Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
audile
U
مربوط به حس شنوایی مسموع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
admissible
U
مسموع
audible
U
رسا مسموع
admissible case
U
دعوی مسموع
reportedly
U
به قرار مسموع
inaudible
U
شنیده نشده غیر مسموع
qui aprobat non reprobat
U
نکول بعد از قبول مسموع نیست
hearing
U
شنوایی
hearings
U
شنوایی
auditioning
U
شنوایی
auditioned
U
شنوایی
audition
U
شنوایی
auditions
U
شنوایی
quditory nerve
U
پی شنوایی
ears
U
شنوایی
audibility
U
شنوایی
ear
U
شنوایی
video tape
U
نواردیداری و شنوایی
acoustic nerve
U
عصب شنوایی
auditory nerve
U
عصب شنوایی
nervus acusticus
U
عصب شنوایی
acoustical
U
وابسته به شنوایی
audiogram
U
نگاره شنوایی
audible
U
قابل شنوایی
audiometer
U
شنوایی سنج
audiometry
U
شنوایی سنجی
auditive
U
وابسته به شنوایی
sonic
U
درمیدان شنوایی
audible frequency
U
فرکانس شنوایی
auditory labyrinth
U
حلزون شنوایی
auditory ossicles
U
استخوانچههای شنوایی
monaural hearing
U
شنوایی یک گوشی
acoustic meatus
مجرای شنوایی
acoumetry
U
شنوایی سنجی
hearing threshold
U
استانه شنوایی
acoustic
U
وابسته به شنوایی
acoumeter
U
شنوایی سنج
hearing of evidence
U
شنوایی گواهی
[حقوق]
deaf
U
فاقد قوه شنوایی
taking of evidence
U
شنوایی گواهی
[حقوق]
acoustician
U
متخصص علم شنوایی
inaudible
U
غیر قابل شنوایی
deafest
U
فاقد قوه شنوایی
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
acoustically
U
نسبت به صدا یا شنوایی
acoustics
U
علم عوارض شنوایی
deafer
U
فاقد قوه شنوایی
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
acoumetry
U
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
otocyst
U
عضو حساس شنوایی بی مهرگان
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
audiometer
U
دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
acoustics
آواشناسی نسبت های صوتی قابلیت شنوایی
infrasonic
U
دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
audio
U
وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
relevant
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
for
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
apposite
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
lineal
U
مربوط به خط
curatorial
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
coordinate
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
eight bit system
U
مربوط به یک
related
U
مربوط
affined
U
مربوط
as for
U
مربوط به
vespertinal
U
مربوط به شب
proper
U
مربوط
germane
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
dictoral
U
مربوط به دکتری
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
communists
U
مربوط به کمونیسم
Americans
U
مربوط بامریکا
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
aguish
U
مربوط به تب و لرز
retired
U
مربوط به بازنشستگی
military
U
مربوط به نظام
affiliates
U
مربوط ساختن
collegial
U
مربوط به دانشکده
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
American
U
مربوط بامریکا
affiliated
U
مربوط ساختن
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
commercial
U
مربوط به تجارت
affiliate
U
مربوط ساختن
adulterous
U
مربوط به زنا
textual
U
مربوط به متن یا نص
achaean
U
مربوط به اخائیه
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
climatic
U
مربوط به اب وهوا
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
outbound
U
مربوط به خارج
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
garlicky
U
مربوط به سیر
attached
U
مربوط متعلق
genethliac
U
مربوط به طالع
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
dependent
U
مربوط محتاج
faunae
U
مربوط به جانوران
expiratory
U
مربوط به زفیر
affiliating
U
مربوط ساختن
nasal
U
مربوط به بینی
fractional
U
مربوط به بخشها
fractional
U
مربوط به بخشهایی
achaian
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
concern
U
مربوط بودن به
concerns
U
مربوط بودن به
mammary
U
مربوط به پستانداران
budgetary
U
مربوط به بودجه
atomistic
U
مربوط به اتم
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
sartorial
U
مربوط به خیاطی
anglian
U
مربوط به نژاد
anent
U
در مشارکت با مربوط به
analitical
U
مربوط به تجزیه
congressional
U
مربوط به کنگره
thematic
U
مربوط بموضوع
ammino
U
مربوط به امونیاک
nuclear
U
مربوط به اتمی
my
U
مربوط بمن
feminine
U
مربوط به جنس زن
bardic
U
مربوط به رامشگری
surgical
U
مربوط به جراحی
marital
U
مربوط به زناشویی
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
arteriovenous
U
مربوط به رگها
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
astrological
U
مربوط به نجوم
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
arbitral
U
مربوط به حکمیت
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
basal
U
مربوط به ته یابنیان
ameboid
U
مربوط به امیب
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
caloric
U
مربوط به کالری
capitular
U
مربوط بفصل
ameba
U
مربوط به امیب
anal
U
مربوط به مقعد
cerebellar
U
مربوط به مخچه
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
chromatic
U
مربوط به رنگها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com