Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unhandy
U
مشکل بدست امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gets
U
بدست امده
get
U
بدست امده
getting
U
بدست امده
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
yardage
U
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
margin productivity
U
نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided
U
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
ScanDisk
U
که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
straw that breaks the camel's back
<idiom>
U
مشکل پشت مشکل کمر انسان را خم میکند
drawings
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
The real problem is not whether machines think but whether men do.
U
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
ridgy
U
بر امده
who came?
U
کی امده
who came?
U
که امده
fordone
U
از پا در امده
incoming
U
امده
gibbous
U
بر امده
worker
U
ازکار در امده
exopathic
U
ازبیرون امده
red-hot
U
تاب امده
enthetic
U
ازبیرون امده
red hot
U
تاب امده
worked up
U
ازکار در امده
new come
U
تازه امده
protrusive
U
جلو امده
in-
U
:رسیده امده
left over
U
زیاد امده
in
U
:رسیده امده
jamb
U
تیربیرون امده
jambs
U
تیربیرون امده
impassionate
U
به جنبش امده
exserted
U
بیرون امده
underhung
U
پیش امده
exserted
U
پیش امده
saleintiant
U
بیرون امده
saleint
U
بیرون امده
unbred
U
بدببار امده
protrusile
U
جلو امده
landed
U
فرود امده
overdue
U
دیر امده
prognathous
U
پیش امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
protrudent
U
جلو امده
aggregates
U
جمع امده
prognathic
U
پیش امده
projective
U
جلو امده
overshot
U
پیش امده
aggregate
U
جمع امده
leavened bread
U
نان ور امده
protractive
U
جلو امده
jutting
U
پیش امده
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
apogean
U
از زمین بالا امده
cantilever
U
تیر پیش امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
take steps
U
اقدامات بعمل امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
inchoate
U
تازه بوجود امده
self born
U
از خود بوجود امده
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
bay window
U
پنجره پیش امده
bay windows
U
پنجره پیش امده
neoteric
U
تازه بدنیا امده
you might have come
U
باید امده باشید
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
air landed
U
فرود امده از راه هوا
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
visors
U
لبه پیش امده کلاه
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
to t. to account
U
زیر account امده است
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
visor
U
لبه پیش امده کلاه
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
to run short
U
زیر short امده است
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
difficult
U
مشکل
jigsaws
U
مشکل
problems
U
مشکل
jigsaw
U
مشکل
uphill
U
مشکل
problem
U
مشکل
quandary
U
مشکل
quandaries
U
مشکل
scarc ely
U
مشکل
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
ill-
U
مشکل سخت
fastidious
U
مشکل پسند
problem identification
U
بازشناسی مشکل
in a jam
<idiom>
U
مشکل داشتن
kick up a fuss
<idiom>
U
به مشکل بر خوردن
off the hook
<idiom>
U
دورشدن از مشکل
fun and games
<idiom>
U
وفیفه مشکل
deep water
<idiom>
U
مشکل سخت
bisexuals
U
خنثی مشکل
bisexual
U
خنثی مشکل
have a time
<idiom>
U
به مشکل بر خوردن
hardly
U
مشکل بزحمت
solutions
U
پاسخ یک مشکل
solution
U
پاسخ یک مشکل
up the creek
<idiom>
U
به مشکل برخودن
ills
U
مشکل سخت
ill
U
مشکل سخت
in a bind
<idiom>
U
به مشکل افتادن
head above water
<idiom>
U
آشکاری مشکل
fault description
U
توضیح مشکل
error description
U
توضیح مشکل
hard
U
مشکل شدید
floorer
U
سوال مشکل
finically
U
مشکل پسندانه
finicality
U
مشکل پسندی
feeding problem
U
مشکل تغذیه
What's the problem?
U
مشکل کجاست؟
faultless
<adj.>
U
بدون مشکل
free from error
<adj.>
U
بدون مشکل
immaculate
<adj.>
U
بدون مشکل
flawless
<adj.>
U
بدون مشکل
hard to please
U
مشکل پسند
fastidiousness
U
مشکل پسندی
f.in taste
U
مشکل پسند
open sesame
U
مشکل گشا
impeccable
<adj.>
U
بدون مشکل
knots
U
مشکل عقده
defect description
U
توضیح مشکل
picksome
U
مشکل پسند
sound
<adj.>
U
بدون مشکل
hardest
U
مشکل شدید
exquisite taste
U
مشکل پسندی
miminy piminy
U
مشکل پسند
description of error
U
توضیح مشکل
harder
U
مشکل شدید
knot
U
مشکل عقده
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
solves
U
یافتن پاسخ یک مشکل
ends
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
resource person
U
فرد مشکل گشا
calculation
U
پاسخ به یک مشکل در ریاضی
mystification
U
مشکل وپیچیده سازی
mooney problem checklist
U
مشکل سنج مونی
ended
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
end
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
in a world of one's own
<idiom>
U
مشکل عمیق داشتن
to resolve a doubt
U
حل مشکل یاشبهه کردن
problem child
U
کودک مشکل افرین
in the doghouse
<idiom>
U
مشکل پیدا کردن با
no picnic
<idiom>
U
ناخوش آیند ،مشکل
to put the a. in the helve
U
مشکل یامعمائی را حل کردن
catastrophic error
U
خطا یا مشکل در کل سیستم
can of worms
<idiom>
U
مشکل پیچیده وسردرگم
problem behavior
U
رفتار مشکل افرین
turn tail
<idiom>
U
فرار از خطر یا مشکل
solved
U
یافتن پاسخ یک مشکل
solving
U
یافتن پاسخ یک مشکل
solve
U
یافتن پاسخ یک مشکل
Gordian knot
U
مشکل معما مانند
through the mill
<idiom>
U
تجربه شرایط مشکل
Gordian knots
U
مشکل معما مانند
raise eyebrows
<idiom>
U
ایجاد مشکل و زحمت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com