English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contracting parties U طرفین قرارداد
parties to a contract U طرفین قرارداد
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
contra proferentem U قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
restraint of trade U قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
contracting parties U طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
escalation U مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
high contracting parties U طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
pleadings U افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
extremes U طرفین
parties U طرفین
parties to the contract U طرفین عقد
mutual agreement U توافق طرفین
the litigants U طرفین دعوی
disposed flank U طرفین باز
the contracting parties U طرفین متعاقدین
the contracting parties U طرفین متعاهدین
parties to a contract U طرفین متعاهدین
mutual concent U تراضی طرفین
contracting parties U طرفین متقاعدین
cornering U طرفین پایگاه اصلی
corners U طرفین پایگاه اصلی
side lights U چراغهای طرفین ناو
corner U طرفین پایگاه اصلی
tilt angle U زاویه تمایل به طرفین
limbs U هرکدام از طرفین کمان
limb U هرکدام از طرفین کمان
onus U مسئولیت
liabilities U مسئولیت
irresponsible U بی مسئولیت
liability U مسئولیت
responsibility U مسئولیت
menage U مسئولیت
responsibilities U مسئولیت
responsibly U با مسئولیت
trusts U مسئولیت
trusted U مسئولیت
trust U مسئولیت
liability to disease U مسئولیت
unresponsive U بی مسئولیت
amenableness U مسئولیت
burthen U مسئولیت
covenant U که بین طرفین مبادله می گردد
covenants U که بین طرفین مبادله می گردد
voluntary partition U افراز با رضایت یا سازش طرفین
verandah U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
straddle split U وضع باز پاها به طرفین
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
side lights U چراغ دریانوردی طرفین ناو
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
like as we lie U طرفین دارای ضربات مساوی
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
veranda U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandahs U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandas U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
pitch curves U تلاقی سطوح طرفین دندانه
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
leeboard U یکی از دو تخته طرفین کف قایق
implied trust U مسئولیت فرضی
law of tort U مسئولیت مدنی
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
liability U الزام مسئولیت
cark U بار مسئولیت
area of responsibility U منطقه مسئولیت
constructive trust U مسئولیت قهری
office U مسئولیت احرازمقام
amenability U احساس مسئولیت
load U فشار مسئولیت
imputability U مسئولیت اخلاقی
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
loads U فشار مسئولیت
liabilities U الزام مسئولیت
primary interest U مسئولیت اصلی
offices U مسئولیت احرازمقام
product liability U مسئولیت محصول
irresponsible U عاری از حس مسئولیت
responsible U مسئولیت دار
post- U مقام مسئولیت
posted U مقام مسئولیت
charge U بار مسئولیت
posts U مقام مسئولیت
on one's shoulders <idiom> U مسئولیت شخصی
irresponsibly U بدون حس مسئولیت
charges U بار مسئولیت
in common <idiom> U مسئولیت داشتن
post U مقام مسئولیت
hamstring U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing U زردپی طرفین حفره پشت زانو
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
hamstrung U زردپی طرفین حفره پشت زانو
The two parties seem irreoncilable. U طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
hamstrings U زردپی طرفین حفره پشت زانو
side staddle hep U پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
rectification U تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
ten yard U خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
lock forward U هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
law of tort U قانون مسئولیت مدنی
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
over worked man U مهره شطرنج پر مسئولیت
sponsors U مسئولیت راقبول کردن
sponsor U مسئولیت راقبول کردن
sponsoring U مسئولیت راقبول کردن
peril U بیم زیان مسئولیت
perils U بیم زیان مسئولیت
irresponsibly U بدون داشتن مسئولیت
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
The responsibility lies with you. U مسئولیت با شما است.
To assume responsibility . U قبول مسئولیت کردن
law of torts U قانون مسئولیت مدنی
liability for damages U مسئولیت در برابر خسارت
without engagement U بدون تقبل مسئولیت
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
equitable mortgage U از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
blackguard U سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguards U سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
popping crease U خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
loose U از قید مسئولیت ازاد ساختن
disclaimers U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
amoral U بدون احساس مسئولیت اخلاقی
disclaimer U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
Responsibility weighed him down U بار مسئولیت کمرش را خم کرد
pass the buck <idiom> U مسئولیت خودرا به دیگری دادن
What do I care? U چطور این مسئولیت من است؟
solidarity U بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
looser U از قید مسئولیت ازاد ساختن
caveat subscriptor U مسئولیت به عهده عضو میباشد
loosest U از قید مسئولیت ازاد ساختن
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
tied down <idiom> U مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
In this contract , there are no loopholes for either party . U دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
outrigger U چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
parlementaire U کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
ignorance of law is no excuse U جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
broad shoulders U نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
(in) charge of something <idiom> U مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
see to it <idiom> U مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
to take the fall for somebody U مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
sinecures U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
to take the fall [American English] U مسئولیت چیزی [کاری یا خطایی] را پذیرفتن
sinecure U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
re axtent U تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
to shift off responsibility U مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
to shuffle off responsibility U مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
to pass the buck <idiom> U مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به دیگری دادن
to pass the buck to somebody U مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به کسی دادن
buck passer U شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
accountability U ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
To wash ones hands of somebody (something). U دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
pick up U واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
One insust not step aside and diclaim responsibility . U نبا ید کنا ررفت واز خود سلب مسئولیت کرد
ditched U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mise U قرارداد
defoult U قرارداد
convenant U قرارداد
deed of covenant U قرارداد
conventions U قرارداد
treaty U قرارداد
defaulting U قرارداد
agreements U قرارداد
agreement U قرارداد
defaults U قرارداد
protocol U قرارداد
pacts U قرارداد
pact U قرارداد
protocols U قرارداد
acted U قرارداد
treaties U قرارداد
defaulted U قرارداد
act U قرارداد
default U قرارداد
deed U قرارداد
deeds U قرارداد
contract U :قرارداد
convention U قرارداد
contract U قرارداد
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
geneva convention U قرارداد ژنو
operation of contract U نفوذ قرارداد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com