English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
consultatory U مشورت کننده
consulter U مشورت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consults U مشورت کردن مشورت خواستن از
counselled U مشورت کردن مشورت دادن
counsels U مشورت کردن مشورت دادن
consulted U مشورت کردن مشورت خواستن از
consult U مشورت کردن مشورت خواستن از
counselling U مشورت کردن مشورت دادن
counseled U مشورت کردن مشورت دادن
counsel U مشورت کردن مشورت دادن
deliberations U مشورت
consult U مشورت
consultations U مشورت
consulted U مشورت
deliberately U با مشورت
rede U مشورت
advice U مشورت
counsels U مشورت
consults U مشورت
deliberation U مشورت
consultation U مشورت
in consultative with U با مشورت
counselling U مشورت
[piece of ] advice U مشورت
counselled U مشورت
counsel U مشورت
advisement U مشورت
misadvise U مشورت بد
counseled U مشورت
they put their heads together U با هم مشورت کردند
to take coun sel with U مشورت کردن با
to seek a position U مشورت کردن
cunsult U مشورت کردن با
take counsel with U مشورت کردن با
consultee U طرف مشورت
rede U مشورت دادن
consultee U مشورت دهنده
consultatory U مشورت امیز
to seek advice U مشورت کردن
advisedly U از روی عقل و مشورت
to take medical advice U با پزشک مشورت کردن
to seek or ask lagal a U مشورت قضائی کردن
legal advice U مشورت یا نظر قضایی
uncounselled U مشورت نکرده [نداده]
counsels U مشاوره دو نفری مشورت
take counsel with U با وکیل مشورت کردن
counsel U مشاوره دو نفری مشورت
counselled U مشاوره دو نفری مشورت
to ask somebody's advice U با کسی مشورت کردن
counselling U مشاوره دو نفری مشورت
counseled U مشاوره دو نفری مشورت
take medical a U به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
conferred U اعطاء کردن مشورت کردن
put our heads together <idiom> U مشورت کردن ،بحث کردن
confers U اعطاء کردن مشورت کردن
confer U اعطاء کردن مشورت کردن
conferring U اعطاء کردن مشورت کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
squasher U له کننده
refutatory U رد کننده
whisperer U پچ پچ کننده
hoppers U لی لی کننده
prattfall U پچ پچ کننده
crusher U له کننده
swooner U غش کننده
sensor U حس کننده
squelcher U له کننده
mitigatory U کم کننده
bender U خم کننده
benders U خم کننده
hopper U لی لی کننده
renunciant U کننده
bidders U کننده
filleted U پر کننده
mauler U له کننده
bidder U کننده
renunciant U رد کننده
syncopator U غش کننده
bandwidth U یچ کننده
catterer U پچ پچ کننده
abjurer or abjuror U کننده
fillet U پر کننده
surfy U کف کننده
thinner U کم کننده
crepitant U خش خش کننده
fillets U پر کننده
skittish U رم کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com