Perdic | مصالح رویی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 145 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	overburden U	مصالح رویی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	roof covering material U	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
	sauciness U	با پر رویی
	decahedral U	ده رویی
	over- U	رویی
	over U	رویی
	zincoid U	رویی
	outer U	رویی
	zincic U	رویی
	acrotic U	رویی
	surface soil U	خاک رویی
	swarthiness U	سبزه رویی
	cordiality U	خوش رویی
	barefacedness U	گشاده رویی
	surface deterioration U	فرسودگی رویی
	wearing course U	لایه رویی
	mushroom growth U	زود رویی
	saucily U	باپر رویی
	icosahedron U	بیست رویی
	overburden U	مواد رویی
	surface course U	لایه رویی
	sheet washing U	فرسایش رویی
	orthotropism U	راست رویی
	to show a bold front U	پر رویی کردن
	superficial abrasion U	سایش رویی
	grinders U	سنگ رویی اسیاب
	disgraces U	فضاحت سیه رویی
	disgraced U	فضاحت سیه رویی
	disgrace U	فضاحت سیه رویی
	cortices U	لایه رویی روپوش
	grinder U	سنگ رویی اسیاب
	rubicundity U	گلگونی سرخ رویی
	cortex U	لایه رویی روپوش
	diffidence U	کم رویی ترس بیم از خود
	You really are cheeky! U	واقعا" عجب رویی داری !
	skin deep U	فقط تا روی پوست رویی
	tunicle U	لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
	slop U	هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
	slopping U	هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
	slopped U	هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
	donors U	مصالح
	mantling U	مصالح
	materials U	مصالح
	compromiser U	مصالح
	material U	مصالح
	donor U	مصالح
	materials U	مصالح ساختمان
	material U	مصالح ساختمان
	impervious materials U	مصالح ناتراوا
	impermeable materials U	مصالح نفوذناپذیر
	impermeable materials U	مصالح ناتراوا
	foundation materials U	مصالح پی سازی
	sealing compound U	مصالح سیلکوت
	hard core U	مصالح تخریب
	hard core U	مصالح اوار
	rubble hard core U	مصالح اوار
	reason of state U	مصالح عمومی
	public interests U	مصالح عامه
	permeable materials U	مصالح تراوا
	aggregate U	مصالح دانهای
	aggregates U	مصالح دانهای
	reason of state U	مصالح مملکتی
	road making material U	مصالح راه
	material testing U	ازمایش مصالح
	road making material U	مصالح راهسازی
	masonry dam U	سد با مصالح بنایی
	rubble hard core U	مصالح تخریب
	engineering material U	مصالح مهندسی
	endurance limit U	حد دوام مصالح
	building material U	مصالح ساختمان
	flooring U	مصالح کف سازی
	paving U	مصالح سنگفرش
	binding material U	مصالح چسبنده
	material U	جنس مصالح
	talus meterial U	مصالح سنگریز
	testing of materials U	ازمایش مصالح
	ballast U	مصالح شکسته
	ballast U	مصالح شسته
	stuffed U	جنس مصالح
	stuff U	جنس مصالح
	building material U	مصالح ساختمانی
	coated materials U	مصالح اغشته
	stuffs U	جنس مصالح
	materials U	جنس مصالح
	considerations of public interest U	مصالح مرسله
	strength of materials U	مقاومت مصالح
	waste material U	مصالح وازده
	transferor U	مصالح انتقال دهنده
	uniform aggregate U	مصالح ریزدانه یکنواخت
	semipervious materials U	مصالح نیمه تراوا
	semipermeable materials U	مصالح نیمه تراوا
	stone ballast U	مصالح شکسته سنگی
	storage pile U	انبار مصالح در کارگاه
	testing of materials U	ازمایش مقاومت مصالح
	material testing laboratory U	ازمایشگاه مصالح ساختمانی
	aggregate U	مصالح دانه بندی
	endowment for the benefit of the public U	وقف بر مصالح عامه
	roofing U	مصالح ساختن بام
	coated materials U	مصالح اندود شده
	ballast U	شن ریزی مصالح شکسته
	sheeting U	مصالح ورق سازی
	coarse aggregate U	مصالح درشت دانه
	aggregate flow diagram U	نمودار تهیه مصالح
	brick masonary channel U	کانال با مصالح اجری
	florring U	مصالح فرش اطاق
	aggregates U	کلوخه مصالح سنگی
	aggregate U	کلوخه مصالح سنگی
	material storage area U	انبار مصالح ساختمانی
	masonry lining U	پوشش با مصالح ساختمانی
	masonery bond U	بست مصالح بنایی
	masonery U	مصالح ساختمانی سنگتراشی
	aggregates U	مصالح دانه بندی
	brick ballast U	مصالح شکسته اجری
	sheathing U	مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
	ticky-tacky [American E] U	جنس بنجل [مصالح ساختمان]
	material testing machine U	دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
	aggregate interlocking U	بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
	electric wiring material U	مصالح سیم کشی برق
	fine aggregate U	مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
	jerry build U	با مصالح ارزان ساختمان کردن
	selected fill U	مصالح انتخابی برای خاکریزی
	studding U	مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
	coarse aggregate U	مصالح دانه بندی درشت
	hauls U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	hauling U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	haul U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	tubing U	مصالح لوله سازی ولوله کشی
	hauled U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	internationalism U	عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
	haul road U	راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
	masonary U	مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
	aggregate batcher U	تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
	aggregate batching plant U	دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
	free haul U	در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
	aggregates U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	aggregate U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	building material dealer U	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
	dedications U	اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
	dedication U	اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
	bulking U	افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
	cascading windows U	چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
	consul U	نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
	consuls U	نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
	individualism U	فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
	declaration of trust U	افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند