English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
patron U مشتری یا ارباب رجوع
patrons U مشتری یا ارباب رجوع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clientele U ارباب رجوع
clientage U ارباب رجوع
client U ارباب رجوع
clients U ارباب رجوع
knocked down U کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward U هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
caveatemptor U به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
to t. a cusomer for goods U کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
monsieur U ارباب
seignior U ارباب
monseigneur U ارباب من
suzerain U ارباب
buckra U ارباب
landlords U ارباب
liege U ارباب
lord U ارباب
lords U ارباب
overlord U ارباب
masterless U بی ارباب
overlords U ارباب
landlord U ارباب
master U ارباب صاحب
self-employed U ارباب خود
master U ارباب استاد
bosses U ارباب برجسته
principals U موکل ارباب
self employed U ارباب خود
bossed U ارباب برجسته
principal U موکل ارباب
boss U ارباب برجسته
masters U ارباب صاحب
masters U ارباب استاد
squires U ارباب سلحشور
bossing U ارباب برجسته
squire U ارباب سلحشور
mastered U ارباب استاد
seigneurial U ارباب وار
artistans U ارباب حرف
bossiness U ارباب منش
mastered U ارباب صاحب
bossy U ارباب منش
manorialism U ارباب منشی
padrone U مدیر ارباب
master slave U ارباب و برده
mansion house U خانه ارباب
villeinage U ارباب رعیتی
squirish U ارباب وار
lords U ارباب خداوندگار
lord U ارباب خداوندگار
client side U داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
master slave system U سیستم ارباب و برده
territoriality U سیستم ارباب ورعیتی
territorialism U سیستم ارباب ورعیتی
esquire U مالک زمین ارباب
manor houses U خانه ارباب یا صاحب تیول
manor house U خانه ارباب یا صاحب تیول
seignorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
copyhold U تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
buyers U مشتری ها
clients U مشتری
purchasers U مشتری ها
purchasers U مشتری
client U مشتری
shoppers U مشتری ها
buyer U مشتری
buyers U مشتری
purchaser U مشتری
vendee U مشتری
vendee U مشتری
bargainee U مشتری
custom ic U IC مشتری
evening star U مشتری
jupiter U مشتری
custom U مشتری
vendees U مشتری ها
shopper U مشتری
purchaser U مشتری
buyer U مشتری
customer U مشتری
patrons U مشتری
patron U مشتری
customers U مشتری
account U مشتری
chap U مشتری مرد
prospects U مشتری احتمالی
Jove U ستاره مشتری
John [American E] [prostitute's client] U مشتری [فاحشه ای]
habitue U مشتری مانوس
prospecting U مشتری احتمالی
prospect U مشتری احتمالی
prospected U مشتری احتمالی
custom ROM U مین نیاز مشتری
shop lifter U دزد مشتری نما
jovian planets U سیارههای مشتری مانند
touted U مشتری جلب کردن
catch phrase of catchline U شعار جذب مشتری
charge account U حساب بدهی مشتری
custom software U نرم افزار مشتری
client server network U شبکه خدمتگزار- مشتری
customer service technician U تکنسین سرویس مشتری
touts U مشتری جلب کردن
accosts U مشتری جلب کردن
accost U مشتری جلب کردن
tout U مشتری جلب کردن
accosting U مشتری جلب کردن
accosted U مشتری جلب کردن
touting U مشتری جلب کردن
customers U نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronize U نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes U نگهداری کردن مشتری شدن
patronises U نگهداری کردن مشتری شدن
customer U نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronized U نگهداری کردن مشتری شدن
status enquiry U پرسش درخصوص وضعیت مشتری
patronised U نگهداری کردن مشتری شدن
epanorthosis U رجوع
reversion U رجوع
right of withdrawal U حق رجوع
revocation U رجوع
respects U رجوع
appealed U رجوع
respect U رجوع
referral U رجوع
right of withdrawel U حق رجوع
right of revocation U حق رجوع
recourse to U حق رجوع به
ademption U رجوع
withdrawing U رجوع
appeal U رجوع
referrals U رجوع
appeals U رجوع
customer U ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
patron-driven acquisition [PDA] [library] U کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
tramp steamer U کشتی که به هرمحلی که مشتری بخواهدسفر میکند
customers U ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
deliverable state U کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
without recourse U بدون رجوع
vide U رجوع شود به
reversion U رجوع از هبه
recourse action U رجوع به دادگاه
sans recours U بدون رجوع
revocation of divorce U رجوع از طلاق
revocable U قابل رجوع
reversioner U دارای حق رجوع
someone U رجوع شود به somebody
reference U مراجعه رجوع
refers U رجوع کردن به
refers U رجوع کردن
reverting U رجوع کردن
reverted U رجوع کردن
revert U رجوع کردن
references U مراجعه رجوع
revoke U رجوع کردن
revoked U رجوع کردن
revokes U رجوع کردن
revoking U رجوع کردن
referred U رجوع کردن
referred U رجوع کردن به
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
adeem U رجوع کردن
appeal to arbitration U رجوع به حکمیت
refer U رجوع کردن
reverts U رجوع کردن
refer U رجوع کردن به
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
asteroids U سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
self selection U انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
asteroid U سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
flysheets U رجوع شود به pamphlet
mind-blowing U رجوع شود به psychedelic
mercy killing U رجوع شود به euthanasia
macho U رجوع شود بهmachismo
modernistic U رجوع شود به modern
newsagent U رجوع شود به newsdealer
fistful U رجوع شود به handful
newsagents U رجوع شود به newsdealer
mercy killings U رجوع شود به euthanasia
offload U رجوع شود به unload
offloaded U رجوع شود به unload
offloading U رجوع شود به unload
offloads U رجوع شود به unload
lychees U رجوع شود به litchi
lychee U رجوع شود به litchi
GB U رجوع شود به sarin
fiefdoms U رجوع شود بهfief
fiefdom U رجوع شود بهfief
hardball U رجوع شود به baseball
impressionistic U رجوع شود به impressionist
fistfuls U رجوع شود به handful
jewellery U رجوع شود به jewelry
loofah U رجوع شود به luffa
loofahs U رجوع شود به luffa
loudhailer U رجوع شود به bullhorn
loudhailers U رجوع شود به bullhorn
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com