Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
stepping
U
مرحله
stage
U
مرحله
stages
U
مرحله
scenes
U
مرحله
instar
U
مرحله
step
U
مرحله
process
U
مرحله
processes
U
مرحله
grade
U
مرحله
grades
U
مرحله
phases
U
مرحله
stroking
U
مرحله
strokes
U
مرحله
stroked
U
مرحله
stroke
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
rung
U
مرحله
phased
U
مرحله
scene
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
phase
U
مرحله
driver
U
مرحله تحریک
drivers
U
مرحله تحریک
solidifying process
U
مرحله انجماد
processes
U
مرحله جریان
one step operation
U
عمل تک مرحله
staping
U
مرحله بندی
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
phased
U
مرحله عملیات
stages
U
درجه مرحله
termination phase
U
مرحله پایانی
output stage
U
مرحله خروجی
phallic stage
U
مرحله التی
stage
U
درجه مرحله
grade
U
مرحله گراد
power stroke
U
مرحله قدرت
propagation sequence
U
مرحله انتشار
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
recovery phase
U
مرحله رونق
grades
U
مرحله گراد
point
U
مرحله قله
oral stage
U
مرحله دهانی
phases
U
مرحله عملیات
modulator
U
مرحله تحمیل گر
point
U
جهت مرحله
initiation sequence
U
مرحله اغازی
process
U
مرحله جریان
primordium
U
مرحله نخست
phase
U
مرحله عملیات
macro stage
U
مرحله کلان
stepping
U
مرحله رتبه
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
fetch phase
U
مرحله واکشی
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
intake stroke
U
مرحله تنفس
anal stage
U
مرحله مقعدی
speed level
U
مرحله سرعت
speed stage
U
مرحله سرعت
intake stroke
U
مرحله مکش
assault phase
U
مرحله هجوم
in the first instance
U
در مرحله اول
in the egg
U
در مرحله نخستین
genital phase
U
مرحله تناسلی
induction stroke
U
مرحله تنفس
buffer stage
U
مرحله میانگیر
induction stroke
U
مرحله مکش
fission process
U
مرحله انشقاق
imprimis
U
در مرحله نخست
inextremis
U
در اخرین مرحله
execute phase
U
مرحله اجرا
training cycle
U
مرحله اموزش
larval stage
U
مرحله کرمی
latency
U
مرحله پنهانی
periods
U
نوبت مرحله
period
U
نوبت مرحله
termination stage
U
مرحله پایانی
step
U
مرحله پایه
step
U
مرحله رتبه
stepping
U
مرحله پایه
differential stage
U
مرحله تفاضلی
job step
U
مرحله برنامه
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
milestones
U
مرحله برجسته
nth
U
در مرحله چند
home stretch
U
مرحله نهایی
milestone
U
مرحله برجسته
developmental stage
U
مرحله تکوینی
stage
U
پرده گاه مرحله
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
novitiate
U
مرحله تازه کاری
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
cladding process
U
مرحله روکش کاری
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
stadia
U
میدان ورزش مرحله
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
process
U
جریان عمل مرحله
processes
U
جریان عمل مرحله
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
stadium
U
میدان ورزش مرحله
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
ticked
U
سخت ترین مرحله
ticks
U
سخت ترین مرحله
stages
U
پرده گاه مرحله
noviciate
U
مرحله تازه کاری
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
tick
U
سخت ترین مرحله
disembarkation
U
تخلیه
exhaust
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
تخلیه
emptying
U
تخلیه
unloading
U
تخلیه
exhausts
U
تخلیه
evacuating
U
تخلیه
evacuates
U
تخلیه
discharges
U
تخلیه
evacuated
U
تخلیه
evacuate
U
تخلیه
depletion
U
تخلیه
unstuffing
U
تخلیه
LSD
U
تخلیه
stripping
U
تخلیه
discharged
U
تخلیه
discharge
U
تخلیه
evacuation
U
تخلیه
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
electron discharge
U
تخلیه الکترونها
electrical discharge
U
تخلیه برقی
evacuant
U
تخلیه کننده
exhaust chute
U
ناودان تخلیه
electrostatic discharge
U
تخلیه الکتروستاتیکی
escape channel
U
مجرای تخلیه اب
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
education pipe
U
لوله تخلیه
discharge opening
U
مجرای تخلیه
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
discharge nozzle
U
فواره تخلیه
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
discharge gate
U
دریچه تخلیه
discharge end
U
محل تخلیه
discharge end
U
سمت تخلیه
discharge currect
U
جریان تخلیه
discharge pressure
U
فشار تخلیه
discharge recorder
U
تخلیه نگار
drain plug
U
پیچ تخلیه
disruptive discharge
U
تخلیه جرقهای
discharging wharf
U
اسکله تخلیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com