English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thematic U مربوط بموضوع
to the point U مربوط بموضوع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extraneously U چنانکه وابسته بموضوع نباشد
indifferentist U کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet U مربوط
correspondent U مربوط به
affined U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
correspondents U مربوط به
as for U مربوط به
caprine U مربوط به بز
coordinate U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
eight bit system U مربوط به یک
condequent U مربوط
curatorial U مربوط به
lineal U مربوط به خط
coherent U مربوط
related U مربوط
for U مربوط به
pertinent U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
apposite U مربوط
irrelevant U نا مربوط
relevant U مربوط
pertinent U مربوط
pertaining U مربوط به
proper U مربوط
germane U مربوط
communist U مربوط به کمونیسم
affiliate U مربوط ساختن
caloric U مربوط به کالری
affiliated U مربوط ساختن
calligraphic U مربوط به خطاطی
affiliates U مربوط ساختن
operatic U مربوط به اپرا
chromatic U مربوط به رنگها
computational U مربوط به یک محاسبه
chromic U مربوط به کرومیوم
cerebellar U مربوط به مخچه
churchly U مربوط به کلیسا
collegial U مربوط به دانشکده
arbitral U مربوط به حکمیت
capitular U مربوط بفصل
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
parental U مربوط به والدین
prospective U مربوط به اینده
corresponsive U مربوط بیکدیگر
garlicky U مربوط به سیر
personal U مربوط به کسی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
occupational U مربوط به شغل
genethliac U مربوط به طالع
coherently U بطور مربوط
glossal U مربوط به زبان
glyptic U مربوط به حکاکی
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
hawaiian U مربوط به هاوایی
hominoid U مربوط به بشر
horsy U مربوط به اسب
hydrographic U مربوط به اب نگاری
gallinaceous U مربوط بماکیان
contiguous U مربوط بهم
fistulous U مربوط به ناسور
climatic U مربوط به اب وهوا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
dictoral U مربوط به دکتری
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
expiratory U مربوط به زفیر
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
polar U مربوط به قط بها
polar U مربوط به قطب
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
mammary U مربوط به پستان
mammary U مربوط به پستانداران
hydropic U مربوط به استسقاء
affiliating U مربوط ساختن
ameba U مربوط به امیب
achaian U مربوط به اخائیه
matrimonial U مربوط به ازدواج
marital U مربوط به زناشویی
surgical U مربوط به جراحی
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
fossils U مربوط بادوارگذشته
ceremonials U مربوط به جشن
ceremonial U مربوط به جشن
amazonian U مربوط به امازونها
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
agrologic U مربوط بخاکشناسی
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
adulterous U مربوط به زنا
municipal U مربوط به شهرداری
fossil U مربوط بادوارگذشته
racing U مربوط بمسابقه
familial U مربوط به خانواده
fractional U مربوط به بخشها
nasal U مربوط به بینی
textual U مربوط به متن یا نص
nautical U مربوط به کشتیرانی
ovarian U مربوط به تخمدان
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
baronial U مربوط به بارون
fractional U مربوط به بخشهایی
commercial U مربوط به تجارت
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
concern U مربوط بودن به
military U مربوط به نظام
circumstantial U مربوط به موقعیت
c U مربوط به کامپیوتر
acrobatic U مربوط به بندبازی
bardic U مربوط به رامشگری
speculative U مربوط به اندیشه
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
basal U مربوط به ته یابنیان
bear on U مربوط بودن
retired U مربوط به بازنشستگی
electrically U مربوط به الکتریسیته
budgetary U مربوط به بودجه
brumal U مربوط به زمستان
britannic U مربوط به بریتانیا
existential U مربوط به هستی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
anal U مربوط به مقعد
atomistic U مربوط به اتم
astro U مربوط به نجوم
as to U عطف به مربوط به
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
meteorological U مربوط به هواسنجی
analitical U مربوط به تجزیه
ammino U مربوط به امونیاک
ameboid U مربوط به امیب
astrological U مربوط به نجوم
amebic U مربوط به امیب
sartorial U مربوط به خیاطی
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
congressional U مربوط به کنگره
ameban U مربوط به امیب
pertain to U مربوط بودن به
posted U مربوط به پست
post- U مربوط به پست
post U مربوط به پست
shipboard U مربوط به ناو
substantival U مربوط به اسم
superciliary U مربوط به ابرو
synergistic U مربوط به همکاری
graphic U مربوط به نقاشی
bawdy U مربوط به جاکشی
testamentary U مربوط به وصیتنامه
textuary U مربوط به متن
senile U مربوط به پیری
postal U مربوط به پست
organizational U مربوط به سازمان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com