Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
councillor of embassy
U
مستشار سفارتخانه
councillor of legation
U
مستشار سفارتخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
councillor at ministry
U
مشاور یامستشار سفارتخانه
attachT
U
یکی از اعضاء سفارتخانه
demarche
U
ازطریقی غیر از سفارتخانه خود
counselor
U
مستشار
advisor
U
مستشار
advisors
U
مستشار
advisers
U
مستشار
adviser
U
مستشار
counsellor
U
مستشار
counsellors
U
مستشار
counselors
U
مستشار
military advisor
U
مستشار نظامی
military adviser
U
مستشار نظامی
councillor
U
مشاور مستشار
councillors
U
مشاور مستشار
civil advisor
U
مستشار غیرنظامی
councilor
U
مشاور مستشار
assocation justise
U
مستشار دیوان عالی
justice of supreme court
U
مستشار دیوان عالی کشور
embassy
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassies
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com