Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
branch
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
piped
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
statements
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
U
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
separator
U
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
statements
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skips
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
modifiers
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
statement
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
modifier
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skip
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skipped
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
GOSUB
U
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
U
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loops
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
looped
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halted
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halts
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
branch
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
one plus one address
U
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branches
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
else rule
U
قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
immediate
U
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
goto
U
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
language
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
jump instruction
U
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
copied
U
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copies
U
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copying
U
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy
U
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
transfer
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
Send To command
U
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
addressing
U
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
precepts
U
دستور
precept
U
دستور
prescriptions
U
دستور
instruction
U
دستور
instructions
U
دستور
command
U
دستور
commanded
U
دستور
direction
U
دستور
rule
U
دستور
formulas
U
دستور
commandments
U
دستور
formulae
U
دستور
formula
U
دستور
commands
U
دستور
enjoinment
U
دستور
prescription
U
دستور
program
U
دستور
programs
U
دستور
commandment
U
دستور
say-so
U
دستور
prescript
U
دستور
order
U
دستور
regulation
U
دستور
say so
U
دستور
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
intuit
U
دستور دادن
dictating
U
دستور دادن
program
U
دستور کار
dictate
U
دستور دادن
programs
U
برنامه دستور
program
U
برنامه دستور
macro instruction
U
درشت دستور
dictate
U
دستور دادن
macroinstruction
U
درشت دستور
intuits
U
دستور دادن
intuiting
U
دستور دادن
dictated
U
دستور دادن
intuited
U
دستور دادن
dictates
U
دستور دادن
field manual
U
دستور رزمی
programs
U
دستور کار
directive
U
دستور دهنده
job order
U
دستور کار
formulary
U
دستور نامه
generative grammar
U
دستور زایشی
gramarey
U
دستور زبان
directs
U
: دستور دادن
directed
U
: دستور دادن
grammer
U
دستور زبان
direct
U
: دستور دادن
programmes
U
دستور نقشه
statements
U
بیانیه دستور
statement
U
بیانیه دستور
directives
U
دستور دهنده
money order
U
دستور پرداخت
macro
U
درشت دستور
macro
U
شرح دستور
lubrication order
U
دستور روغنکاری
run
U
دستور RUN
runs
U
دستور RUN
principal
U
دستور دهنده
principals
U
دستور دهنده
programme
U
دستور نقشه
laying instruction
U
دستور نصب
standing orders
U
دستور جاری
standing order
U
دستور جاری
money orders
U
دستور پرداخت
regulation
U
دستور قانون
cancellation order
U
دستور فسخ
purchase order
U
دستور خرید
warning order
U
دستور اگهی
mandating
U
دستور مردم به
blanket order
U
دستور کلی
mandating
U
دستور مافوق
mandates
U
دستور مردم به
night order
U
دستور شبانه
administrative order
U
دستور اداری
cancellation order
U
دستور لغو
instruction
U
دستور عمل
instruction
U
دستور کار
commandments
U
دستور خدا
conditional statement
U
دستور شرطی
instructions
U
دستور عمل
commandment
U
دستور خدا
instructions
U
دستور کار
behest
U
امر دستور
operating instruction
U
دستور کار
operating manual
U
دستور کار
ordinace
U
دستور شرعی
daily order
U
دستور روز
directions
U
دستور عمل
transformational grammar
U
دستور گشتاری
cramer's rule
U
دستور کرامر
to give instractions
U
دستور دادن
avaunt
U
دستور اخراج
grammatically
U
ازروی دستور
order of the day
U
دستور جلسه
order
U
دستور سفارش
operation order
U
دستور عملیاتی
order code
U
رمز دستور
order format
U
قالب دستور
permission
U
دستور پروانه
order
U
دستور دادن
order
U
دستورالعمل دستور
mandates
U
دستور مافوق
mandated
U
دستور مردم به
mandated
U
دستور مافوق
postbyte
U
در یک دستور برنامه
statement number
U
شماره دستور
agenda
U
دستور جلسه
technical manual
U
دستور فنی
movement order
U
دستور حرکت
mounting instruction
U
دستور نصب
mandate
U
دستور مافوق
embedded code
U
دستور چاپگر
enforcement order
U
دستور اجرا
engine order
U
دستور ماشین
microinstruction
U
ریز دستور
sailing orders
U
دستور حرکت
collection order
U
دستور وصول
superior order
U
دستور مافوق
mandate
U
دستور مردم به
execute statement
U
دستور اجرایی
agendas
U
دستور جلسه
grammar
U
دستور زبان
grammar
U
علم دستور
grammar
U
کتاب دستور
grammars
U
دستور زبان
grammars
U
علم دستور
grammars
U
کتاب دستور
recipe
U
خوراک دستور
prescription
U
دستور عمل
prescriptions
U
دستور عمل
recipes
U
خوراک دستور
provisional order
U
دستور موقت اداری
recipe
U
دستور خوراک پزی
sailing orders
U
دستور کشتی رانی
pseudoinstruction
U
شبه دستور العمل
signal operation instruction
U
دستور کار مخابرات
to issue instructions
U
دستور صادر کردن
to orders dinner
U
دستور ناهار دادن
lay on the table
U
از دستور خارج کردن
imperative
U
دستور بی چون وچرا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com