Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
homing phase
U
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sprinted
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
mace
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
guided missiles
U
موشک هدایت شونده
guided missile
U
موشک هدایت شونده
free rocket
U
موشک غیر هدایت شونده
cruise missiles
U
موشک هدایت شونده کروز
pgm
U
نوعی موشک هدایت شونده
cruise missile
U
موشک هدایت شونده کروز
entac
U
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
nike ajax
U
نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
falcons
U
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
falcon
U
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
nike hercules
U
موشک ضد هوایی نایک هرکولس هدایت شونده
sparrows
U
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
bull pup
U
نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
sparrow
U
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
guided missile cruiser
U
زره شکن حامل موشک هدایت شونده
armstrong
U
سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
terrier
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
celestial guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
terminal guidance
U
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider
U
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
homing guidance
U
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
inertial guidance
U
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
thor
U
نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
minuteman
U
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
guded missile
U
موشک هدایت شوند
laser guidance
U
هدایت لیزری بمب یا موشک
vectored thrust
U
تراست هدایت شونده
vectored
U
تراست هدایت شونده
guided weapon
U
جنگ افزار هدایت شونده
proportional navigating
U
هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده
pursuit navigation
U
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
pseudopursuit navigation
U
ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
directors
U
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
controlling
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
director
U
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
hovers
U
پرواز نزدیک زمین
hovered
U
پرواز نزدیک زمین
hover
U
پرواز نزدیک زمین
remotely piloted
U
هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
coupled mode
U
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
hovering
U
پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
step restart
U
شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
rocketeer
U
هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance
U
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
missilry
U
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilery
U
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
precipitates
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting
U
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
inflight reliability
U
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
U
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc
U
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runways
U
راه پرواز باند پرواز
sorties
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runway
U
راه پرواز باند پرواز
conductance
U
ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closest
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
surface missile
U
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
single step
U
تک مرحلهای
phasic
U
مرحلهای
step growth polymerization
U
بسپارش مرحلهای
PM
U
تلفیق مرحلهای
phase
U
مرحلهای کردن
multi stage
U
چند مرحلهای
phased
U
مرحلهای کردن
stepwise regression
U
رگرسیون مرحلهای
two stage experiment
U
ازمایش دو مرحلهای
phases
U
مرحلهای کردن
multistage
U
چند مرحلهای
step reaction polymerization
U
بسپارش مرحلهای
step polymerization
U
بسپارش مرحلهای
stepwise polymerization
U
بسپارش مرحلهای
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
multi stage production
U
تولید چند مرحلهای
stepwise formation constant
U
ثابت تشکیل مرحلهای
phasic stretch reflex
U
بازتاب کشش مرحلهای
multi stage experiment
U
ازمایش چند مرحلهای
two stage sampling
U
نمونه گیری دو مرحلهای
sequence curcuit
U
مدار چند مرحلهای
sequential color television
U
تلویزیون رنگی مرحلهای
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
point bland
U
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
dash
U
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
one pass assambler
U
همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
polyphase sort
U
جور کردن چند مرحلهای
multilevel addressing
U
ادرس دهی چند مرحلهای
stage race
U
مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
multi stage sampling
U
نمونه گیری چند مرحلهای
dashed
U
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashes
U
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
phaseout
U
توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
point race
U
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
approached
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
three stage least squares method
U
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
binding time
U
زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
one for one
U
مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
mid wicket
U
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight
U
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
stage payments
U
پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
rocketed
U
موشک
antimissile missile
U
موشک ضد موشک
rocket
U
موشک
rocketing
U
موشک
ballistic missile
U
موشک
ballistic missiles
U
موشک
missile
U
موشک
missiles
U
موشک
rockets
U
موشک
lexical analysis
U
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
rocket sonde
U
موشک هواشناسی
rocket fuel
U
سوخت موشک
torpedoing
U
موشک ضد زیردریایی
rocketry
U
فن پرتاب موشک
dizgig
U
موشک یکجورفرفره
cruise missile
U
موشک کروز
ogive
U
پرتابه یا موشک
cruise missiles
U
موشک کروز
rocket engine
U
موتور موشک
rocket control
U
کنترل موشک
torpedoes
U
موشک ضد زیردریایی
lacrosse
U
موشک لاکروس
boosted rocket
U
موشک ازاد
bomarc
U
موشک بومارک
torpedo
U
موشک ضد زیردریایی
redeye
U
موشک ردای
torpedoed
U
موشک ضد زیردریایی
atom rocket
U
موشک اتمی
rams
U
موشک رام
tactical missile
U
موشک جنگی
aerodynamic missile
U
موشک ایرودینامیکی
ballistic missiles
U
موشک بالیستیکی
missiles
U
گلوله موشک
skyrockets
U
موشک هوایی
tow
U
کشیدن موشک تو
hawked
U
موشک هاوک
hawks
U
موشک هاوک
tactical missile
U
موشک رزمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com