Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bawdy
U
مربوط به جاکشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bawdry
U
جاکشی
panderage
U
جاکشی
pandering
U
جاکشی کردن
pandered
U
جاکشی کردن
pander
U
جاکشی کردن
panders
U
جاکشی کردن
panderer
U
جاکشی کردن
pimps
U
جاکشی کردن
pimp
U
جاکشی کردن
cuckolded
U
جاکشی وبیغیرتی کردن
procuration
U
جاکشی دلالی محبت
cuckolds
U
جاکشی وبیغیرتی کردن
cuckold
U
جاکشی وبیغیرتی کردن
cuckolding
U
جاکشی وبیغیرتی کردن
procuance
U
جاکشی دلالی محبت
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
procures
U
تحصیل کردن جاکشی کردن
procured
U
تحصیل کردن جاکشی کردن
procure
U
تحصیل کردن جاکشی کردن
procuring
U
تحصیل کردن جاکشی کردن
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinent
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
related
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
correspondent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
as for
U
مربوط به
cretaceous
U
مربوط به گچ
curatorial
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
relevant
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
for
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
apposite
U
مربوط
coherent
U
مربوط
germane
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
irrelevant
U
نا مربوط
proper
U
مربوط
affined
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
collegial
U
مربوط به دانشکده
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
computational
U
مربوط به یک محاسبه
verbs
U
مربوط به صدا
verb
U
مربوط به صدا
churchly
U
مربوط به کلیسا
occupational
U
مربوط به شغل
coherently
U
بطور مربوط
cerebellar
U
مربوط به مخچه
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
chromatic
U
مربوط به رنگها
goidelic
U
مربوط بسلت
chromic
U
مربوط به کرومیوم
glyptic
U
مربوط به حکاکی
affiliate
U
مربوط ساختن
affiliated
U
مربوط ساختن
haemic
U
مربوط بخون
glossal
U
مربوط به زبان
feminine
U
مربوط به جنس زن
personal
U
مربوط به کسی
genethliac
U
مربوط به طالع
dictoral
U
مربوط به دکتری
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
polar
U
مربوط به قطب
polar
U
مربوط به قط بها
fistulous
U
مربوط به ناسور
filiate
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
mammary
U
مربوط به پستان
climatic
U
مربوط به اب وهوا
prospective
U
مربوط به اینده
garlicky
U
مربوط به سیر
parental
U
مربوط به والدین
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
aguish
U
مربوط به تب و لرز
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
operatic
U
مربوط به اپرا
contiguous
U
مربوط بهم
mammary
U
مربوط به پستانداران
expiratory
U
مربوط به زفیر
analitical
U
مربوط به تجزیه
ceremonials
U
مربوط به جشن
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
adulterous
U
مربوط به زنا
achaian
U
مربوط به اخائیه
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
achaean
U
مربوط به اخائیه
ceremonial
U
مربوط به جشن
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
ammino
U
مربوط به امونیاک
ameboid
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
amazonian
U
مربوط به امازونها
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
acetarious
U
مربوط به سالاد
familial
U
مربوط به خانواده
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fractional
U
مربوط به بخشهایی
fractional
U
مربوط به بخشها
textual
U
مربوط به متن یا نص
nasal
U
مربوط به بینی
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
commercial
U
مربوط به تجارت
concern
U
مربوط بودن به
military
U
مربوط به نظام
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
outbound
U
مربوط به خارج
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
ovarian
U
مربوط به تخمدان
astrological
U
مربوط به نجوم
affiliates
U
مربوط ساختن
britannic
U
مربوط به بریتانیا
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
anal
U
مربوط به مقعد
baronial
U
مربوط به بارون
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bardic
U
مربوط به رامشگری
municipal
U
مربوط به شهرداری
existential
U
مربوط به هستی
brumal
U
مربوط به زمستان
capitular
U
مربوط بفصل
affiliating
U
مربوط ساختن
caloric
U
مربوط به کالری
retired
U
مربوط به بازنشستگی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
budgetary
U
مربوط به بودجه
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
c
U
مربوط به کامپیوتر
speculative
U
مربوط به اندیشه
technological
U
مربوط به فناوری
technologically
U
مربوط به فناوری
thematic
U
مربوط بموضوع
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
congressional
U
مربوط به کنگره
sartorial
U
مربوط به خیاطی
arbitral
U
مربوط به حکمیت
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
anglian
U
مربوط به نژاد
archival
U
مربوط به بایگانی
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
nuclear
U
مربوط به اتمی
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
atomistic
U
مربوط به اتم
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
arteriovenous
U
مربوط به رگها
my
U
مربوط بمن
anent
U
در مشارکت با مربوط به
ovarial
U
مربوط به تخمدان
tutorials
U
مربوط به قیمومت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com