Perdic | مرحله انقباضی یک دوره کار قلب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	systole U	مرحله انقباضی یک دوره کار قلب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	systolic phase U	دوره انقباضی قلب
	phased array U	ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
	pupilage U	دوره شاگردی مرحله شاگردی
	pupillage U	دوره شاگردی مرحله شاگردی
	creep U	مرحله به مرحله جلو رفتن
	sequenced ejection U	سیستم پرتاب مرحله به مرحله
	creeps U	مرحله به مرحله جلو رفتن
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	spastical U	انقباضی
	deflationary U	انقباضی
	boost phase U	مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
	systolic pressure U	فشارخون انقباضی
	shrinkage crack U	ترک انقباضی
	contraction crack U	ترک انقباضی
	contractile force U	نیروی انقباضی
	spasticity U	حالت انقباضی
	restrictive effect U	اثر انقباضی
	deflationary gap U	شکاف انقباضی
	spastic U	انقباضی تشنجی
	spastics U	انقباضی تشنجی
	deflationary pressure U	فشار انقباضی
	anti inflationary policy U	سیاست انقباضی
	contractionary fiscal policy U	سیاست مالی انقباضی
	tight money U	سیاست پولی انقباضی
	restrictive fiscal policy U	سیاست مالی انقباضی
	restrictive monetary policy U	سیاست پولی انقباضی
	contractionary monetary policy U	سیاست پولی انقباضی
	leapfrogging U	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
	leapfrogged U	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
	leapfrog U	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
	leapfrogs U	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
	assembler U	اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
	cooling off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling-off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling-off periods U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	holocene U	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
	interregnum U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregna U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnums U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	geostrophic U	وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
	inflight phase U	مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
	combat phase U	مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
	phasing U	مرحله بندی مرحله بندی عملیات
	colporteur U	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	phased attack U	تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	creeping attack U	تک مرحله به مرحله
	scenes U	مرحله
	stepping U	مرحله
	step U	مرحله
	process U	مرحله
	processes U	مرحله
	scene U	مرحله
	phased U	مرحله
	phases U	مرحله
	phase U	مرحله
	instar U	مرحله
	rung U	مرحله
	grade U	مرحله
	grades U	مرحله
	phased attack U	تک مرحله به مرحله
	stage U	مرحله
	stages U	مرحله
	stroking U	مرحله
	stroke U	مرحله
	strokes U	مرحله
	stroked U	مرحله
	in the first instance U	در مرحله اول
	induction stroke U	مرحله تنفس
	induction stroke U	مرحله مکش
	intake stroke U	مرحله تنفس
	intake stroke U	مرحله مکش
	inextremis U	در اخرین مرحله
	initiation sequence U	مرحله اغازی
	job step U	مرحله برنامه
	fission process U	مرحله انشقاق
	termination phase U	مرحله پایانی
	stage U	درجه مرحله
	genital phase U	مرحله تناسلی
	period U	نوبت مرحله
	point U	مرحله قله
	point U	جهت مرحله
	imprimis U	در مرحله نخست
	in the egg U	در مرحله نخستین
	termination stage U	مرحله پایانی
	larval stage U	مرحله کرمی
	latency U	مرحله پنهانی
	phased U	مرحله عملیات
	oedipal stage U	مرحله ادیپی
	one step operation U	عمل تک مرحله
	staping U	مرحله بندی
	output stage U	مرحله خروجی
	phases U	مرحله عملیات
	solidifying process U	مرحله انجماد
	periods U	نوبت مرحله
	phase U	مرحله عملیات
	macro stage U	مرحله کلان
	milestones U	مرحله برجسته
	milestone U	مرحله برجسته
	modulator U	مرحله تحمیل گر
	nth U	در مرحله چند
	stages U	درجه مرحله
	driver U	مرحله تحریک
	drivers U	مرحله تحریک
