English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turn-off U نقطه تحول
turn-offs U نقطه تحول
turn off U نقطه تحول
landmarks U نقطه تحول تاریخ
landmark U نقطه تحول تاریخ
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
vicissitude U تحول
transition U تحول
transitions U تحول
upheaval U تحول
sublation U تحول
mutations U تحول
upheavals U تحول
mutation U تحول
solstitium U تحول
solstice U تحول
computer revolution U تحول کامپیوتر
heat of transformation U گرمای تحول
absorption transition U تحول جذب
information revolution U تحول اطلاعات
transition temperature U دمای تحول
vicissitudinous U تحول پذیر
transformism U تحول گرایی
isothermal process U تحول همدما
mutation U تحول طغیان
mutations U تحول طغیان
transition time U زمان تحول
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
transmogrification U تغییر شکل تحول
phase U دوره تحول وتغییر
pseudomorphism U تحول بشکل کاذب
evolution U تحول تکامل تدریجی
isothermal process U تحول در دمای ثابت
phased U دوره تحول وتغییر
phases U دوره تحول وتغییر
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
solstitial U دارای دوره تحول کوتاه
upthrow U بطرف بالاانداختن تحول شدید
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
incisive U قاطع
secs U خط قاطع
definitely U قاطع
categorical U قاطع
sec U خط قاطع
conclusive U قاطع
categoric U قاطع
secant U قاطع
peremptory U قاطع
overbearing U قاطع
judicial U قاطع
final U قاطع
crucially U قاطع
decisive U قاطع
transverse U خط قاطع
definitive U قاطع
crucial U قاطع
decretive U قاطع
finals U قاطع
decretory U قاطع
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
clinches U قاطع ساختن
clinched U قاطع ساختن
clinching U قاطع ساختن
diagonal U قاطع دو زاویه
conclusive evidence U دلیل قاطع
highway robber U قاطع الطریق
secant line U خط قاطع [ریاضی]
cut and dried <idiom> U تصمیم قاطع
clinch U قاطع ساختن
sockdologer U ضربت قاطع
conclusive evidence U مدرک قاطع
peremptory undertaking U تعهد قاطع
sockdolager U ضربت قاطع
trenchant U قاطع قطعی
casting vote U رای قاطع
casting votes U رای قاطع
magistral U قاطع قطعی
to turn the scale U قاطع بودن
secant U خط قاطع متقاطع
floorer U دلیل قاطع
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
clincher U قیچی کننده قاطع
clinchers U قیچی کننده قاطع
predominating U نفوذ قاطع داشتن
predominate U نفوذ قاطع داشتن
predominated U نفوذ قاطع داشتن
last word U بیان یا رفتار قاطع
predominates U نفوذ قاطع داشتن
unanswerable U قاطع دندان شکن
prima facie evidence U مدرک به فاهر قاطع
categorically U بطور قاطع یا قطعی
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
knockout U ویران کردن ضربت قاطع
biocid U قاطع حیات کشنده حشرات
whop U بطور قاطع شکست دادن
knockouts U ویران کردن ضربت قاطع
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
predominate U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
handover U تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
processes U مرحله
step U مرحله
scenes U مرحله
phase U مرحله
stepping U مرحله
grades U مرحله
grade U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
rung U مرحله
scene U مرحله
stages U مرحله
phased U مرحله
stage U مرحله
phases U مرحله
process U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
stroked U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
instar U مرحله
stroke U مرحله
stepping U مرحله رتبه
initiation sequence U مرحله اغازی
training cycle U مرحله اموزش
phallic stage U مرحله التی
milestone U مرحله برجسته
anal stage U مرحله مقعدی
milestones U مرحله برجسته
grades U مرحله گراد
an anxious time U مرحله پر اضطراب
grade U مرحله گراد
termination phase U مرحله پایانی
termination stage U مرحله پایانی
assault phase U مرحله هجوم
oedipal stage U مرحله ادیپی
one step operation U عمل تک مرحله
intake stroke U مرحله مکش
step U مرحله پایه
home stretch U مرحله نهایی
power stroke U مرحله قدرت
oral stage U مرحله دهانی
propagation sequence U مرحله انتشار
output stage U مرحله خروجی
genital phase U مرحله تناسلی
step U مرحله رتبه
buffer stage U مرحله میانگیر
intake stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
induction stroke U مرحله تنفس
in the first instance U در مرحله اول
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com