homologize
U
مطابق شدن
hygienically
U
مطابق بهداشت
traditionally
U
مطابق احادیث
fashionably
U
مطابق معمول
pursuant to
U
مطابق برحسب
relevant
U
وابسته مطابق
after the manner of
U
بتقلید مطابق
to
U
برحسب مطابق
by the square
U
مطابق نمونه
pedagogically
U
مطابق فن تعلیم
newfashioned
U
مطابق مد روز
orthodox
U
مطابق مرسوم
correspond
U
مطابق بودن
as usual
U
مطابق معمول
in accordance with
U
مطابق موافق
to correspond to
U
مطابق بودن
poshest
U
مطابق مد روز
posher
U
مطابق مد روز
posh
U
مطابق مد روز
corresponded
U
مطابق بودن
astronomically
U
مطابق هیئت
adjust
U
مطابق کردن
corresponding
U
مطابق متشابه
classics
U
مطابق بهترین نمونه
currencies
U
مطابق روز بودن
currency
U
مطابق روز بودن
cut and dry
U
مطابق نقشه وبرنامه
pedagogical teaching
U
اموزش مطابق فن تعلیم
up to date
U
مطابق اخرین طرز
classic
U
مطابق بهترین نمونه
dialectically
U
مطابق قواعد منطق
true life
U
مطابق زندگی روزمره
true copy
U
رونوشت مطابق با اصل
anno hegirae
U
مطابق تقویم هجری
anatomically
U
مطابق علم تشریح
quite the thing
U
مطابق بارسم معمول
metronomic
U
مطابق میزانه شمار
pedagogically
U
مطابق علم اموزش
ideal
U
مطابق نمونه واقعی
musically
U
مطابق اصول موسیقی
technically
U
مطابق اصول فنی
keping with one's view
U
مطابق نظرکسی بودن
constitutional
U
مطابق قانون اساسی
accentually
U
مطابق تکیه صدا
discretionally
U
مطابق میل و اختیار
ethically
U
مطابق علم اخلاق
ethnologically
U
مطابق علم نژادشناسی
to keep step to a band
U
مطابق موزیک پازدن
cut and dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
cut-and-dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
reconstruction
U
نمونه مطابق اصل
reconstructions
U
نمونه مطابق اصل
ideals
U
مطابق نمونه واقعی
meet
U
مطابق شرایط بودن
meets
U
مطابق شرایط بودن
parallel
U
نظیر مطابق بودن با
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
parallels
U
نظیر مطابق بودن با
parallelled
U
نظیر مطابق بودن با
paralleling
U
نظیر مطابق بودن با
modular
U
مطابق اندازه یامقیاس
paralleled
U
نظیر مطابق بودن با
biblical
U
مطابق کتاب مقدس
parallelling
U
نظیر مطابق بودن با
model
U
مطابق مدل معینی در اوردن
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
synchronizes
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
modeled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
standardization
U
مطابق معیار خاص دراوردن
updates
U
مطابق روز پیش بردن
updated
U
مطابق روز پیش بردن
that i snot in keepingwith our
U
این مطابق نظریه مانیست
conventional
U
مرسوم مطابق ایین وقاعده
synchronize
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
update
U
مطابق روز پیش بردن
synchronising
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
modelled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
synchronises
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
symptomatic
U
مطابق نشانه بیماری نماینده
moresque
U
مطابق با سبک مغربیهای افریقا
synchronised
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
sovietize
U
مطابق رژیم شوروی کردن
models
U
مطابق مدل معینی در اوردن
grammatically
U
مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
tallies
U
تطبیق کردن مطابق بودن
up-to-date
U
امروزی تازه مطابق روز
standardizing
U
مطابق درجه معینی دراوردن
ideally
U
مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
tallying
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tally
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tallied
U
تطبیق کردن مطابق بودن
adjusts
U
تسویه نمودن مطابق کردن
answers
U
بدرد خوردن مطابق بودن
ethnically
U
مطابق علم طوایف بشر
answering
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answered
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answer
U
بدرد خوردن مطابق بودن
adjusting
U
تسویه نمودن مطابق کردن
up to date
U
امروزی تازه مطابق روز
scriptural
U
مطابق متن کتاب مقدس
standardizes
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardize
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardising
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardises
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardised
U
مطابق درجه معینی دراوردن
phonetioist
U
طرفداری املای مطابق صدا
grammatical
U
صرف و نحوی مطابق قواعد دستور
sinify
U
مطابق اداب ورسوم چینی کردن
to pursue a plan
U
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
to marry well
U
جفت
[زوج]
مطابق بهم بودن
temporalize
U
مطابق مقتضیات وقت عمل کردن
sinicize
U
مطابق اداب ورسوم چینی کردن
standardized
U
مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
conventionally
U
برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
standard load
U
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
rhetorically
U
مطابق علم معانی بیان یا فصاحت فصیحانه
accordantly
U
بطور موافق یا مطابق چنانکه جور باشد
phonetist
U
متخصص ترکیب صداها طرفداری املای مطابق صدا
It is to your taste (liking).
U
باب دندان شما است ( مطابق میل وسلیقه )
phoneticism
U
عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
scholastically
U
موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
an iconic statue
U
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
by my watch
U
ساعت من
horologii
U
ساعت
hour
U
ساعت
clk
U
ساعت
horologe
U
ساعت
hours
U
ساعت
clock generator
U
ساعت زا
h hour
U
ساعت س
horologium
U
ساعت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com