	oral stage U	مرحله دهانی
	exhaust stroke U	مرحله تخلیه
	anal stage U	مرحله مقعدی
	power stroke U	مرحله قدرت
	assault phase U	مرحله هجوم
	differential stage U	مرحله تفاضلی
	buffer stage U	مرحله میانگیر
	an anxious time U	مرحله پر اضطراب
	developmental stage U	مرحله پیشرفت
	developmental stage U	مرحله تکوینی
	speed level U	مرحله سرعت
	primordium U	مرحله نخست
	speed stage U	مرحله سرعت
	propagation sequence U	مرحله انتشار
	stepping U	مرحله رتبه
	stepping U	مرحله پایه
	exhaust stroke U	مرحله اگزوز
	grade U	مرحله گراد
	training cycle U	مرحله اموزش
	step U	مرحله پایه
	recovery phase U	مرحله شکوفائی
	fetch phase U	مرحله واکشی
	recovery phase U	مرحله رونق
	execute phase U	مرحله اجرا
	process U	مرحله جریان
	grades U	مرحله گراد
	step U	مرحله رتبه
	processes U	مرحله جریان
	phallic stage U	مرحله التی
	home stretch U	مرحله نهایی
	ossification U	مرحله تشکیل استخوان
	ticked U	سخت ترین مرحله
	stages U	پرده گاه مرحله
	stage U	پرده گاه مرحله
	preverbal phase U	مرحله پیش کلامی
	pettifog U	از مرحله پرت کردن
	milestones U	مرحله مهمی اززندگی
	tick U	سخت ترین مرحله
	creeping barrage U	سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
	processes U	جریان عمل مرحله
	process U	جریان عمل مرحله
	ticks U	سخت ترین مرحله
	incipient U	اولیه مرحله ابتدایی
	fire for effect U	مرحله تیر موثر
	karyokinesis U	مرحله تقسیم سلولی
	first audio stage U	مرحله صوتی نخست
	milestone U	مرحله مهمی اززندگی
	stadiums U	میدان ورزش مرحله
	stadia U	میدان ورزش مرحله
	stadium U	میدان ورزش مرحله
	noviciate U	مرحله تازه کاری
	cladding process U	مرحله روکش کاری
	diastolic phase U	مرحله انبساطی قلب
	in leading U	در مرحله شاگردی یا نوچگی
	anal retentive stage U	مرحله مقعدی ضبطی
	qualifying U	رسیدن به مرحله بعد
	anal expulsive stage U	مرحله مقعدی دفعی
	novitiate U	مرحله تازه کاری
	entelechy U	مرحله تشکیل وتحقق
	gastrula U	مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
	Not to know what one is talking about. U	از موضوع ( مرحله )پرت بودن
	rate determining step U	مرحله تعیین کننده سرعت
	walk through U	بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
	metestrus U	مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
	phased conversion U	تبدیل مرحله بندی شده
	power amplifier stage U	مرحله فزون ساز توان
	subcritical U	زیر مرحله خطرناک وبحرانی
	monestrous U	دارای یک مرحله فحلیت درسال
	declined U	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
	turning point U	مرحله قاطع نقطه تحول
	declining U	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
	single stepping U	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
	embryo U	گیاهک تخم مرحله بدوی
	embryos U	گیاهک تخم مرحله بدوی
	turning points U	مرحله قاطع نقطه تحول
	phasing U	مرحله بندی کردن عملیات
	stage U	مرحله دار شدن اشکوب
	stages U	مرحله دار شدن اشکوب
	decline U	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
	metoestrus U	مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
	modulated amplifier U	مرحله فزون ساز تحمیلی
	declines U	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
	prisere U	مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
	showdowns U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	showdown U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	finallist U	کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
	prophase U	مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
	reentry phase U	مرحله دخول مجدد موشک درجو
	job lot U	مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
	job lots U	مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
	the next process is weaving U	عمل یا مرحله بعداز بافتن است
	terminal phase U	مرحله اخر مسیر حرکت موشک
	stretch runner U	تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
	tabula rasa U	مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
	cim U	استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت