English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
triathlon U مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soapbox derby U مسابقه گاریهای بچه گانه درسرازیری
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
western round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
fita round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
national round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
trinary U سه گانه
trinal U سه گانه
tripled U سه گانه
decuple U ده گانه
ternal U سه گانه
three fold U سه گانه
triple U سه گانه
trebly U سه گانه
tripling U سه گانه
triples U سه گانه
hobby-horses U گانه
sextette U شش گانه
sextuplicate U شش گانه
hexaploid U شش گانه
triplet U سه گانه
sextuplet U شش گانه
hobby-horse U گانه
triple address U با نشانی سه گانه
in severalty U جدا گانه
quadruplets U چهار گانه
triple point U نقطه سه گانه
octoploid U هشت گانه
quadruplet U چهار گانه
macrogamete U کلان گانه
ternate U سه برگچهای سه گانه
triple bond U پیوند سه گانه
trilcgy U یا قطعات سه گانه
quadrupled U چهار گانه
twelve U دوازده گانه
sextet U شش گانه شش قلو
the big three U بزرگان سه گانه
quadruple U چهار گانه
quadruples U چهار گانه
quadrupling U چهار گانه
services U نیروهای سه گانه
sextets U شش گانه شش قلو
degress of comparison U درجات سه گانه
the learned professions U علوم سه گانه
septempartite U هفت گانه
the triple entent U ائتلاف سه گانه
toothless U بچه گانه
the tribes U اسباط 21 گانه
the three kingdoms U موالیدسه گانه
the three kingdoms U مولودهای سه گانه
ternary U سه برگچهای سه گانه
duopoly U انحصار دو گانه
octarchy U ولایات هشت گانه
twelve tables U الواح دوازده گانه
small clothes U جامه بچه گانه
octateuch U کتابهای هشت گانه
the big four U بزرگان چهار گانه
punic wars U جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
trivium U علوم ازاد سه گانه
triumvir U عضو اتحاد سه گانه
sextuple U دارای شش ضربه شش گانه
pedologia U گفتار بچه گانه
the three persons U اقنوم های سه گانه
multiprocessing U پردازش چند گانه
heptarchy U ولایات هفت گانه
decathlon U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
five unit code U الفبای پنج گانه
decathlons U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
slingshot U تیرکمان بچه گانه
hypocorism U لقب بچه گانه
octachord U نتهای هشت گانه
slingshots U تیرکمان بچه گانه
fourteen points U اصول چهارده گانه
multicomputer U کامپیوتر چند گانه
multiple connector U بست چند گانه
multiple regression U رگرسیون چند گانه
parish register U دفتر ثبت وقایع سه گانه
multiprocessing system U سیستم پردازش چند گانه
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
multiprecision arithmetic U ریاضیات با دقت چند گانه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
girly U غیر بالغ خام وبچه گانه
hop stop and jump U قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
multiple arc lamp U لامپ قوسی با اتصال چند گانه
applaudingly U کف زنان
womenfolk U زنان
womankind U زنان
feminine U زنان
fair sex U زنان
to orient oneself U جهات چهار گانه خود راتعیین کردن
signs of the zodiac U صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
reelingly U چرخ زنان
gyringly U چرخ زنان
hirsutism U نابجارویی مو در زنان
womenfolk U جماعت زنان
womanly U در خور زنان
gynaecocracy U حکومت زنان
gynecocracy U حکومت زنان
pantingly U نفس زنان
menses U قاعدگی زنان
plumes U پر کلاه زنان تل
plume U پر کلاه زنان تل
mutch U زنان وکودکان
wifely U درخور زنان
gynocracy U حکومت زنان
asymetrical bars U پارالل زنان
gynecology U پزشکی زنان
feminity U طبقه زنان
evadingly U طفره زنان
womanish U مربوط به زن یا زنان
womankind U گروه زنان
flutteringly U پروبال زنان
boxers U مشت زنان
menstruation U قاعدگی در زنان
demimonde U زنان هرزه
gaspingly U نفس زنان
catamenia U قاعدگی زنان
boastingly U لاف زنان
greensickness U کم خونی زنان
uneven parallel bars U پارالل زنان
petticoats rule U تسلط زنان
feminicide U قتل زنان
period U قاعده زنان
periods U قاعده زنان
beauties U زنان زیبا
the female sex U زنان ودختران
women's dres U جامه زنان
women's army corps U ارتش زنان
beauty U زنان زیبا
when will women have the vote? U زنان کی حق رای
vauntingly U لاف زنان
hierarchies U گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy U گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
trigraph U حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
phratry U درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
agoines U مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
jan grid U سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
women labor force U نیروی کار زنان
feminists U طرفدار حقوق زنان
women's army corps U قسمت زنان ارتش
sapphism U همجنس خواهی زنان
ladykillers U مرد محبوب زنان
to catch napping U چرت زنان گرفتن
catamenia U عادت ماهیانه زنان
music stool U کرسی پیانو زنان
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
phlegmasia alba dolens U ورم سفیدران زنان
premenstrual U قبل از قاعدگی زنان
lothario U گمراه کننده زنان
ladykiller U مرد محبوب زنان
chlorosis U سبزرنگی زنان کم خون
demimonde U جهان زنان هرجایی
heat U تحریک جنسی زنان
feminism U برابری طلبی زنان
gynecologist U متخصص بیماریهای زنان
feminist U طرفدار حقوق زنان
heats U تحریک جنسی زنان
female participation rate U نرخ مشارکت زنان
menstruation U قاعدگی زنان طمث
fluor U قاعدگی زنان سیال
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
leucorrhoea U سوزنک مزمن غیرمسری زنان
suffragette U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
a comparison of men's salaries with those of women U مقایسه حقوق مردان با زنان
diva U سردسته زنان خواننده اپرا
evadingly U گریز زنان بابهانه یاحیله
housecoats U لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoat U لباسی که زنان درخانه می پوشند
gynaecophysiology U علم ووفایف جهازتناسلی زنان
modiste U کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
hairdos U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
chatelaine U زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
women students U زنان دانش اموز محصلین اناث
abbesses U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
hairdo U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
abbess U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
whites U سوزنک مزمن غیر مسری زنان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com