Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
microbiological
U
مربوط به میکروب شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
mineralogical
U
مربوط به معدن شناسی
entomological
U
مربوط به حشره شناسی
serologic
U
مربوط به سرم شناسی
philatelic
U
مربوط به تمبر شناسی
oceanographic
U
مربوط به اقیانوس شناسی
climatological
U
مربوط به اب وهوا شناسی
geogonostical
U
مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic
U
مربوط بعلم زمین شناسی
geoscience
U
علوم مربوط به زمین شناسی
gemmological
U
مربوط به علم گوهر شناسی
technologically
U
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
technological
U
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
botanic
U
مربوط به علم گیاه شناسی
physiognomical
U
مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
anthropological
U
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
radiobiology
U
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
areodetic
U
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
biotechnology
U
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
microbicide
U
میکروب کش
microb
U
میکروب
aerobe
U
میکروب هوازی
germiculture
U
پرورش میکروب
spore
U
تخم میکروب
subcultures
U
کشت دوم میکروب
subculture
U
کشت دوم میکروب
microspore
U
تخم میکروب ریز خردهاگ
microphage
U
سلول میکروب خوار کوچک
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
spirochetosis
U
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
pasteurize
U
سترون ساختن میکروب طبق روش پاستور
germtheory
U
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
microphagus
U
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
correspondents
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
as for
U
مربوط به
vespertinal
U
مربوط به شب
caprine
U
مربوط به بز
germane
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
relevant
U
مربوط
apposite
U
مربوط
coherent
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
related
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
cretaceous
U
مربوط به گچ
pertinent
U
مربوط
condequent
U
مربوط
proper
U
مربوط
for
U
مربوط به
eight bit system
U
مربوط به یک
hydraulic
U
مربوط به اب
affined
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
to be
U
مربوط باینده
Hellenic
U
مربوط به یونان
to the point
U
مربوط بموضوع
to have connexion with
U
مربوط بودن با
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
coherently
U
بطور مربوط
existential
U
مربوط به هستی
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
budgetary
U
مربوط به بودجه
textuary
U
مربوط به متن
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
chromic
U
مربوط به کرومیوم
britannic
U
مربوط به بریتانیا
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
churchly
U
مربوط به کلیسا
typographic
U
مربوط به چاپ
chromatic
U
مربوط به رنگها
polar
U
مربوط به قطب
testamentary
U
مربوط به وصیتنامه
larcenous
U
مربوط به دزدی
anal
U
مربوط به مقعد
connects
U
مربوط کردن
polar
U
مربوط به قط بها
inspectional
U
مربوط به بازرسی
retired
U
مربوط به بازنشستگی
affiliating
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
c
U
مربوط به کامپیوتر
verb
U
مربوط به صدا
verbs
U
مربوط به صدا
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
personal
U
مربوط به کسی
caloric
U
مربوط به کالری
prospective
U
مربوط به اینده
vermian
U
مربوط به کرم
parental
U
مربوط به والدین
capitular
U
مربوط بفصل
communists
U
مربوط به کمونیسم
irrelative
U
نا مربوط مطلق
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
brumal
U
مربوط به زمستان
climatic
U
مربوط به اب وهوا
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
vehicular
U
مربوط به خودرو
thallous
U
مربوط به تالیوم
insurrectional
U
مربوط به شورش
versicular
U
مربوط به ایات
mammary
U
مربوط به پستان
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
occupational
U
مربوط به شغل
mammary
U
مربوط به پستانداران
futuristic
U
مربوط به اینده
contiguous
U
مربوط بهم
janitorial
U
مربوط به فراشی
to be in rapport
U
مربوط بودن
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
ovarial
U
مربوط به تخمدان
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
aesthetically
U
مربوط به علم
aesthetic
U
مربوط به علم
osteal
U
مربوط باستخوان
professorate
U
مربوط به استادی
procephalic
U
مربوط به جلو سر
aguish
U
مربوط به تب و لرز
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
astrological
U
مربوط به نجوم
adulterous
U
مربوط به زنا
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
racing
U
مربوط بمسابقه
outbound
U
مربوط به خارج
textual
U
مربوط به متن یا نص
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
fractional
U
مربوط به بخشها
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
baronial
U
مربوط به بارون
pertian
U
مربوط بودن
pertain to
U
مربوط بودن به
ovarian
U
مربوط به تخمدان
fractional
U
مربوط به بخشهایی
commercial
U
مربوط به تجارت
military
U
مربوط به نظام
dependent
U
مربوط محتاج
familial
U
مربوط به خانواده
concerns
U
مربوط بودن به
municipal
U
مربوط به شهرداری
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com