Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diamond
U
مربع بزرگ زمین بیس بال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acre
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acres
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
measure
U
مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density
U
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
chi square
U
مربع خی
squared
U
مربع
squares
U
مربع
square
U
مربع
foursquare
U
مربع
rectangle
U
مربع
quadrangular
U
مربع
sq
U
مربع
quadrangle
U
مربع
rectangles
U
مربع
squaring
U
مربع
quadrangles
U
مربع
four-square
U
کاملا مربع
chi square distribution
U
توزیع مربع خی
rectangle
U
مربع مستطیل
square foot
U
فوت مربع
square mil
U
میل مربع
square wave
U
موج مربع
rectangles
U
مربع مستطیل
square knot
U
گره مربع
square metre
U
متر مربع
whole brick
U
اجر مربع
square inch
U
اینچ مربع
mean square
U
یک مربع حسابی
square matrix
U
ماتریس مربع
squarish
U
تقریبا مربع
quadrature
U
مربع سازی
squaring
U
مربع توان دوم
squared
U
مربع توان دوم
color square
U
مربع رنگ نما
square number
U
مربع کامل
[ریاضی]
ship rigged
U
دارای بادبان مربع
square toed
U
دارای پنجه مربع
square pyramid
U
هرم مربع القاعده
sieving
U
الک با سوراخ مربع
sieves
U
الک با سوراخ مربع
pound per square inch
U
پوند بر اینچ مربع
squares
U
مربع توان دوم
sieved
U
الک با سوراخ مربع
sieve
U
الک با سوراخ مربع
prams
U
قایق کف پهن ته مربع
pram
U
قایق کف پهن ته مربع
ounce per inch square
U
اونس اینچ مربع
formee
U
دارای انتهای مربع
square
U
مربع توان دوم
weight zone
U
مربع وزن گلوله
hectare
U
ده هزار متر مربع
scow
U
قایق کف پهن ته مربع
box spar
U
تیرکهای با مقطع مربع
hectares
U
ده هزار متر مربع
diamond charge
U
خرج مربع شکل
cosecant squared beam
U
اشعه با مربع کوسکانت
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
box
U
مربع روی ورقه محاسبه
filet
U
توری دارای اشکال مربع
basilica
U
[کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
boxes
U
مربع روی ورقه محاسبه
abaculus
U
قطعه مربع کاشی معرق
abaciscus
U
قطعه مربع کاشی معرق
right angled parallelogram
U
مربع مستطیل چارگوش دراز
square pyramidal molecule
U
مولکول هرمی مربع القاعده
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
crotched
U
گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
box defence
U
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
gaff topsail
U
بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
abacus
U
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses
U
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
ring
U
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
footcandle
U
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
anchors
U
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
kpsi
U
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
anchor
U
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchoring
U
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
reefknot
U
گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
identity matrix
U
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
skim board
U
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
millibar
U
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
langley
U
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
crotches
U
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch
U
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
coulomb's law
U
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sabin
U
واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
team handball court
U
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
squared
U
چهارگوش کردن مربع کردن
squares
U
چهارگوش کردن مربع کردن
square
U
چهارگوش کردن مربع کردن
squaring
U
چهارگوش کردن مربع کردن
lattice design
U
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
square design
U
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
Afshar design
U
طرح افشاری
[ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
latch hooks
U
طرح قفل قلاب شکل
[این طرح با لبه مثلثی شکل و یا مربع شکل بصورت ردیف های موازی و متناوب هم جهت، در حاشیه فرش های روستائی و ترکمنی بکار می رود.]
largest
U
بزرگ
enormous
U
بزرگ
small
U
بزرگ نه
decuman
U
بزرگ
gates
U
در بزرگ
smaller
U
بزرگ نه
gate
U
در بزرگ
paternal grandmother
U
نه نه بزرگ
smallest
U
بزرگ نه
mighty
U
بزرگ
propylon
U
در بزرگ
grossing
U
بزرگ
grossest
U
بزرگ
grosses
U
بزرگ
grossed
U
بزرگ
grosser
U
بزرگ
adults
U
بزرگ
gross
U
بزرگ
swith
U
بزرگ
mightiest
U
بزرگ
mightier
U
بزرگ
vast
U
بزرگ
canis majoris
U
سگ بزرگ
bandog
U
سگ بزرگ
extra
U
بزرگ
extra-
U
بزرگ
extras
U
بزرگ
considerably large
U
بس بزرگ
dignified
U
بزرگ
adult
U
بزرگ
macro
U
بزرگ
long ton
U
تن بزرگ
gravest
U
بزرگ
graves
U
بزرگ
grave
U
بزرگ
canis major
U
سگ بزرگ
voluminous
U
بزرگ
macrocephalic
U
بزرگ سر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com