English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bonspiel U مسابقه رسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
formmal U رسمی
solemn U رسمی
orthodox U رسمی
official U رسمی
institutional U رسمی
formal U رسمی
officiates U مقام رسمی
return U گزارش رسمی
returning U گزارش رسمی
protested U واخواست رسمی
officiating U مقام رسمی
returns U گزارش رسمی
returned U گزارش رسمی
officiated U مقام رسمی
informal U غیر رسمی
officiate U مقام رسمی
unofficial U غیر رسمی
tuxedos U لباس رسمی
tuxedo U لباس رسمی
asparagus U مارچوبهء رسمی
bank holidays U تعطیلات رسمی
positioned U شغل رسمی
functions U ایین رسمی
functioned U ایین رسمی
function U ایین رسمی
formalizes U رسمی کردن
formalizing U رسمی کردن
stand on ceremony <idiom> U رسمی بودن
free and easy <idiom> U غیر رسمی
formalized U رسمی کردن
formalize U رسمی کردن
formalising U رسمی کردن
audience U ملاقات رسمی
audiences U ملاقات رسمی
officials U مقامات رسمی
placard U پروانه رسمی
placards U پروانه رسمی
formalised U رسمی کردن
formalises U رسمی کردن
note U نامه رسمی
notes U نامه رسمی
tux U لباس رسمی
official receiver U اعتصاب رسمی
statute mile U مایل رسمی
state religion U مذهب رسمی
standard time U زمان رسمی
speedwell U سیزاب رسمی
solemn form U طریقه رسمی
smallage U کرفس رسمی
vestment U لباس رسمی
talking-to U سرزنش رسمی
talking to U سرزنش رسمی
noting U نامه رسمی
Full dress. Formal dress. U لباس رسمی
throwaway U غیر رسمی
position U شغل رسمی
card-carrying U عضو رسمی
reprimands U توبیخ رسمی
extra official U غیر رسمی
insigne U نشان رسمی
official rate U نرخ رسمی
official prices U قیمتهای رسمی
official meeting U اجتماع رسمی
official meeting U ملاقات رسمی
official receipt U رسید رسمی
formal accountability U ذیحسابی رسمی
formal education U اموزش رسمی
reprimanding U توبیخ رسمی
formal review U بررسی رسمی
reprimanded U توبیخ رسمی
officialize U رسمی کردن
formal group U گروه رسمی
reprimand U توبیخ رسمی
aregular cook U اشپز رسمی
official religion U دین رسمی
official language U زبان رسمی
cognizance U اخطار رسمی
communique U ابلاغ رسمی
nonformal U غیر رسمی
contracts under seal U عقد رسمی
mare's tail U هپوریس رسمی
letter de chancellerie U نامه رسمی
legalization U شناسایی رسمی
dress suit U لباس رسمی شب
noterial document U سند رسمی
dress uniform U انیفرم رسمی
official document U سند رسمی
boarding call U بازدید رسمی
official jurnal U روزنامه رسمی
official gazette U روزنامه رسمی
official deed U سند رسمی
insigne U مدال رسمی
driss uniform U لباس رسمی
official channels U مجاری رسمی
official authorities U مراجع رسمی
intrant U ورود رسمی
official communications U ابلاغیه رسمی
missive U نامه رسمی
official U عالیرتبه رسمی
official U موثق و رسمی
insignia U نشان رسمی
insignia U مدال رسمی
formal review U سان رسمی
official channels U طرق رسمی
protest U واخواست رسمی
protest U اعتراض رسمی
protested U اعتراض رسمی
careers U دوره رسمی
careering U دوره رسمی
careered U دوره رسمی
missives U نامه رسمی
officious U غیر رسمی
pronouncement U اعلامیه رسمی
pronouncements U اعلامیه رسمی
career U دوره رسمی
protesting U واخواست رسمی
protesting U اعتراض رسمی
semi officially U بطورنیم رسمی
semi official U نیمه رسمی
public submission U مناقصه رسمی
prothonotary U سردفتراسناد رسمی
prontonotary U سردفتراسناد رسمی
hansard U مذاکرات رسمی
officiously U بطورغیر رسمی
semiformal U نیمه رسمی
semiofficial U نیمه رسمی
protests U اعتراض رسمی
protests U واخواست رسمی
match U مسابقه
contested U مسابقه
event U مسابقه
matches U مسابقه
chasing U مسابقه
chases U مسابقه
contest U مسابقه
chase U مسابقه
contests U مسابقه
contesting U مسابقه
chased U مسابقه
kyorougei U مسابقه
ball games U مسابقه
ball game U مسابقه
events U مسابقه
agonism U مسابقه
tournament U مسابقه
tournaments U مسابقه
racing U مسابقه
tourney U مسابقه
chace U مسابقه
setter U یک مسابقه
setters U یک مسابقه
race U مسابقه
raced U مسابقه
races U مسابقه
ski racer U مسابقه رو
competitions U مسابقه
game U مسابقه
meet U مسابقه
meets U مسابقه
competition U مسابقه
contest U مسابقه
competitions U مسابقه ها
competition U مسابقه
contests U مسابقه ها
dress shirts U پیراهن لباس رسمی
dress shirt U پیراهن لباس رسمی
plain U غیر رسمی جلگه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com