English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
equinoctial U مربوط به استوای نجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equinox U استوای نجومی
celestial equator U استوای نجومی
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
celestial precomputation U محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
celestial equator U استوای اسمانی
geographic equator U استوای جغرافیایی
celestial equator U استوای سماوی
geomagnetic equator U استوای ژئومگنتیکی
equator of magnet U استوای اهنربا
magnetic equator U استوای مغناطیسی
celestial equator U استوای عالم
celectial equator U استوای سماوی
celestial equator system of coordinates U دستگاه مختصات استوای سماوی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
astronomical U نجومی
celestial U نجومی
astronomic U نجومی
astrologic U نجومی
sidereal day U روز نجومی
sidereal time U زمان نجومی
astro altitude U ارتفاع نجومی
sidereal time U وقت نجومی
siderial day U روز نجومی
sidreal year U سال نجومی
astro U نجومی فلکی
almanach U تقویم نجومی
radio telescopes U رادیوی نجومی
radio telescope U رادیوی نجومی
telescopes U دوربین نجومی
celestial sphere U کره نجومی
astronomic observation U دیدبانی نجومی
astronomical constants U ثابتهای نجومی
ephemeris time U زمان نجومی
celestial navigation U ناوبری نجومی
ephermeris U تقویم نجومی
celestial horizon U افق نجومی
address calendar U تقویم نجومی
first light U افق نجومی
astronomical unit U واحد نجومی
ephemeris U تقویم نجومی
azimuth U سمت نجومی
astrophysics U فیزیک نجومی
year U سال نجومی
planetary U ستارهای نجومی
astronomical triangle U مثلث نجومی
telescope U دوربین نجومی
sidereal angle U زاویه نجومی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
astrophysics U فیزیک نجومی استروفیزیک
greenwich sidereal time U زمان نجومی گرینویچ
astronomical twilight U تاریک وروشن نجومی
reticle U شبکه دوربین نجومی
siderial U وابسته به ثوابت نجومی
sidereal U وابسته به ثوابت نجومی
astrophysical U منسوب به فیزیک نجومی
sidereal hour angle U زاویه ساعتی نجومی
astronomical twilight U شفق و فلق نجومی
astrophysicist U متخصص فیزیک نجومی
astro tracker U تعقیب کننده نجومی
astro compass U قطب نمای نجومی
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
telescopic U وابسته بدوربین نجومی
sidereal period U دوره تناوب نجومی
gyro compass U قطب نمای نجومی
telescopist U متخصص استعمال دوربینهای نجومی
azimuth U گرای نجومی راس القدم
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
gyro angle U زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
astro tracker U وسیله ناوبری خودکار نجومی
predominated U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
ephermeris U جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
azimuth deviation U اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
almanacks U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs U تقویم سالیانه تقویم نجومی
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
for U مربوط به
caprine U مربوط به بز
pertaining U مربوط به
lineal U مربوط به خط
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
condequent U مربوط
proper U مربوط
apposite U مربوط
coordinate U مربوط
coherent U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
irrelevant U نا مربوط
curatorial U مربوط به
cretaceous U مربوط به گچ
vespertinal U مربوط به شب
as for U مربوط به
pertinent U مربوط
pertinent U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
germane U مربوط
related U مربوط
affined U مربوط
relevant U مربوط
pertinenet U مربوط
my U مربوط بمن
chromatic U مربوط به رنگها
filiate U مربوط ساختن
technologically U مربوط به فناوری
chromic U مربوط به کرومیوم
technological U مربوط به فناوری
churchly U مربوط به کلیسا
speculative U مربوط به اندیشه
faunae U مربوط به جانوران
vehicular U مربوط به خودرو
zibelline U مربوط به سمور
geriatric U مربوط به پیری
feminine U مربوط به جنس زن
fistulous U مربوط به ناسور
nutritional U مربوط بهتغذیه
affiliated U مربوط ساختن
cerebellar U مربوط به مخچه
nuclear U مربوط به اتمی
thematic U مربوط بموضوع
centenarians U مربوط به قرن
centenarian U مربوط به قرن
weaponary U مربوط به اسلحه
collegial U مربوط به دانشکده
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
acrobatic U مربوط به بندبازی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
racing U مربوط بمسابقه
existential U مربوط به هستی
affiliate U مربوط ساختن
budgetary U مربوط به بودجه
electrically U مربوط به الکتریسیته
domiciliary U مربوط به خانه
retired U مربوط به بازنشستگی
affiliates U مربوط ساختن
affiliating U مربوط ساختن
futuristic U مربوط به اینده
yester U مربوط به دیروز
prospective U مربوط به اینده
expiratory U مربوط به زفیر
climatic U مربوط به اب وهوا
Americans U مربوط بامریکا
anal U مربوط به مقعد
operatic U مربوط به اپرا
communist U مربوط به کمونیسم
communists U مربوط به کمونیسم
woodsy U مربوط به جنگل
corresponsive U مربوط بیکدیگر
parental U مربوط به والدین
dictoral U مربوط به دکتری
adulterous U مربوط به زنا
as to U عطف به مربوط به
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
arbitral U مربوط به حکمیت
concern U مربوط بودن به
concerns U مربوط بودن به
astro U مربوط به نجوم
fractional U مربوط به بخشهایی
American U مربوط بامریکا
circumstantial U مربوط به موقعیت
baronial U مربوط به بارون
ovarian U مربوط به تخمدان
nautical U مربوط به کشتیرانی
nasal U مربوط به بینی
fractional U مربوط به بخشها
dependent U مربوط محتاج
outbound U مربوط به خارج
amazonian U مربوط به امازونها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com