English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
animadversion U مراقبت مشاهده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
observations U مشاهده
seeing U مشاهده
observantion U مشاهده
observation U مشاهده
course line shot U مشاهده در خط
eyesight U مراقبت
counter surveillance U ضد مراقبت
vigilance U مراقبت
ovservation U مراقبت
care U مراقبت
unattended U بی مراقبت
watchfulness U مراقبت
espial U مراقبت
surveillance U مراقبت
cares U مراقبت
cared U مراقبت
tendance U مراقبت
watchful U مراقبت
unseen U مشاهده نشده
beheld U مشاهده کرده
beheld U مشاهده شده
observe U مشاهده کردن
perceptivity U قوه مشاهده
perceived U مشاهده کردن
perceives U مشاهده کردن
perceive U مشاهده کردن
perceiving U مشاهده کردن
observing U مشاهده کردن
observes U مشاهده کردن
observational U مبنی بر مشاهده
observed U مشاهده کردن
beholds U مشاهده کردن
observability U مشاهده پذیری
observers U مشاهده کننده
observer U مشاهده کننده
sees U مشاهده کردن
see U مشاهده کردن
observational techniques U فنون مشاهده
observation error U خطای مشاهده
naturalistic observation U مشاهده طبیعی
faculty of observation U قوه مشاهده
objectives U قابل مشاهده
ovservation U قوه مشاهده
objective U قابل مشاهده
beholding U مشاهده کردن
twing U مشاهده کردن
apperceive U مشاهده کردن
behold U مشاهده کردن
listening watch U مراقبت به گوش
watching U مراقبت کردن
sea surveillance U مراقبت دریایی
see to it U مراقبت کردن
to see to it U مراقبت کردن
to see after U مراقبت کردن
air surveillance U مراقبت هوایی
due care U مراقبت کافی
air search U مراقبت هوایی
acoustical surveillance U مراقبت صوتی
watchtowers U برج مراقبت
watchtower U برج مراقبت
care of supplies U مراقبت اماد
helical scanning U مراقبت مارپیچی
Medicare U مراقبت پزشکی
combat surveillance U مراقبت رزمی
residential care U مراقبت پناهگاهی
ground surveillance U مراقبت زمینی
watches U مراقبت کردن
to llok U مراقبت کردن
area monitoring U مراقبت منطقهای
insures U مراقبت کردن در
ensure U مراقبت کردن در
day care U مراقبت در روز
control towers U برج مراقبت
insuring U مراقبت کردن در
ensuring U مراقبت کردن در
watch tower U برج مراقبت
ensures U مراقبت کردن در
ensured U مراقبت کردن در
watch U مراقبت کردن
watched U مراقبت کردن
perception U مشاهده قوه ادراک
perceptions U مشاهده قوه ادراک
ovservation U مشاهده رصد کردن
observed score U نمره مشاهده شده
observed frequency U بسامد مشاهده شده
observational error U خطای مشاهده [ریاضی]
observable quantity U کمیت مشاهده پذیر
perceptiveness U بینایی قوه مشاهده
histories U صفحاتی که مشاهده شده
history U صفحاتی که مشاهده شده
spot U مشاهده کردن گلوله ها
spots U مشاهده کردن گلوله ها
imperceptible U غیر قابل مشاهده
participant observation U مشاهده توام با مشارکت
participant observer U مشاهده گر شرکت کننده
perception of an object U مشاهده یا دیدن چیزی
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
empirically U از روی مشاهده و تجربه
perceivable U مشاهده کردنی دیدنی
imperceptibly U بطور غیرقابل مشاهده
sight the anchor U مشاهده کردن لنگر
indiscernibly U بطور غیرقابل مشاهده
surveillant U مراقبت کننده دیدبان
unattended operation U هملکرد مراقبت نشده
sector of search U منطقه مراقبت رادار
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
radar beacon U برج مراقبت رادار
stake-outs U محل تحت مراقبت
overwatch U مراقبت از حرکت بااتش
under one's wing <idiom> U تحت مراقبت کسی
stake-out U محل تحت مراقبت
to ensure something U مراقبت کردن در [چیزی]
harbor control tower U برج مراقبت بندر
care and handling U مراقبت و دستکاری وسایل
lookouts U مراقبت عمل پاییدن
area monitoring U مراقبت کردن از منطقه
maintains U به خوبی مراقبت شده
airborne beacon U برج مراقبت هوابرد
search U مراقبت کردن از زمین
air beacon U برج مراقبت پایگاه
searched U مراقبت کردن از زمین
attendances U ملازمت مراقبت رسیدگی
attendance U ملازمت مراقبت رسیدگی
lookout U مراقبت عمل پاییدن
maintain U به خوبی مراقبت شده
searches U مراقبت کردن از زمین
searchingly U مراقبت کردن از زمین
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
cares U محافظت کردن مراقبت
vigilance U مراقبت به گوش بودن
maintained U به خوبی مراقبت شده
surveillance U دیدبانی و مراقبت از منطقه
care U محافظت کردن مراقبت
cared U محافظت کردن مراقبت
review U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
imperceptibility U غیر قابل مشاهده بودن
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
reviewed U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewing U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviews U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
security monitoring U نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
slap together <idiom> U به عجله وبی مراقبت واداشتن
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
picket U نرده کشیدن مراقبت کردن
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
pickets U نرده کشیدن مراقبت کردن
picketed U نرده کشیدن مراقبت کردن
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
see that he does it U مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
spiral scanning U مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
snow under <idiom> U قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
turn over <idiom> U به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
see for oneself U از نزدیک مشاهده کردن بچشم خود دیدن
confucion symbols U علاپم کنفسیون که صرفا در فرش چین مشاهده می شود
zmarker beacon U برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
overwatch U مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
chaperon U زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
incidental images U تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
hidden U پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند
Creches U [جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
system follow up U ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
Internet U جستجوگر وب سافت ماکروسافت که در حال حاضر آماده است و به کاربر امکان مشاهده صفحه وب را میدهد
diamonds U شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
finder U واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
thumbnail U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnails U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
observer U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
observers U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
gastroscope U اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
browse U مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online
browses U مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online
browsed U مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online
presentment U اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
tree U مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
vigils U گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigil U گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com