English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
thermistor U الت مقاوم درمقابل برق
defendants U مقاوم درمقابل زور و فشار
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
defendant U مقاوم درمقابل زور و فشار
windproof U مقاوم در مقابل باد
shell proof U مقاوم در مقابل گلوله
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
thermolabile U بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
cold wet clothing U لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
bomb proof U پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
fastness of bleaching U ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
color fastness U درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
ball retour track U مسیر بازگشت گوی بولینگ
rigidity U ثبات مسیر
heads U تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
pushaway U غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
course recorder U دستگاه ثبات مسیر
nonrigidity U عدم ثبات گلوله در مسیر
nonrigidity U عدم ثبات مسیر گلوله
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
division boards U قسمت مسیر گوی بولینگ که تختههای سفید و سیاه بهم وصل می شوند
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
hauling U تغییر مسیر قایق
hauls U تغییر مسیر قایق
haul U تغییر مسیر قایق
hauled U تغییر مسیر قایق
helms U تمایل قایق به انحراف از مسیر
helm U تمایل قایق به انحراف از مسیر
barging U خطا در تعیین مسیر قایق
lay line U خط فرضی مسیر قایق به مقصد
lofts U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
loft U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
keyholing U رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
committee boat U قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
overstand U بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن
pinch U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinches U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
privileged U مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
outrigger U چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
maeander U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meandering U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meanders U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meander U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meandered U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
paired registers U دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
arithmetic register U ثبات حسابی ثبات محاسباتی
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
air stability U وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
on the other hand <idiom> U درمقابل
against U درمقابل
in contrast with U درمقابل
in d. from U درمقابل
on the other hand <adv.> U درمقابل
by the same token <adv.> U درمقابل
on the other side <adv.> U درمقابل
otherwise <adv.> U درمقابل
alternatively <adv.> U درمقابل
at the same time [on the other hand] <adv.> U درمقابل
apart from that <adv.> U درمقابل
cut it with a knife U درمقابل
gainst U برعلیه درمقابل
for U درمقابل برله
against payment U درمقابل وجه
little frog in a big pond <idiom> U قطرهای درمقابل دریا
bay U دفاع کردن درمقابل
baying U دفاع کردن درمقابل
bays U دفاع کردن درمقابل
vis a vis U شخص روبرو درمقابل
in security for U یعنوان وثیقه درمقابل
bayed U دفاع کردن درمقابل
braced U درمقابل فشارمقاومت کردن
shield U حفافت کردن درمقابل
shields U حفافت کردن درمقابل
vis-a-vis U شخص روبرو درمقابل
brace U درمقابل فشارمقاومت کردن
to keep at bay U دفاع کردن درمقابل
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tolerant U مقاوم
resisters U مقاوم
plasma plating U مقاوم
refractory U مقاوم
resister U مقاوم
renitent U مقاوم
resistor U مقاوم
resistors U مقاوم
resistant U مقاوم
to defend oneself [against] U از خود دفاع کردن [درمقابل]
v U مخفف versus به معنی درمقابل
To stand up to someone . To assert oneself. U درمقابل کسی قد علم کردن
To make a stand against injustice. U درمقابل ستم ایستادگی کردن
counterpoise U نیروی مقاوم
rigid cores U هستههای مقاوم
forcing cone U مخروط مقاوم
resistive force U نیروی مقاوم
stand up <idiom> U مقاوم بودن
hardened site U پایگاه مقاوم
water resistant U مقاوم در برابر اب
moment of resistence U لنگر مقاوم
adamant U مقاوم یکدنده
resisting moment U لنگر مقاوم
stabile U مقاوم در برابرگرما
adamantly U مقاوم یکدنده
weatherproof U مقاوم در برابرهوا
It sinds into insignificance beside his invention . U این درمقابل اختراع اوهیچ است
resistance to failure U مقاوم در برابر ترک
torsion resistant U مقاوم در برابر پیچش
resistance to tempering U مقاوم در برابر بازپخت
passive earth pressure U رانش مقاوم خاک
wear resistant U مقاوم در بربر سائیدگی
resistance to cracking U مقاوم در برابر شکستگی
passive earth pressure U فشار مقاوم خاک
creep resistant U مقاوم در برابر خزش
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
drag force U نیروی مقاوم حرکت
heat resisting steels U فولادهای مقاوم حرارتی
drag chain conveyor U نقاله با زنجیر مقاوم
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
internal resisting moment U لنگر مقاوم درونی
lightfast U مقاوم در برابر نور
swelling resistant U مقاوم در برابر تورم
buck fever U هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
counterpose U درمقابل یکدیگر قرار دادن متقابل ساختن
deadman U پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resistor U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistance to plastic deformation U مقاوم در برابر تغییر شکل
resister U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistors U اسباب مقاوم دربرابر برق
resisters U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistance to corrosion U مقاوم در برابر زنگ زدگی
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
stainless steel U فولاد مقاوم در برابر خوردگی
fracture proof U مقاوم در برابر شکستگی نشکن
acid resistant U ماده مقاوم در برابر اسید
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
d/a U acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
robustness U قدرت پوشش یک سیستم وتوانایی آن درمقابل ضربه وافتادن
phosphate esters U مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
resistance to deflaction U مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
acid fast U مقاوم در برابر رنگ بری اسید
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
incolen U الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route U مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
pressure cabin U هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
monel U الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
parliamentarism U سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
creditor's bill U رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
private decument U درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
knee brace U پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
immune U مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
to keep up U از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down U زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
bowling alley U تالار بولینگ
curl U بولینگ روی یخ
maples U میلههای بولینگ
bowl U بازی بولینگ
bowling U بازی بولینگ
curls U بولینگ روی یخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com