English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sectorial U مربوط به قطاع دایره برش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sectors U قطاع دایره
sector U قطاع دایره
circular carpet U قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant U ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
voussoir archstone U قطاع
sectors U قطاع
sector U قطاع
bad sector U قطاع بد
spherical sector U قطاع کروی
observing sector U قطاع دیدبانی
elevation circle U قطاع درجه
elevating arc U قطاع درجه
observation sector U قطاع دیدبانی
bad sector U قطاع خراب
arc of fire U قطاع اتش
disk sector U قطاع دیسک
bandit U راهزن قطاع الطریق
wracked U قطاع دندانه دار
wracks U قطاع دندانه دار
sector interleave factor U عامل جاگذاری قطاع
racks U قطاع دندانه دار
racked U قطاع دندانه دار
elevating arc U قطاع حرکت ارتفاع
rack U قطاع دندانه دار
hard sector U قطاع سخت افزاری
bandits U راهزن قطاع الطریق
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector U منطقه ماموریت قطاع اتش
sectors U منطقه ماموریت قطاع اتش
worm and sector sleering U چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
soft sector U علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
hard sectored U دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است
quadrant U ربع دایره ربع محیط دایره
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
tambourines U دایره
agencies U دایره
circling U دایره
divisions U دایره
circled U دایره
field U دایره
fielded U دایره
fields U دایره
compass U دایره
agency U دایره
circles U دایره
subdivision U دایره
circle U دایره
division U دایره
disk U دایره
recurring curve U دایره
rhomb U دایره
tambourine U دایره
rondel U دایره
rondelle U دایره
roundel U دایره
roundle U دایره
Dingbat U دایره
spheres U دایره
sphere U دایره
circuits U دایره
circuit U دایره
disks U دایره
departments U دایره
department U دایره
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
meridians U دایره طول
encyclopaedias U دایره المعارف
encyclopedia U دایره المعارف
encyclopedias U دایره المعارف
compass U وسعت دایره
meridian U دایره نیمروز
meridians U دایره نیمروز
center circle U دایره میانی
cirque U دایره کوچک
meridian U دایره طول
hour circle U دایره ساعتی
diameter U قطر دایره
diameters U قطر دایره
cash office U دایره صندوق
hemicycle U نیم دایره
circular arc U کمانی از دایره
circled U محیط دایره
sextant U یک ششم دایره
small circle U دایره صغیره
spheral U بشکل دایره
timbre U دایره زنگی
pericycle U دایره محیطیه
Equator U دایره استوا
tactile circle U دایره بساوشی
adjutant general U دایره پرسنل
circlets U دایره کوچک
pitch circle U دایره گام
encyclopedic U دایره المعارفی
semidiameter U شعاع دایره
circles U محیط دایره
quadrant U ربع دایره
quadrant U چهار یک دایره
circling U محیط دایره
rhumb U دایره افقی
absolute U دایره نامحدود
absolutes U دایره نامحدود
radius U شعاع دایره
semi circle U نیم دایره
circlet U دایره کوچک
stress circle U دایره تنش
orbiculate U دایره وار
circumferences U محیط دایره
circumference U محیط دایره
sections U گروه دایره
section U گروه دایره
vertical circle U دایره قائم
fascia U دایره زنگی
fascias U دایره زنگی
orbicularly U دایره وار
tambourines U دایره زنگی
tambourine U دایره زنگی
timbrel U دایره زنگی
limbs U دایره مدرج
limb U دایره مدرج
north circle U دایره شمالگان
mohr's circle U دایره مور
mohr's circle U دایره موهر
turning circle U دایره گردش
azimuth circle U دایره سمتیه
ecliptic U دایره البروج
circulars U دایره وار
cycloidal U وابسته به دایره
eclipic U دایره البروج
circular U دایره وار
cyclometer U دایره سنج
great circle U دایره عظیمه
growth ring U دایره سالیانه
growth ring U دایره رشد
circle U محیط دایره
diallist U دایره ساز
encyclopaedia U دایره المعارف
chord U وتر دایره
perimeter [circumference] of a circle U محیط دایره
discobolus U دایره انداز
branch U دایره قسمت
branches U دایره قسمت
diffusion circle U دایره پخش
gyre U گردش دایره
color circle U دایره رنگها
round U دایره وار
colure U دایره متقاطعه
roundest U دایره وار
equinoctial colure U دایره اعتدال
domain U حوزه دایره
domains U حوزه دایره
lobes U دایره سازی
half round U نیم دایره
lobe U دایره سازی
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
small circle U دایره صغیره سماوی
area of a disc U مساحت دایره [ریاضی]
trolls U دایره وارحرکت کردن
golds U دایره مرکزی هدف
cycloid U شبیه دایره منحنی
pie chart U گراف دایره ای [ریاضی]
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
foot U دایره اول هدف
gold U دایره مرکزی هدف
equinoctial colure U دایره ساعتی مرجع
closure of horizon U بستن دور دایره
throwing circle U دایره پرتاب نیزه
circlet U دایره وارحرکت کردن
encyclopaedist U نویسنده دایره المعارف
unit circle U دایره واحد [ریاضی]
airt U ربع دایره اداره
tambourines U دایره زنگی زدن
tambourine U دایره زنگی زدن
obliquity of ecliptic U میل دایره البروج
circlets U دایره وارحرکت کردن
quadrant U ربع دایره [ریاضی]
area of a circle U مساحت دایره [ریاضی]
drawing curve U شابلون دایره و منحنی
turning circle U دایره چرخش ناو
troll U دایره وارحرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com