English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hydropic U مربوط به استسقاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
asking for rain U استسقاء
dropsy U استسقاء
hydropsy U استسقاء
polydipsia U استسقاء
hydrocile U استسقاء خایه
ascites U استسقاء شکم
tympanites U استسقاء طبل
hydrometra U استسقاء رحم
hydrarthrosis U استسقاء مفاصل
polydipsia U عطش بیش از حد استسقاء
anasarca U استسقاء عمومی یالحمی بدن
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
hydramnios or nion U استسقاء مشیمه افزایش اب در مشیمه
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
eight bit system U مربوط به یک
vespertinal U مربوط به شب
caprine U مربوط به بز
pertinenet U مربوط
pertinent U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
pertaining U مربوط به
condequent U مربوط
pertinent U مربوط به
germane U مربوط
coordinate U مربوط
related U مربوط
lineal U مربوط به خط
relevant U مربوط
curatorial U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
proper U مربوط
as for U مربوط به
affined U مربوط
apposite U مربوط
for U مربوط به
coherent U مربوط
irrelevant U نا مربوط
affiliated U مربوط ساختن
verb U مربوط به صدا
horsy U مربوط به اسب
vehicular U مربوط به خودرو
collegial U مربوط به دانشکده
verbs U مربوط به صدا
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
hawaiian U مربوط به هاوایی
churchly U مربوط به کلیسا
computational U مربوط به یک محاسبه
occupational U مربوط به شغل
glossal U مربوط به زبان
coherently U بطور مربوط
affiliate U مربوط ساختن
goidelic U مربوط بسلت
chromatic U مربوط به رنگها
chromic U مربوط به کرومیوم
haemic U مربوط بخون
affiliates U مربوط ساختن
cerebellar U مربوط به مخچه
affiliating U مربوط ساختن
hominoid U مربوط به بشر
glyptic U مربوط به حکاکی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
personal U مربوط به کسی
mammary U مربوط به پستانداران
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
mammary U مربوط به پستان
womanish U مربوط به زن یا زنان
Hellenic U مربوط به یونان
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
gallinaceous U مربوط بماکیان
fistulous U مربوط به ناسور
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
polar U مربوط به قطب
garlicky U مربوط به سیر
aguish U مربوط به تب و لرز
corresponsive U مربوط بیکدیگر
prospective U مربوط به اینده
genethliac U مربوط به طالع
parental U مربوط به والدین
contiguous U مربوط بهم
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
climatic U مربوط به اب وهوا
dictoral U مربوط به دکتری
futuristic U مربوط به اینده
polar U مربوط به قط بها
retired U مربوط به بازنشستگی
aesthetic U مربوط به علم
marital U مربوط به زناشویی
surgical U مربوط به جراحی
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
adulterous U مربوط به زنا
achaian U مربوط به اخائیه
achaean U مربوط به اخائیه
familial U مربوط به خانواده
acetarious U مربوط به سالاد
matrimonial U مربوط به ازدواج
agrologic U مربوط بخاکشناسی
ceremonials U مربوط به جشن
aesthetically U مربوط به علم
ameboid U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
ameba U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
aluminous U مربوط به الومینیوم
ceremonial U مربوط به جشن
municipal U مربوط به شهرداری
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
fractional U مربوط به بخشهایی
circumstantial U مربوط به موقعیت
fractional U مربوط به بخشها
baronial U مربوط به بارون
ovarian U مربوط به تخمدان
nasal U مربوط به بینی
textual U مربوط به متن یا نص
concern U مربوط بودن به
concerns U مربوط بودن به
attached U مربوط متعلق
fossils U مربوط بادوارگذشته
military U مربوط به نظام
fossil U مربوط بادوارگذشته
racing U مربوط بمسابقه
commercial U مربوط به تجارت
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
nautical U مربوط به کشتیرانی
ammino U مربوط به امونیاک
electrically U مربوط به الکتریسیته
acrobatic U مربوط به بندبازی
bear on U مربوط بودن
basal U مربوط به ته یابنیان
speculative U مربوط به اندیشه
bardic U مربوط به رامشگری
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
valedictory U مربوط به خداحافظی
anal U مربوط به مقعد
britannic U مربوط به بریتانیا
budgetary U مربوط به بودجه
capitular U مربوط بفصل
caloric U مربوط به کالری
calligraphic U مربوط به خطاطی
existential U مربوط به هستی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
c U مربوط به کامپیوتر
brumal U مربوط به زمستان
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
meteorological U مربوط به هواسنجی
arbitral U مربوط به حکمیت
astrological U مربوط به نجوم
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
arteriovenous U مربوط به رگها
sartorial U مربوط به خیاطی
atomistic U مربوط به اتم
astro U مربوط به نجوم
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
as to U عطف به مربوط به
thematic U مربوط بموضوع
congressional U مربوط به کنگره
analitical U مربوط به تجزیه
pertain to U مربوط بودن به
post- U مربوط به پست
post U مربوط به پست
substantival U مربوط به اسم
superciliary U مربوط به ابرو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com