English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fine aggregate U مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
uniform aggregate U مصالح ریزدانه یکنواخت
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
aggregate batcher U تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate batching plant U دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
fine grained U ریزدانه
grizzlies U سرند مخصوص مواد ریزدانه
grizzly U سرند مخصوص مواد ریزدانه
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
chert U نوعی سنگ چخماق که ریزدانه و متراکم است
mantling U مصالح
compromiser U مصالح
material U مصالح
donor U مصالح
materials U مصالح
donors U مصالح
building material U مصالح ساختمانی
masonry dam U سد با مصالح بنایی
engineering material U مصالح مهندسی
endurance limit U حد دوام مصالح
coated materials U مصالح اغشته
talus meterial U مصالح سنگریز
considerations of public interest U مصالح مرسله
testing of materials U ازمایش مصالح
foundation materials U مصالح پی سازی
rubble hard core U مصالح اوار
rubble hard core U مصالح تخریب
road making material U مصالح راه
reason of state U مصالح مملکتی
reason of state U مصالح عمومی
road making material U مصالح راهسازی
public interests U مصالح عامه
permeable materials U مصالح تراوا
overburden U مصالح رویی
material testing U ازمایش مصالح
impervious materials U مصالح ناتراوا
impermeable materials U مصالح نفوذناپذیر
impermeable materials U مصالح ناتراوا
strength of materials U مقاومت مصالح
hard core U مصالح اوار
hard core U مصالح تخریب
sealing compound U مصالح سیلکوت
building material U مصالح ساختمان
stuffs U جنس مصالح
materials U مصالح ساختمان
ballast U مصالح شسته
materials U جنس مصالح
waste material U مصالح وازده
ballast U مصالح شکسته
flooring U مصالح کف سازی
material U جنس مصالح
material U مصالح ساختمان
aggregate U مصالح دانهای
paving U مصالح سنگفرش
aggregates U مصالح دانهای
stuffed U جنس مصالح
stuff U جنس مصالح
binding material U مصالح چسبنده
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
aggregate U مصالح دانه بندی
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
aggregates U مصالح دانه بندی
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
masonery bond U بست مصالح بنایی
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
brick ballast U مصالح شکسته اجری
coarse aggregate U مصالح درشت دانه
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
coated materials U مصالح اندود شده
sheeting U مصالح ورق سازی
endowment for the benefit of the public U وقف بر مصالح عامه
transferor U مصالح انتقال دهنده
ballast U شن ریزی مصالح شکسته
roofing U مصالح ساختن بام
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
testing of materials U ازمایش مقاومت مصالح
brick masonary channel U کانال با مصالح اجری
florring U مصالح فرش اطاق
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
ticky-tacky [American E] U جنس بنجل [مصالح ساختمان]
selected fill U مصالح انتخابی برای خاکریزی
sheathing U مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
electric wiring material U مصالح سیم کشی برق
jerry build U با مصالح ارزان ساختمان کردن
material testing machine U دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
tubing U مصالح لوله سازی ولوله کشی
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
internationalism U عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
masonary U مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
consuls U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com