English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (4874 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
serologic U مربوط به سرم شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
technological U فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
technologically U فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
oceanographic U مربوط به اقیانوس شناسی
anthropological U وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
areodetic U مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
botanic U مربوط به علم گیاه شناسی
climatological U مربوط به اب وهوا شناسی
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
entomological U مربوط به حشره شناسی
gemmological U مربوط به علم گوهر شناسی
geogonostic U مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostical U مربوط بعلم زمین شناسی
geoscience U علوم مربوط به زمین شناسی
microbiological U مربوط به میکروب شناسی
mineralogical U مربوط به معدن شناسی
philatelic U مربوط به تمبر شناسی
physiognomical U مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
radiobiology U مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
Other Matches
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology U می شناسی شراب شناسی
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically U از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet U مربوط
correspondents U مربوط به
proper U مربوط
affined U مربوط
for U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
germane U مربوط
pertaining U مربوط به
relevant U مربوط
correspondent U مربوط به
as for U مربوط به
curatorial U مربوط به
caprine U مربوط به بز
pertinent U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
apposite U مربوط
pertinent U مربوط به
irrelevant U نا مربوط
related U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
coordinate U مربوط
coherent U مربوط
condequent U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
lineal U مربوط به خط
futuristic U مربوط به اینده
testamentary U مربوط به وصیتنامه
numeric U 1-مربوط به اعداد. 2-
textuary U مربوط به متن
inspectional U مربوط به بازرسی
insurrectional U مربوط به شورش
astrological U مربوط به نجوم
polar U مربوط به قط بها
polar U مربوط به قطب
janitorial U مربوط به فراشی
irrelative U نا مربوط مطلق
thallous U مربوط به تالیوم
aesthetically U مربوط به علم
matrimonial U مربوط به ازدواج
superciliary U مربوط به ابرو
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
personal U مربوط به کسی
ceremonials U مربوط به جشن
contiguous U مربوط بهم
ceremonial U مربوط به جشن
technological U مربوط به فناوری
mammary U مربوط به پستانداران
mammary U مربوط به پستان
aesthetic U مربوط به علم
womanish U مربوط به زن یا زنان
immunologic U مربوط به مصونیت
Hellenic U مربوط به یونان
vehicular U مربوط به خودرو
congressional U مربوط به کنگره
thematic U مربوط بموضوع
affiliated U مربوط ساختن
nuclear U مربوط به اتمی
affiliates U مربوط ساختن
my U مربوط بمن
feminine U مربوط به جنس زن
centenarians U مربوط به قرن
centenarian U مربوط به قرن
electrically U مربوط به الکتریسیته
geriatric U مربوط به پیری
budgetary U مربوط به بودجه
technologically U مربوط به فناوری
aeronautical U مربوط به فضانوردی
anal U مربوط به مقعد
acrobatic U مربوط به بندبازی
existential U مربوط به هستی
sartorial U مربوط به خیاطی
What do I care? U به من چه مربوط است؟
affiliating U مربوط ساختن
climatic U مربوط به اب وهوا
larcenous U مربوط به دزدی
operatic U مربوط به اپرا
communist U مربوط به کمونیسم
communists U مربوط به کمونیسم
norse U مربوط به اسکاندیناوی
parental U مربوط به والدین
synergistic U مربوط به همکاری
prospective U مربوط به اینده
metabolical U مربوط به متابولیزم
meteorological U مربوط به هواسنجی
substantival U مربوط به اسم
speculative U مربوط به اندیشه
to have connexion with U مربوط بودن با
basal U مربوط به ته یابنیان
bear on U مربوط بودن
typographic U مربوط به چاپ
glossal U مربوط به زبان
britannic U مربوط به بریتانیا
brumal U مربوط به زمستان
c U مربوط به کامپیوتر
vermian U مربوط به کرم
versicular U مربوط به ایات
calligraphic U مربوط به خطاطی
caloric U مربوط به کالری
bardic U مربوط به رامشگری
glyptic U مربوط به حکاکی
to the point U مربوط بموضوع
arbitral U مربوط به حکمیت
arbitrative U مربوط بحکمیت
arithmeticlal U مربوط به حساب
arteriovenous U مربوط به رگها
as to U عطف به مربوط به
astro U مربوط به نجوم
hawaiian U مربوط به هاوایی
atomistic U مربوط به اتم
haemic U مربوط بخون
goidelic U مربوط بسلت
capitular U مربوط بفصل
vespertine U مربوط به شب شبانه
cerebellar U مربوط به مخچه
corresponsive U مربوط بیکدیگر
filiate U مربوط ساختن
faunae U مربوط به جانوران
expiratory U مربوط به زفیر
nutritional U مربوط بهتغذیه
dictoral U مربوط به دکتری
zibelline U مربوط به سمور
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
yester U مربوط به دیروز
woodsy U مربوط به جنگل
fistulous U مربوط به ناسور
computational U مربوط به یک محاسبه
genethliac U مربوط به طالع
chromatic U مربوط به رنگها
garlicky U مربوط به سیر
gallinaceous U مربوط بماکیان
chromic U مربوط به کرومیوم
churchly U مربوط به کلیسا
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
villatic U مربوط به دهکده
collegial U مربوط به دانشکده
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
vindicative U مربوط به توجیه
weaponary U مربوط به اسلحه
hominoid U مربوط به بشر
marital U مربوط به زناشویی
circumstantial U مربوط به موقعیت
baronial U مربوط به بارون
retired U مربوط به بازنشستگی
ovarian U مربوط به تخمدان
nautical U مربوط به کشتیرانی
nasal U مربوط به بینی
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
hydrostatic U مربوط به فشار اب
hydropic U مربوط به استسقاء
What's it to you? <idiom> U به تو چه؟ [به تو چه مربوط است؟]
hypophyseal U مربوط به هیپوفیز
Americans U مربوط بامریکا
surgical U مربوط به جراحی
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
familial U مربوط به خانواده
municipal U مربوط به شهرداری
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
military U مربوط به نظام
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1affixation
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com