Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
theocratic
U
مربوط بحکومت خدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
totalitarian
U
وابسته بحکومت یکه تازی
Jehovah's Witnesses
U
دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
totalitarianize
U
تبدیل بحکومت یکه تاز کردن بصورت حکومت مطلقه واستبدادی اداره کردن
divined
U
خدایی
godhead
U
خدایی
d.right
U
حق خدایی
divine
U
خدایی
deific
U
خدایی
deva
U
خدایی
godly
U
خدایی
divining
U
خدایی
divines
U
خدایی
numen
U
خدایی
heavenly
U
بهشتی خدایی
polytheism
U
چند خدایی
theonomy
U
حکومت خدایی
to god it
U
خدایی کردن
divine inspiration
U
الهام خدایی
theanthropic
U
خدایی وانسانی
zombi
U
خدایی بشکل مار
theodicy
U
اعتقاد بعدالت خدایی
zombies
U
خدایی بشکل مار
zombie
U
خدایی بشکل مار
heaven born
U
خدایی اسمانی نژاد
somebody up there loves/hates me
<idiom>
U
خدایی آن بالاهست که من را درک میکند
pantheism
U
همه خدایی وحدت وجود
tritheism
U
سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
an impersonal deity
U
خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
daemon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daimon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
apotheosize
U
تکریم اغراق امیز نمودن بدرجهء خدایی پرستیدن
kenosis
U
اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
demon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demons
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
condequent
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
curatorial
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
caprine
U
مربوط به بز
related
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
affined
U
مربوط
for
U
مربوط به
eight bit system
U
مربوط به یک
germane
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
irrelevant
U
نا مربوط
proper
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
apposite
U
مربوط
relevant
U
مربوط
affiliating
U
مربوط ساختن
glyptic
U
مربوط به حکاکی
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
climatic
U
مربوط به اب وهوا
personal
U
مربوط به کسی
glossal
U
مربوط به زبان
collegial
U
مربوط به دانشکده
affiliates
U
مربوط ساختن
contiguous
U
مربوط بهم
mammary
U
مربوط به پستانداران
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
goidelic
U
مربوط بسلت
occupational
U
مربوط به شغل
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
chromic
U
مربوط به کرومیوم
verb
U
مربوط به صدا
verbs
U
مربوط به صدا
retired
U
مربوط به بازنشستگی
existential
U
مربوط به هستی
churchly
U
مربوط به کلیسا
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
budgetary
U
مربوط به بودجه
mammary
U
مربوط به پستان
affiliated
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
fractional
U
مربوط به بخشهایی
operatic
U
مربوط به اپرا
vehicular
U
مربوط به خودرو
futuristic
U
مربوط به اینده
expiratory
U
مربوط به زفیر
parental
U
مربوط به والدین
dictoral
U
مربوط به دکتری
domiciliary
U
مربوط به خانه
divisional
U
مربوط به تقسیم
communists
U
مربوط به کمونیسم
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
affiliate
U
مربوط ساختن
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
computational
U
مربوط به یک محاسبه
Hellenic
U
مربوط به یونان
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
polar
U
مربوط به قطب
polar
U
مربوط به قط بها
genethliac
U
مربوط به طالع
garlicky
U
مربوط به سیر
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
communist
U
مربوط به کمونیسم
chromatic
U
مربوط به رنگها
analitical
U
مربوط به تجزیه
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
familial
U
مربوط به خانواده
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
municipal
U
مربوط به شهرداری
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
amazonian
U
مربوط به امازونها
ameba
U
مربوط به امیب
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
ammino
U
مربوط به امونیاک
ameboid
U
مربوط به امیب
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
military
U
مربوط به نظام
adulterous
U
مربوط به زنا
commercial
U
مربوط به تجارت
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
nasal
U
مربوط به بینی
outbound
U
مربوط به خارج
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
concern
U
مربوط بودن به
racing
U
مربوط بمسابقه
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
textual
U
مربوط به متن یا نص
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fractional
U
مربوط به بخشها
cerebellar
U
مربوط به مخچه
technologically
U
مربوط به فناوری
geriatric
U
مربوط به پیری
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bardic
U
مربوط به رامشگری
technological
U
مربوط به فناوری
speculative
U
مربوط به اندیشه
anal
U
مربوط به مقعد
capitular
U
مربوط بفصل
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
caloric
U
مربوط به کالری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
c
U
مربوط به کامپیوتر
brumal
U
مربوط به زمستان
britannic
U
مربوط به بریتانیا
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitral
U
مربوط به حکمیت
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
anglian
U
مربوط به نژاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com