English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
claustrophobia U مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cubby U محل کوچک ومحصور
cubbyhole U محوطه کوچک ومحصور
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
clearance U فضای بیکار
clearance U فضای بازی
psychological space U فضای روانی
lacuna U فضای خالی
cylinder capacity U فضای سیلندر
lebensraum U فضای حیاتی
life space U فضای زیست
covered space U فضای پوشیده
out of doors U فضای ازاد
phase space U فضای فازی
phase space U فضای فاز
open area U فضای ازاد
cellarage U فضای زیرزمین
out of door U فضای ازاد
coordination sphere U فضای کوئوردیناسیون
covered space U فضای سر پوشیده
image space U فضای تصویر
hollow space U فضای توخالی
danger space U فضای خطرناک
aerospace U فضای هوایی
space U فضای خالی
floorage U فضای صحن
dead space U فضای مرده
dead space U فضای راکد
spaces U فضای خالی
floor space U فضای اشکوب
deep space U فضای سه بعدی
aerospace U فضای ماوراء جو
vacuum U فضای تهی
gross space U فضای کلی
vacuums U فضای تهی
void U فضای خالی
free space U فضای خالی
free space U فضای ازاد
fornix U فضای مجوف
vacuuming U فضای تهی
vacuumed U فضای تهی
eucleadian space U فضای اقلیدسی
reflector space U فضای بازتابی
vacuity U فضای خالی
expanse U فضای زیاد
expanses U فضای زیاد
campuses U فضای باز
mask U پوشاندن فضای
masks U پوشاندن فضای
opens U فضای باز
cavity U فضای مجوف
acceleration space U فضای شتاب
biosphere U فضای زیست
airspace U فضای هوایی
campus U فضای باز
atmospheric environement U فضای جوی
subspace U فضای فرعی
cavity U فضای خالی
cavities U فضای مجوف
opened U فضای باز
boot U فضای ترانک
work space U فضای دایر
workspace U فضای کاری
cavities U فضای خالی
bad break U فضای خالی
open U فضای باز
danger space U فضای هوایی خطرناک
drift space U فضای تبدیل تحمیل
cathode dark space U فضای تاریک کاتد
margins U زمان یا فضای اضافی
margin U زمان یا فضای اضافی
hittorf dark space U فضای تاریک هیتورف
buncher space U فضای تحمیل سرعتی
cathode glow U فضای روشن کاتد
fanfare U نمایش در فضای باز
fanfares U نمایش در فضای باز
crookes dark space U فضای تاریک کاتد
crookes dark space U فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space U فضای تاریک کاتد
aston dark space U فضای تاریک استن
anode dark space U فضای تاریک اند
airspace control U کنترل فضای هوایی
address apace فضای آدرس دهی
perimeters U فضای احاطه کننده
perimeter U فضای احاطه کننده
inane U چرند فضای نامحدود
glades U فضای میان جنگل
glade U فضای میان جنگل
catcher space U فضای اوسیلاسیون زای
metric space U فضای متری [ریاضی]
trough of the sea U فضای میان دو موج
the infinite space U فضای بیکران لاینتاهی
runout U فضای عمل یک سیستم
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
payload space U فضای بار مفید
landscape garden U طراحی فضای سبز
airspace [over a country] U فضای هوایی [در کشوری]
Euclidean space U فضای اقلیدسی [ریاضی]
metric space U فضای متریک [ریاضی]
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
topological space U فضای توپولوژیک [ریاضی]
vector space U فضای برداری [ریاضی]
open cut U حفاری در فضای باز
memory address space U فضای نشانی حافظه
furnace room U فضای داخل کوره
foresheets U فضای جلوی قایق
blank U سفید فضای خالی
blankest U سفید فضای خالی
linear space U فضای برداری [ریاضی]
floor space occupied U فضای مورد نیاز
vector space U فضای خطی [ریاضی]
linear space U فضای خطی [ریاضی]
phase space cell U پیل فضای فاز
hair space U فضای باریکی درچاپ
interstaller space U فضای بین- ستارهای
loading space U فضای قابل بارگیری
faraday dark space U فضای تاریک فارادی
to close airspace U محصورکردن فضای هوایی
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
compacts U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
air-hole U [تهویه فضای خالی سرداب]
compacting U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
bossing U [فضای خالی زیر پنجره]
cod U فضای داخل خلیج یادریاچه
outer space U فضای خارج از هوا یا جوزمین
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
pre-Hilbert space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
it takes much room U فضای زیادی را اشغال میکند
caret U نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
space above property U فضای قسمت بالای ملک
broadcasts U توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
broadcast U توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
clearance U هوا فضای خالی فاصله
space U فضای خالی بین حروف یا خط ها
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
dead space U زاویه بیروح فضای کور
inner product space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
spaces U فضای خالی بین حروف یا خط ها
deep space U فضای خارج از منضومه شمسی
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
fifo U فضای ذخیره سازی موقت
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
inputted U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
gaps U فضای بین دادههای ذخیره شده
input U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
marks U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
land scaping U محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
operand U فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
capacities U فضای فراهم برای ذخیره سازی
plenums U فضای اشغال شده بوسیله ماده
plenum U فضای اشغال شده بوسیله ماده
annulus U فضای بین دوایر متحد المرکز
anode glow U شعله مثبت فضای روشن اند
zaps U حذف داده موجود در فضای کاری
zapping U حذف داده موجود در فضای کاری
zapped U حذف داده موجود در فضای کاری
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
gap U فضای بین دادههای ذخیره شده
zap U حذف داده موجود در فضای کاری
road space U فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
capacity U فضای فراهم برای ذخیره سازی
storage U چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
clipboards U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
fills U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
space U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
spaces U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
fill U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
immediate U فضای حافظه اصلی و سریع در کامپیوتر
clipboard U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
high U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highs U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highest U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
marquees U فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
marquee U فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
space heater U بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
region U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
regions U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
storage U فضای لازم برای ذخیره سازی داده
work U فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
worked U فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
compacting U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
gaps U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
compacted U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
gap U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
compact U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com