English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
first salvo U اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
Master of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
prototype U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
prototypes U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
Intel U شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cyclic U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
sissy U دختر مردیا بچه زن صفت
cissies U دختر مردیا بچه زن صفت
sissies U دختر مردیا بچه زن صفت
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
floating U علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
fifo U اولین صادره از اولین وارده
first strike U اولین ضربت در اولین حمله
aimed U نائل شدن
accedes U نائل شدن
fetch up U نائل شدن
acceding U نائل شدن
aims U نائل شدن
attain U نائل شدن
acceded U نائل شدن
accede U نائل شدن
attained U نائل شدن
attaining U نائل شدن
attains U نائل شدن
aim U نائل شدن
attaint U نائل شدن به
attainable U نائل شدنی
achieve U رسیدن نائل شدن به
gained U نائل شدن پیشرفتن
gain U نائل شدن پیشرفتن
reaching U نائل شدن به کشش
achieving U رسیدن نائل شدن به
to p to the degree of m.a U نائل شدن به درجه A.
achieves U رسیدن نائل شدن به
reach U نائل شدن به کشش
achieved U رسیدن نائل شدن به
reaches U نائل شدن به کشش
gains U نائل شدن پیشرفتن
reached U نائل شدن به کشش
agreeing U جلوس کردن نائل شدن
agree U جلوس کردن نائل شدن
agrees U جلوس کردن نائل شدن
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
restorationist U کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
academy دانشگاه
universities U دانشگاه
Univ U دانشگاه
college U دانشگاه
colleges U دانشگاه
university U دانشگاه
academies U دانشگاه اموزشگاه
University of Applied Sciences [UAS] U دانشگاه فناوری
staff college U دانشگاه جنگ
college of [music, technology,...] U دانشگاه فناوری
state university U دانشگاه دولتی
senior technical college U دانشگاه فناوری
polytechnic U دانشگاه فناوری
the institution of a universit U تاسیس دانشگاه
presidents U رئیس دانشگاه
president U رئیس دانشگاه
academy U دانشگاه هنر
Chancellor U رئیس دانشگاه
technical university U دانشگاه فنی
academical U دانشجوی دانشگاه
state university U دانشگاه ایالتی
Chancellors U رئیس دانشگاه
war college U دانشگاه عالی جنگ
chairs U کرسی استادی در دانشگاه
chairing U کرسی استادی در دانشگاه
extramural U مربوط به خارج از دانشگاه
semesters U دوره 61 هفتهای دانشگاه
oxonian U وابسته به دانشگاه اکسفورد
vice-chancellor U معاون رئیس دانشگاه
chair U کرسی استادی در دانشگاه
vice-chancellors U معاون رئیس دانشگاه
semester U دوره 61 هفتهای دانشگاه
matriculant U قبول شده در دانشگاه
proctor U مدیر اجرایی دانشگاه
rector U رئیس دانشگاه رهبر
vice chancellor U معاون رئیس دانشگاه
rectors U رئیس دانشگاه رهبر
chaired U کرسی استادی در دانشگاه
theoretic U علمی
academic U علمی
scientific U علمی
sciential U علمی
alma mater U سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
in the schools U مشغول دادن امتحانات دانشگاه
academic costume U لباس رسمی استادی دانشگاه
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
donnish U وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
matriculate U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
academicals U لباس رسمی استادی دانشگاه
matriculation U دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculation U امتحان ورودی دانشگاه کنکور
He is majoring in mathematic at the university. U در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
mattriculation U نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
spring practice U دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
He was not admitted to the university. U اورا به دانشگاه راه ندادند
send down U دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
memoire U مقاله علمی
principle U اصل علمی
scholarism U تحقیق علمی
academian U عضوانجمن علمی
scientail U ماهر علمی
principle U قانون علمی
prescientific U پیش علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
horticulture U باغبانی علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
faculties U هیئت علمی
the province of science U رشته علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
faculty U هیئت علمی
scientific management U مدیریت علمی
researches U تحقیقات علمی
boffins U پژوهشگر علمی
scientific applications U کابردهای علمی
researched U تحقیقات علمی
scientific experiment U تجربه علمی
researching U تحقیقات علمی
scientifically U بطور علمی
theory U فرض علمی
discipline U رشته علمی
field trip U گردش علمی
scientific method U روش علمی
boffin U پژوهشگر علمی
research U تحقیقات علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
academic freedom آزادی علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
scientific researches U تتبعات علمی
object lesson U درس علمی
theories U فرض علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
science fiction U افسانه علمی
disciplining U رشته علمی
object lessons U درس علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
disciplines U رشته علمی
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
underclassman U شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
chancellory U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
general staff college U دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college U دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
prep school U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep schools U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
varsity U تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
berkeley unix U گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
chancellery U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
sciosophy U معرفت غیر علمی
scientifically U موافق اصول علمی
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
theoretically U از لحاظ فرض علمی
scientific notation U نشان گذاری علمی
scientific data processing U پردازش داده علمی
schools U مکتب علمی یافلسفی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
pomology U میوه کاری علمی
unscientific U خلاف موازین علمی
scientism U پیروی از روش علمی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
scientific data processing U داده پردازی علمی
science fiction U داستان تخیلی علمی
criminology U مطالعه علمی جرم
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
teach-in U بحث علمی دانشجویی
ethnography U مطالعه علمی نژادها
homosapiens U نام علمی انسان
tree surgery U تشریح علمی درخت
theories U فرضیه علمی تعلیم
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
ionics U مبحث علمی یونها
theory U فرضیه علمی تعلیم
school U مکتب علمی یافلسفی
he went out in the poll U امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
jayvee U عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com