Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
topiary
U
مربوط بارایش وتزئین درختان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Dudley carpet
U
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
cosmetic
U
فن ارایش وتزئین
cosmetics
U
فن ارایش وتزئین
foliage
U
برگ درختان
silva
U
درختان جنگلی
vinedresser
U
باغبان درختان مو
shaw
U
ردیف درختان
cankers
U
یکجورافت درختان میوه
canker
U
یکجورافت درختان میوه
evergreen trees
U
درختان همیشه سبز
sylva
U
درختان جنگلی یک ناحیه
whitewood
U
درختان چوب سفید
metasequoia
U
انواع درختان برگریزکاج
deforestation
U
قطع درختان جنگلی
bast
U
پوست لیفی درختان
roble
U
انواع درختان کاج
pomona
U
الهه درختان میوه
acorn
U
میوهء تیرهء درختان بلوط
acorns
U
میوهء تیرهء درختان بلوط
The trees give a pleasant shade .
U
درختان سایه قشنگه می اندازد
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
wind shake
U
تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
line out
U
قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
woodlot
U
منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
logjam
U
انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
pine barren
U
زمین شن زارکه درختان کاج وصنوبردران میرویند
interplant
U
کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
gutta percha
U
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
paulownia
U
جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
egger
U
یکجورپروانه که نوزادش برگ درختان رازیان میرساند
defoliating agent
U
عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
defoliants
U
مواد از بین برنده برگ وسبزینه درختان
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
girdler
U
حشرهای که پوست درختان رابطور کمربندی سوراخ میکند0
undergrowth
U
بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
a corduroy road
U
جاده باتلاقی
[که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
tree surgeon
U
ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
defoliant
U
گرد یا مایعی که روی درختان میریزند که درخت برگ ریزان کند
flame tree
U
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
dendrochronology
U
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
quercetin
U
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
tump
U
توده درختان واقع بر روی تپه توده
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
landscape carpet
U
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
deforesting
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforests
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforest
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
apposite
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
coordinate
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
related
U
مربوط
condequent
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
for
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
cretaceous
U
مربوط به گچ
irrelevant
U
نا مربوط
correspondent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
pertaining
U
مربوط به
germane
U
مربوط
relevant
U
مربوط
proper
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
as for
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
affined
U
مربوط
affiliates
U
مربوط ساختن
existential
U
مربوط به هستی
dictoral
U
مربوط به دکتری
affiliating
U
مربوط ساختن
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
retired
U
مربوط به بازنشستگی
budgetary
U
مربوط به بودجه
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
genethliac
U
مربوط به طالع
glossal
U
مربوط به زبان
horsy
U
مربوط به اسب
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
haemic
U
مربوط بخون
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
contiguous
U
مربوط بهم
garlicky
U
مربوط به سیر
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
climatic
U
مربوط به اب وهوا
expiratory
U
مربوط به زفیر
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
hominoid
U
مربوط به بشر
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
ammino
U
مربوط به امونیاک
military
U
مربوط به نظام
ameboid
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
commercial
U
مربوط به تجارت
ameban
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
analitical
U
مربوط به تجزیه
anent
U
در مشارکت با مربوط به
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
arbitral
U
مربوط به حکمیت
familial
U
مربوط به خانواده
municipal
U
مربوط به شهرداری
anglian
U
مربوط به نژاد
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
aguish
U
مربوط به تب و لرز
textual
U
مربوط به متن یا نص
acetarious
U
مربوط به سالاد
fractional
U
مربوط به بخشها
fractional
U
مربوط به بخشهایی
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
outbound
U
مربوط به خارج
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
achaean
U
مربوط به اخائیه
achaian
U
مربوط به اخائیه
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
adulterous
U
مربوط به زنا
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
nasal
U
مربوط به بینی
concern
U
مربوط بودن به
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
anal
U
مربوط به مقعد
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
cerebellar
U
مربوط به مخچه
capitular
U
مربوط بفصل
caloric
U
مربوط به کالری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
c
U
مربوط به کامپیوتر
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
geriatric
U
مربوط به پیری
technologically
U
مربوط به فناوری
computational
U
مربوط به یک محاسبه
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
collegial
U
مربوط به دانشکده
churchly
U
مربوط به کلیسا
speculative
U
مربوط به اندیشه
chromic
U
مربوط به کرومیوم
technological
U
مربوط به فناوری
chromatic
U
مربوط به رنگها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com