Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
impresario
U
مدیر اپرا
impresarios
U
مدیر اپرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
opera
U
اپرا
operas
U
اپرا
opera house
U
اپرا
opera
U
اهنگ اپرا
libretti
U
اشعار اپرا
librettos
U
اشعار اپرا
operas
U
اهنگ اپرا
operatic
U
مربوط به اپرا
libretto
U
اشعار اپرا
impresarios
U
مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
libretti
U
کتاب اشعار اپرا
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
impresario
U
مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
libretto
U
کتاب اشعار اپرا
librettos
U
کتاب اشعار اپرا
operatize
U
بشکل اپرا در اوردن
librettists
U
نویسنده اشعار اپرا
librettist
U
نویسنده اشعار اپرا
prima donnas
U
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
prima donna
U
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
buffo
U
خواننده مرد در رلهای فکاهی اپرا
Which bus do I take for the opera?
U
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
superintendent
U
مدیر
superintendents
U
مدیر
headmasters
U
مدیر
steward
U
مدیر
headmaster
U
مدیر
stewards
U
مدیر
director general
U
مدیر کل
administers
U
:مدیر
moderator
U
مدیر
moderators
U
مدیر
conductors
U
مدیر
conductor
U
مدیر
administered
U
:مدیر
administer
U
:مدیر
gerent
U
مدیر
administrators
U
مدیر
administrator
U
مدیر
directors general
U
مدیر کل
director generals
U
مدیر کل
administering
U
:مدیر
executives
U
مدیر
director
U
مدیر
directors
U
مدیر
executive
U
مدیر
General manager . Director general .
U
مدیر کل
warden
U
مدیر
managers
U
مدیر
manager
U
مدیر
official liquidator
U
مدیر تصفیه
commissioner
U
مدیر مسابقات
commissioners
U
مدیر مسابقات
adminstrator of state
U
مدیر ترکه
chief engineer
U
مدیر ماشین
drop master
U
مدیر پرش
extrepreneur
U
مدیر متهور
extrepreneur
U
مدیر باتهور
file manager
U
مدیر فایل
personnel manager
U
مدیر استخدام
principal of a school
U
مدیر اموزشگاه
program manager
U
مدیر برنامه ها
project manager
U
مدیر طرحها
works superintendent
U
مدیر کارخانه
stage director
U
مدیر نمایش
site engineering
U
مدیر ساختمان
sales manager
U
مدیر فروش
sale manager
U
مدیر فروش
project manager
U
مدیر پروژه ها
project manager
U
مدیر پروژه
record manager
U
مدیر رکورد
personal representative
U
مدیر ترکه
padrone
U
مدیر ارباب
operation manager
U
مدیر عملیات
general manager
U
مدیر باشگاه
head master
U
مدیر مدرسه
head master
U
مدیر اموزشگاه
intendant
U
مدیر مامورمالی
item manager
U
مدیر اقلام
library manager
U
مدیر کتابخانه
micro manager
U
مدیر ریزکامپیوترها
stores manager
U
مدیر انبارها
salaried director
U
مدیر موفف
trustees
U
مدیر تصفیه
stage managers
U
مدیر نمایش
mastered
U
مدیر مرشد
administrators
U
مدیر تصفیه
stage manager
U
مدیر نمایش
principal
U
رئیس مدیر
principals
U
رئیس مدیر
managing directors
U
مدیر عامل
receiver
U
مدیر تصفیه
trustee
U
مدیر تصفیه
helmsmen
U
رل دار مدیر
helmsman
U
رل دار مدیر
masters
U
مدیر مرشد
managing director
U
مدیر عامل
receivers
U
مدیر تصفیه
master
U
مدیر مرشد
executive
U
مدیر عامل
executive
U
مدیر اجرائی
executives
U
مدیر اجرائی
manager
U
مدیر تیم
executives
U
مدیر عامل
liquidator
U
مدیر تصفیه
liquidators
U
مدیر تصفیه
administrator
U
مدیر تصفیه
official receiver
U
مدیر تصفیه
managers
U
مدیر تیم
manager
U
مدیر مسابقه بوکس
managers
U
مدیر مسابقه بوکس
corporate treasurer
U
مدیر امور مالی
chief financial officer
[CFO]
U
مدیر امور مالی
chairman of the board
[of directors/managers]
U
مدیر عامل
[شرکت]
huntsmen
U
مدیر تازیهای شکاری
president of the board
[ American E]
U
مدیر عامل
[شرکت]
chief executive officer
[CEO]
[American E]
U
مدیر عامل
[شرکت]
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
proctor
U
مدیر اجرایی دانشگاه
data base manager
U
مدیر پایگاه داده
maitred'hotel
U
سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
master of the court
U
مدیر دفتر دادگاه
huntsman
U
مدیر تازیهای شکاری
data processing manager
U
مدیر پردازش داده
computer center director
U
مدیر مرکز کامپیوتر
dp manager
U
مدیر داده پردازی
computer center manager
U
مدیر مرکز کامپیوتر
computer operations manager
U
مدیر عملیات کامپیوتر
chief clerk of the court
U
مدیر دفتر دادگاه
jumpmaster
U
مدیر پرش چتربازی
managerial
U
مدیر اداره کننده
adobe type manager
U
مدیر انواع فونت ادوبی
chairman
U
مدیر رئیس هیئت مدیره
chairmen
U
مدیر رئیس هیئت مدیره
impresario
U
مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
impresarios
U
مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
presidents
U
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
president
U
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
director
U
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
registrar
U
کارمند اداره ثبت مدیر دروس
directors
U
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
registrars
U
کارمند اداره ثبت مدیر دروس
entrepreneurs
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
decision
U
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decisions
U
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
plene administravit
U
دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
driver
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
real representative
U
قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
executive information system
U
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
master
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
headmistresses
U
خانم مدیر خانم رئیس
headmistress
U
خانم مدیر خانم رئیس
letters of administration
U
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
medical regulator
U
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com