Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gubernatorial
U
مربوط به حکمران وابسته به فرماندار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gubernatorial
U
مربوط به فرماندار یافرمانداری حکومتی
proconsul
U
فرماندار فرماندار مستملکات
phlogistic
U
وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
bathymetric
U
مربوط باندازه گیری عمق وابسته به ژرفاسنجی
anthropological
U
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
ethnological
U
وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
elocutionary
U
وابسته بشیوه سخنوری مربوط بحسن تقریر
peroneal
U
وابسته به نازک نی مربوط بقسمت خارجی ساق پا
hygeian
U
وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
genetic
U
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
macrurous
U
مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
occasional
U
وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
rulers
U
حکمران
governors
U
حکمران
ruler
U
حکمران
governor
U
حکمران
governors
U
حکمران فرمانده
governor
U
حکمران فرمانده
governors
U
والی حکمران استاندار
governor
U
والی حکمران استاندار
legate
U
فرماندار
governor
U
فرماندار
nomarch
U
فرماندار
kami
U
فرماندار
eparch
U
فرماندار
governors
U
فرماندار
legates
U
فرماندار
pugilistic
U
وابسته به مشت بازی مربوط به مشت زنی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
Governors General
U
فرماندار کل فرمانفرما
First Lady
U
زن فرماندار ایالت
Governor General
U
فرماندار کل فرمانفرما
the late governor
U
فرماندار اخیر
lieutenant governor
U
معاون فرماندار
Governor Generals
U
فرماندار کل فرمانفرما
First Ladies
U
زن فرماندار ایالت
government house
U
اقامتگاه رسمی فرماندار
convening authority
U
فرماندار موقت نظامی
marshall
U
جمع شدن فرماندار قلعه بیگی
propretor
U
کنسول فرماندار استان قدیم روم
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
proper
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
pertinenet
U
مربوط
condequent
U
مربوط
related
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
lineal
U
مربوط به خط
coherent
U
مربوط
germane
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
apposite
U
مربوط
relevant
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
affined
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
caprine
U
مربوط به بز
curatorial
U
مربوط به
for
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
photo-
U
مربوط به نور
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
aguish
U
مربوط به تب و لرز
treated
U
مربوط بودن به
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
thermal
U
مربوط به گرما
narcotic
U
مربوط به موادمخدره
domiciliary
U
مربوط به خانه
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
treats
U
مربوط بودن به
dictatorial
U
مربوط به دیکتاتور
amazonian
U
مربوط به امازونها
ameboid
U
مربوط به امیب
ammino
U
مربوط به امونیاک
personal
U
مربوط به کسی
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
arteriovenous
U
مربوط به رگها
verbs
U
مربوط به صدا
textuary
U
مربوط به متن
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
verb
U
مربوط به صدا
avuncular
U
مربوط بدایی
testamentary
U
مربوط به وصیتنامه
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
occupational
U
مربوط به شغل
coherently
U
بطور مربوط
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
archival
U
مربوط به بایگانی
nutritional
U
مربوط بهتغذیه
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
vermian
U
مربوط به کرم
contiguous
U
مربوط بهم
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
pyric
U
مربوط به سوختن
anent
U
در مشارکت با مربوط به
divisional
U
مربوط به تقسیم
quadrantal
U
مربوط به تراز
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
analitical
U
مربوط به تجزیه
atomistic
U
مربوط به اتم
versicular
U
مربوط به ایات
thallous
U
مربوط به تالیوم
anglian
U
مربوط به نژاد
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
arbitral
U
مربوط به حکمیت
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
synergistic
U
مربوط به همکاری
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
American
U
مربوط بامریکا
military
U
مربوط به نظام
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
astrological
U
مربوط به نجوم
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
hydropic
U
مربوط به استسقاء
textual
U
مربوط به متن یا نص
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
garlicky
U
مربوط به سیر
commercial
U
مربوط به تجارت
Americans
U
مربوط بامریکا
sartorial
U
مربوط به خیاطی
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
feminine
U
مربوط به جنس زن
ovarian
U
مربوط به تخمدان
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
thematic
U
مربوط بموضوع
baronial
U
مربوط به بارون
immunologic
U
مربوط به مصونیت
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com