English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8045 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
patch U مشمع روی زخم قطعه زمین
patches U مشمع روی زخم قطعه زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
under lay U زیرانداز فرش [جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
block U قطعه زمین
blocks U قطعه زمین
blocked U قطعه زمین
lot U قطعه زمین
plat U قطعه زمین کوچک
grassplot U قطعه زمین علفزار
reservation U قطعه زمین اختصاصی
quadrat U قطعه زمین مستطیل
reservations U قطعه زمین اختصاصی
terra incognita U قطعه زمین از گرو در نیامده
I'll need a plot of land . U یک قطعه زمین لازم دارم
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
espianade U قطعه زمین هموار شیب ملایم
sand trap U قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
karoo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
karroo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
cerecloth U مشمع
oil cloth U مشمع
mustard plster U مشمع خردل
oilcloth U پارچه مشمع
bituminous felt U مشمع قیراندود
fly blister U مشمع ذراریح
groundsheet U فرش مشمع
diachylon U مشمع دیاخلیون
linoleum U مشمع کف اتاق
mustard plaster U مشمع خردل
groundsheets U فرش مشمع
linoleum U مشمع فرشی
wax cloth U مشمع فرشی
sinapism U مشمع خردل
floor cloth U قسمی مشمع فرشی
oilskin U پارچه مشمع کت بارانی
plaster U مشمع انداختن روی
plasters U مشمع انداختن روی
epispastic U مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
sticking plaster U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
sticking plasters U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
segments U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
fragment U قطعه قطعه کردن
fragmentation U قطعه قطعه شدن
mainland U قطعه اصلی قطعه
segment U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
tract U قطعه
tracts U قطعه
member U قطعه
trilobation U سه قطعه
members U قطعه
blocks U قطعه
blocked U قطعه
pane U قطعه
smidgen U قطعه
smidgeon U قطعه
smidgin U قطعه
panes U قطعه
nuggets U قطعه
nugget U قطعه
small scale integration U قطعه
snippy U قطعه
segmental U قطعه قطعه
block U قطعه
items U قطعه
stretches U قطعه
pieces U قطعه
snipping U قطعه
snipped U قطعه
snip U قطعه
line segment U قطعه خط
very large scale integration U قطعه
plank U قطعه
wodge U قطعه
stretched U قطعه
stretch U قطعه
item U قطعه
panels U قطعه
piece U قطعه
panel U قطعه
plot U قطعه
plotted U قطعه
section U قطعه
sections U قطعه
internode U قطعه
morceau U قطعه
wodges U قطعه
chunks U قطعه
goblets U قطعه
goblet U قطعه
extent U قطعه
plots U قطعه
copyslip U قطعه
blocs U قطعه
bloc U قطعه
chunk U قطعه
fragment U قطعه
part U قطعه
fragmenting U قطعه
calligraph U قطعه
fragments U قطعه
scale U قطعه
slabs U قطعه
segment U قطعه
slab U قطعه
segments U قطعه
lobe U قطعه
component U قطعه
doit U قطعه
lobes U قطعه
components U قطعه
partitur U قطعه کامل
opuses U قطعه موسیقی
opus U قطعه موسیقی
partitura U قطعه کامل
piece part U قطعه یک پارچه
pericope U قطعه منتخب
concertos U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
part number U شماره قطعه
replacements U تعویض قطعه
unit assembly U یک قطعه مجزا
replacement U تعویض قطعه
vlsi U قطعه روی یک IC
stiffener U قطعه تقویتی
stiffeners U قطعه تقویتی
versicle U قطعه کوچک
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1coffee table conversation piece
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com