Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mineralogical
U
مربوط به معدن شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
mineralogy
U
معدن شناسی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
mineralogy
U
مبحث معدن شناسی
serologic
U
مربوط به سرم شناسی
oceanographic
U
مربوط به اقیانوس شناسی
entomological
U
مربوط به حشره شناسی
microbiological
U
مربوط به میکروب شناسی
climatological
U
مربوط به اب وهوا شناسی
philatelic
U
مربوط به تمبر شناسی
technologically
U
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
technological
U
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
geoscience
U
علوم مربوط به زمین شناسی
gemmological
U
مربوط به علم گوهر شناسی
geogonostic
U
مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostical
U
مربوط بعلم زمین شناسی
botanic
U
مربوط به علم گیاه شناسی
physiognomical
U
مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
anthropological
U
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
radiobiology
U
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
areodetic
U
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
biotechnology
U
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
shaft inset
[shaft station]
U
راهروی معدن
[ایستگاه معدن]
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
wheal
U
معدن
chalcopyrite
U
معدن مس
copper mine
U
معدن مس
mines
U
معدن
mined
U
معدن
mineral
U
معدن
mine
U
معدن
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
miner's lamp
U
چراغ معدن
lode
U
رگه معدن
quarries
U
معدن سنگ
quarry
U
معدن سنگ
adit
U
راه رو معدن
quarries
U
معدن شن و ماسه
stannary
U
معدن قلع
mine timber
U
الوار معدن
mine coal
U
ذغال معدن
minette ore
U
سنگ معدن
quarrying
U
معدن شن و ماسه
quarrying
U
معدن سنگ
stone quarry
U
معدن سنگ
mining
U
استخراج معدن
mineralogist
U
معدن شناس
tunnel of mine
U
تونل معدن
mine tunnel
U
تونل معدن
mining
U
معدن کاری
trammer
U
جرثقیل معدن
quarry
U
معدن شن و ماسه
minecar
U
واگن معدن
mercury mine
U
معدن جیوه
stone pit
U
معدن سنگ
mine locomotive
U
لکوموتیو معدن
shoots
U
رگه معدن
ores
U
سنگ معدن
tinstone
U
معدن قلع
goldmines
U
معدن طلا
gasman
U
بازرس معدن
shoot
U
رگه معدن
zoisite
U
سنگ معدن
gasmen
U
بازرس معدن
winnings
U
استخراج معدن
winning
U
استخراج معدن
goldmine
U
معدن طلا
ore
U
سنگ معدن
coalminer
U
کارگر معدن
prospector
U
معدن یاب
prospectors
U
معدن یاب
garnierite
U
معدن نیکل
prospectors
U
معدن کاو
copper ore
U
سنگ معدن مس
prospector
U
معدن کاو
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
stull
U
تیرستون یاشمع معدن
flashes
U
معدن موازی سریع A/D.
flashed
U
معدن موازی سریع A/D.
depleting
U
تهی شدن معدن
quarry
U
استخراج کردن معدن
whin
U
چرخ یا جراثقال معدن
flash
U
معدن موازی سریع A/D.
quarries
U
استخراج کردن معدن
seams
U
رگه نازک معدن
potstone
U
سنگ سقف معدن
seam
U
رگه نازک معدن
air machine
U
ماشین تهویه معدن
mines
U
معدن کشی کردن
mines
U
معدن حفر کردن
mined
U
معدن کشی کردن
self fluxing ore
U
سنگ معدن خودگداز
mined
U
معدن حفر کردن
pitman
U
کارگر درون معدن
mine timber
U
تیر چوبی معدن
mine
U
معدن حفر کردن
peatery
U
معدن زغال سنگ
depletes
U
تهی شدن معدن
surface mining
استخراج معدن روباز
strip mining
[American E]
U
استخراج معدن روباز
opencast mining
[British E]
U
استخراج معدن روباز
flange
U
پخش رگه معدن
flanges
U
پخش رگه معدن
Open-pit mining
U
استخراج معدن روباز
workings
U
شفت
[معدن کاری ]
coal mine
U
معدن ذغال سنگ
mine
U
معدن کشی کردن
quarryman
U
کارگر معدن سنگ
quarrying
U
استخراج کردن معدن
prospects
U
معدن کاوی کردن
quarrier
U
کارگر معدن سنگ
prospected
U
معدن کاوی کردن
prospect
U
معدن کاوی کردن
depleted
U
تهی شدن معدن
deplete
U
تهی شدن معدن
lump ore
U
سنگ معدن کلوخه
lodestone
U
رگه سنگ معدن
prospecting
U
معدن کاوی کردن
calcined ore
U
سنگ معدن تکلیس شده
quarryman
U
کارگر معدن معدنچی سنگ کن
dressing plant
U
تاسیسات تهیه سنگ معدن
hewer
U
کارگر معدن زغال سنگ
quarry
U
اشکار کردن معدن سنگ
stannite
U
سنگ معدن بفرمول FESNS2CU
calcined ore
U
سنگ معدن تصفیه شده
quarrying
U
اشکار کردن معدن سنگ
quarries
U
اشکار کردن معدن سنگ
hacienda
U
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
firedamp
U
گاز قابل احتراق معدن
mineralize
U
تبدیل بسنگ معدن کردن
saltern
U
کارخانه یا معدن استخراج نمک
pit
[British E]
U
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
coal mining
U
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
safety lamp
U
چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
mineralization
U
تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
tonnage rent
U
حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
trommel
U
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
stope
U
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
copper smelting
U
استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
trepanation
U
مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
lion heart
U
مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
veinstone
U
کلوخه فلزی کلوخه معدن دار سنگ فلز
pay dirt
U
خاک زرگری یا خاک معدن قابل استفاده
cassiterite
U
معدن قلع اکسید قلع طبیعی
for
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
hydraulic
U
مربوط به اب
apposite
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
irrelevant
U
نا مربوط
pertinenet
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
proper
U
مربوط
as for
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
coherent
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
affined
U
مربوط
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com