Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
monseigneur
U
مسیو کشیش کاتولیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zucchetto
U
شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
presbytery
U
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries
U
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
monsieur
U
مسیو
signor
U
شخص محترم مسیو
priestly
U
در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
of the catholic persuasion
U
کاتولیک
romanist
U
کاتولیک
miaasl
U
کاتولیک ها
RC
U
کاتولیک
catholicize
U
کاتولیک کردن
catholicize
U
کاتولیک شدن
popish
U
شبیه کاتولیک
Catholics
U
ازاده کاتولیک
Catholic
U
ازاده کاتولیک
popery
U
کلیسای کاتولیک رم
romanize
U
کاتولیک مسلک کردن
of the catholic persuasion
U
وابسته به تیره کاتولیک
You are more catholic than the pope.
<proverb>
U
از پاپ کاتولیک تر شده اى .
Catholic
U
عضو کلیسای کاتولیک
Catholics
U
عضو کلیسای کاتولیک
greek catholic
U
عضوکلیسای کاتولیک رومی
canon low
U
قانون کلیسای کاتولیک
lent
U
04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
Roman Catholics
U
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
soutane
U
ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
pontifex
U
عضو شورای کشیشان کاتولیک
Roman Catholic
U
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
major seminary
U
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
extreme unction
U
مسح اخری تدهین دم مرگ کاتولیک ها
lector
U
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
romanism
U
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
gregorian chant
U
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
neoscholasticism
U
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
reunionist
U
کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
U
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta
U
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
biretta
U
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
lenten veil
U
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
hunger cloth
U
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
ecclesiastic
U
کشیش
herdsmen
U
کشیش
evengelist
U
کشیش
herdsman
U
کشیش
ecclesiastics
U
کشیش
provost
U
کشیش
provosts
U
کشیش
abbe
U
کشیش
predicant
U
کشیش
hieratic
U
کشیش
clerics
U
کشیش
clergymen
U
کشیش
padres
U
کشیش
padre
U
کشیش
druid
U
کشیش
cleric
U
کشیش
presbyterate
U
کشیش
clergyman
U
کشیش
churchmen
U
کشیش
druids
U
کشیش
churchman
U
کشیش
priests
U
کشیش
priest
U
کشیش
mardi gras
U
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
holy joe
U
کشیش دهکده
high priest
U
کشیش اعظم
lay brother
U
نیمچه کشیش
hedge priest
U
کشیش روستا
sacerdocy
U
کشیش منشی
sacerdotalism
U
کشیش مابی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
presbytery
U
خانه کشیش
presbyteries
U
خانه کشیش
right reverend
U
جناب کشیش
residentiary
U
کشیش مقیم
Reverend
U
جناب کشیش
priestlike
U
کشیش وار
priestcraft
U
کشیش بازی
shaveling
U
سرتراشیده کشیش
priestliness
U
کشیش مابی
primate
U
کشیش ارشد
priesthood
U
مقام کشیش
priesthood
U
کشیش بودن
acolytes
U
دستیار کشیش
acolyte
U
دستیار کشیش
officiant
U
کشیش سرپرست
rectors
U
کشیش بخش
rector
U
کشیش بخش
archpriest
U
کشیش بزرگ
vicars
U
کشیش بخش
vicar
U
کشیش بخش
parson
U
کشیش بخش
lama
U
کشیش بودایی
lamas
U
کشیش بودایی
clerkly
U
وابسته به کشیش
parsons
U
کشیش بخش
parsonage
U
قلمرو کشیش بخش
presbyter
U
کشیش سرپرست کلیسا
curate
U
معاون کشیش بخش
Imhotep
U
کشیش
[دربار مصر]
pontiff
U
کشیش بزرگ پاپ
rectrix
U
بانوی کشیش بخش
pontiffs
U
کشیش بزرگ پاپ
rectory
U
خانه کشیش بخش
curates
U
معاون کشیش بخش
rectories
U
خانه کشیش بخش
parsonages
U
قلمرو کشیش بخش
cassock
U
خرقه پوش کشیش
prsbytery
U
محل جلوس کشیش
papa
U
پاپ کشیش ناحیه
lamaistic
U
وابسته به کشیش بودایی
chancels
U
جای مخصوص کشیش
minister
U
وزیر مختار کشیش .
chancel
U
جای مخصوص کشیش
divining
U
کشیش استنباط کردن
cassocks
U
خرقه پوش کشیش
divines
U
کشیش استنباط کردن
divined
U
کشیش استنباط کردن
officiating priest
U
کشیش پیش نماز
pardoner
U
کشیش امرزنده گناه
divine
U
کشیش استنباط کردن
kirkman
U
عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
papas
U
پاپ کشیش ناحیه
ministers
U
وزیر مختار کشیش .
prelates
U
اسقف اعظم کشیش ارشد
curacies
U
معاونت کشیش بخش یادهستان
curacy
U
معاونت کشیش بخش یادهستان
ministerial
U
وابسته به وزیر یا کشیش اداری
prelate
U
اسقف اعظم کشیش ارشد
manses
U
محل سکنی خانه کشیش
he was ordained priest
U
اورا بسمت کشیش گماشتند
manse
U
محل سکنی خانه کشیش
sacerdotage
U
کشیش مابی جماعت کشیشان
officiant
U
کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
parishes
U
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
tunicle
U
لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
parish
U
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
parish
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parishes
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
priestcraft
U
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
shaman
U
کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
the sovereign
U
پاپ اعظم کشیش بخش درکلیسای خاور
feria
U
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism
U
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
nonagium
U
عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
lavabo
U
ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
deacon
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
altar-rail
U
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
pastorally
U
چوپان وار کشیش وار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com