English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8851 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adscititious U مشتق از عامل خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extrinsic factor U عامل خارجی
passives U دستخوش عامل خارجی
passive U دستخوش عامل خارجی
heterolysis U فسادوزوال در اثر عامل خارجی
source U ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
derivative U مشتق
derivatives U مشتق
anti derivative U ضد مشتق
paronymous U مشتق
paronym U مشتق
offshoot U مشتق
offshoots U مشتق
parasyntetic U مشتق
formant U مشتق
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
parasyntetic U مشتق و مرکب
silicic U مشتق از سیلیس
differentiates U مشتق گرفتن
second derivative U مشتق دوم
spiritous U مشتق ازالکل
autologous U مشتق از خود
differentiating U مشتق گرفتن
parial derivative U مشتق جزئی
to d. itself U مشتق شدن
differentiate U مشتق گرفتن
derive U مشتق کردن
derive U مشتق شده از
derives U مشتق کردن
deriving U مشتق کردن
derivations U مشتق گیری
derivation U مشتق گیری
deriving U مشتق شده از
denominators U مشتق کننده
formative U کلمه مشتق
derives U مشتق شده از
differentiation U مشتق گیری
branch U مشتق شدن
branches U مشتق شدن
denominator U مشتق کننده
calcic U مشتق ازاهک
derived field U فیلد مشتق
differential equations U معادلات مشتق
differentiator U مشتق گیر
diphyletic U مشتق از دو نیا
deverbative U مشتق شده از فعل
analysis U مشتق وتابع اولیه
romanesque U مشتق از زبان لاتین
derived demand U تقاضای مشتق شده
patronymic U مشتق از نام پدر
second derivative U مشتق مرتبه دوم
partial derivative U مشتق جزیی [ریاضی]
Y' U مشتق ایگرگ [ریاضی]
partial derivative U مشتق پاره ای [ریاضی]
Y prime U مشتق ایگرگ [ریاضی]
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
deriving U نتیجه گرفتن مشتق شدن
deverbative U بصورت مشتق استعمال شده
differential equation U معادله متغیر مشتق چیزی
differentiable function U تابع مشتق پذیر [ریاضی]
derives U نتیجه گرفتن مشتق شدن
derive U نتیجه گرفتن مشتق شدن
matronymic U اسم مشتق ازطرف مادر
tartarous U دردی شکل مشتق از درده شراب
kiosks U مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
kiosk U مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
denominative U مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
potash U کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
phonrtic drill U مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
chains U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
embryonic membrane U ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
acro U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acaro U کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
epithelioma U غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
aceto U پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
tetr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra U پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromat U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
checks U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
pl/m U زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
rhythm-and-blues U نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
differentiator U وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
accumulation U [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
outside U خارجی
exogenous U خارجی
foreign U خارجی
extraneous U خارجی
exoteric U خارجی
exosphere U خارجی
outsides U خارجی
extern U خارجی
externals U خارجی
extra U خارجی
extras U خارجی
exotic U خارجی
extra- U خارجی
external U خارجی
outer U خارجی
gringo U خارجی
outward U خارجی
alien U خارجی
aliens U خارجی
oversea U خارجی
outsider U خارجی
outsiders U خارجی
outboard U خارجی
exterior U خارجی
abextra U خارجی
gringos U خارجی
international line U خط خارجی
exteriors U خارجی
peripheral U خارجی
hash U سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
landfalls U بویه خارجی
arris U زاویه خارجی
impurity U اتم خارجی
landfall U بویه خارجی
external reference U مرجع خارجی
actine U قسمت خارجی
guest U انگل خارجی
guests U انگل خارجی
external menory U حافظه خارجی
acrotic U بیرونی خارجی
external operation U عملیات خارجی
external pressure U فشار خارجی
adventitious U خارجی الحاقی
alien enemy U دشمن خارجی
angle of emergence U زاویه خارجی
slough U پوسته خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
external memory U حافظه خارجی
external circuit U مدار خارجی
external benefits U فواید خارجی
external armature U ارمیچر خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
ectoparasite U انگل خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
foreign exchange U مبادله خارجی
foreign exchange U ارز خارجی
foreign exchange U پول خارجی
incarnation U صورت خارجی
incarnations U صورت خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
external combustion U احتراق خارجی
external command U فرمان خارجی
concrete object U عین خارجی
external load U بار خارجی
external label U برچسب خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
external force U نیروی خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
loads U بار خارجی
load U بار خارجی
foreign national U تبعه خارجی
foreign national U ملیت خارجی
external delay U تاخیر خارجی
external cost U هزینه خارجی
external control U کنترل خارجی
foreign exchange U تعویض خارجی
external reference U ارجاع خارجی
imbody U صورت خارجی
outside power U جریان خارجی
outside view U نمای خارجی
outside view U منظره خارجی
externalizing U خارجی کردن
outward opening U دهانه خارجی
externalizes U خارجی کردن
outwork U سنگر خارجی
externalized U خارجی کردن
externalize U خارجی کردن
externalising U خارجی کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1confinement factor
1offshoring
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
1What is the meaning of chief exacutif
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
0فراخوانی سیستم ورودی خروجی
0انباره خارجی
0مقاومت حرارتی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com