Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
faunae
U
مربوط به جانوران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
faunology
U
جانوران
animalist
U
پیکرنمای جانوران
invertebrata
U
جانوران بی مهره
arachnida
U
جانوران عنکبوتی
bimana
U
جانوران دودست
halobiont
U
جانوران اب شور
acephali
U
جانوران بیسر
implacentalia
U
جانوران بی جفت
zooplankton
U
جانوران شناور
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
animal kingdom
U
جهان جانوران
faunistic
U
وابسته به جانوران
lights
U
ریه جانوران
herbivora
U
جانوران علفخوار
animals kingdom
U
جهان جانوران
menageries
U
نمایشگاه جانوران
kits
U
بچه جانوران
faunis
U
الهه جانوران
kit
U
بچه جانوران
vermin
U
جانوران موذی
animality
U
زندگی جانوران
zoodvnamics
U
فیزیولوژی جانوران
claw
U
سرپنجه جانوران ناخن
articulata
U
جانوران حلقه دار
claws
U
سرپنجه جانوران ناخن
clawing
U
سرپنجه جانوران ناخن
neontology
U
بررسی جانوران مانده
clawed
U
سرپنجه جانوران ناخن
animal husband
U
پرورش جانوران اهلی
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
zooid
U
جانورسان شبیه جانوران
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
pachyder mata
U
جانوران پوست کلفت
king of beasts
U
پادشان جانوران :شیر
pincer
U
عضو گازانبری جانوران
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
instincts
U
هوش طبیعی جانوران
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
underbody
U
پایین تنه جانوران
to water
[horses, cattle, etc.]
U
آب دادن
[به جانوران بومی]
biosystematic
U
رده بندی جانوران
instinct
U
هوش طبیعی جانوران
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
somite
U
حلقه یابند بدن جانوران
achordata
U
جانوران فاقد ستون فقرات
zoometry
U
اندازه گیری اندامهای جانوران
animalcular
U
وابسته به جانوران ذره بینی
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
weasel
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
microorganisms
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganism
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
weasels
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
vivarium
U
جای نگاهداری جانوران زمینی
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
seafood
U
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
To kI'll animals for food .
U
جانوران را برای غذا کشتن
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
limnologist
U
زیست شناس جانوران اب شیرین
rodenticide
U
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
polyzoic
U
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
polyphagous
U
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechny
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
deadfall
U
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
chitin
U
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zoography
U
علم توصیف جانوران وخوی انان
zootechnics
U
روش تربیت ورام کردن جانوران
zootechnics
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny
U
روش تربیت و رام کردن جانوران
incestuous
U
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
foraminifer
U
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
inbreed
U
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
herd book
U
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
lethal chamber
U
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
chine
U
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
outbreed
U
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
sea fire
U
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
pinfold
U
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
hard roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
hard roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
drag net
U
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brit
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
oestrual
U
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
omnivora
U
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
Brits
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
lanugo
U
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
heteromorphic
U
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding
U
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
labyrinthodon
U
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
galantine
U
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
notochord
U
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin
U
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
related
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
lineal
U
مربوط به خط
apposite
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
condequent
U
مربوط
for
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
relevant
U
مربوط
germane
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
proper
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
eight bit system
U
مربوط به یک
cretaceous
U
مربوط به گچ
affined
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
pertinenet
U
مربوط
brumal
U
مربوط به زمستان
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
communists
U
مربوط به کمونیسم
britannic
U
مربوط به بریتانیا
immunologic
U
مربوط به مصونیت
futuristic
U
مربوط به اینده
communist
U
مربوط به کمونیسم
horsy
U
مربوط به اسب
hominoid
U
مربوط به بشر
inspectional
U
مربوط به بازرسی
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
hydropic
U
مربوط به استسقاء
insurrectional
U
مربوط به شورش
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
operatic
U
مربوط به اپرا
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
climatic
U
مربوط به اب وهوا
retired
U
مربوط به بازنشستگی
aesthetically
U
مربوط به علم
aesthetic
U
مربوط به علم
textual
U
مربوط به متن یا نص
churchly
U
مربوط به کلیسا
chromic
U
مربوط به کرومیوم
chromatic
U
مربوط به رنگها
American
U
مربوط بامریکا
astrological
U
مربوط به نجوم
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
expiratory
U
مربوط به زفیر
sartorial
U
مربوط به خیاطی
congressional
U
مربوط به کنگره
baronial
U
مربوط به بارون
thematic
U
مربوط بموضوع
nuclear
U
مربوط به اتمی
collegial
U
مربوط به دانشکده
domiciliary
U
مربوط به خانه
ceremonial
U
مربوط به جشن
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com