Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
confederation
U
هم پیمانی
confederacies
U
هم پیمانی
confederacy
U
هم پیمانی
confederations
U
هم پیمانی
contractual
U
پیمانی
conferderation
U
هم پیمانی
nonalignment
U
نا هم پیمانی
federal
U
پیمانی
cadres
U
پرسنل پیمانی
treaty port
U
بندر پیمانی
cadre
U
پرسنل پیمانی
confederacies
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacy
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
trainers
U
مربی
trainer
U
مربی
preceptor
U
مربی
preceptress
U
مربی زن
educators
U
مربی
playing coach
U
مربی
player coach
U
مربی
corrector
U
مربی
coaches
U
مربی
instructors
U
مربی
instructor
U
مربی
skippers
U
مربی
skippering
U
مربی
skippered
U
مربی
skipper
U
مربی
educator
U
مربی
mentors
U
مربی
mentor
U
مربی
pedagogue
U
مربی
coached
U
مربی
coach
U
مربی
pedagogues
U
مربی
jumpmaster
U
مربی پرش
preceptorship
U
مربی گری
saboum
U
مربی تکواندو
sensei
U
مربی جودو
teachers
U
معلم مربی
coaches
U
مربی ورزش
assistant coach
U
کمک مربی
assistant trainer
U
کمک مربی
breeder
U
مربی اسب
exercise boy
U
مربی اسب
coached
U
مربی ورزش
buckaroo
U
مربی اسب
buckeroo
U
مربی اسب
teacher
U
معلم مربی
coach
U
مربی ورزش
north atlantic treaty organization (nato
U
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
handler
U
رسیدگی کننده مربی
handlers
U
رسیدگی کننده مربی
jumpmaster
U
مربی یا سرپرست چتربازان
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
mentoring
U
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
horsewomen
U
مربی اسب سوار و اسبداری
horsewoman
U
مربی اسب سوار و اسبداری
coach and pupil method
U
روش استفاده ازکمک مربی
coach and pupil method
U
روش مربی و شاگرد دراموزش
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
coach's box
U
محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
call time
U
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
combat developer
U
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
coach
U
کمک مربی کمک استاد
coached
U
کمک مربی کمک استاد
coaches
U
کمک مربی کمک استاد
warsaw treaty
U
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com