Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
military expenditure
U
مخارج نظامی
military spending
U
مخارج نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
program cost
U
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
inseparable cost
U
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
outgoing
U
مخارج
expenditures
U
مخارج
outlays
U
مخارج
spending
U
مخارج
disbursements
U
مخارج
expenses
U
مخارج
aggregate expenditures
U
مخارج کل
reasonable scale
U
مخارج متعارفه
operating cost
U
مخارج عملیاتی
social outlays
U
مخارج اجتماعی
portage
U
مخارج باربری
marginal outlays
U
مخارج نهائی
management expenses
U
مخارج اداری
superstitious uses
U
مخارج خرافاتی
tax expenditures
U
مخارج مالیاتی
rate of spending
U
نرخ مخارج
rate of spending
U
میزان مخارج
municipal spending
U
مخارج شهرداری
porterage
U
مخارج باربری
operating expenses
U
مخارج عملیاتی
travelling expenses
U
مخارج سفر
expenditure
U
مخارج صرف
public expenditures
U
مخارج عمومی
national expenditures
U
مخارج ملی
expense accounts
U
حساب مخارج
wasteful expenditures
U
مخارج بیهوده
welfare expenditures
U
مخارج رفاهی
management expenses
U
مخارج مدیریت
budget expenditures
U
مخارج بودجه
freight charges
U
مخارج حمل
estimate of costs
U
تخمین مخارج
foot
U
پرداختن مخارج
expense account
U
حساب مخارج
costs of proceedings
U
مخارج عدلیه
cost estimate
U
تخمین مخارج
capital expenditure
U
مخارج سرمایهای
expenditure approach
U
روش مخارج
actual expenses
U
مخارج واقعی
holding costs
U
مخارج نگهداری
incidental expenses
U
مخارج اتفاقی
national spending
U
مخارج ملی
indirect expenses
U
مخارج غیرمستقیم
wage costs
U
مخارج دستمزد
postage
U
مخارج پستی
licence fee
U
مخارج پروانه
luxury spending
U
مخارج تجملی
deduction of expenses
U
کسر مخارج
[اقتصاد]
marginal propensity to expend
U
تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to expend
U
میل نهائی به مخارج
overhead
U
مخارج کلی سرجمع
noncash expenditures
U
مخارج غیر نقدی
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به مخارج
free of all charges
U
بدون هیچگونه مخارج
unfinanced
U
مخارج پرداخت نشده
outlays
U
هزینههای سرمایهای مخارج
sumptuary law
U
قانون تحدید مخارج
You need spare no expense .
U
نگران خرج ( مخارج ) آن نباش
support a family
U
متکفل مخارج خانوادهای بودن
time cost curve
U
منحنی مخارج برحسب زمان
all the expenses fell on him
U
تمام مخارج به گردن اوافتاد
postpaid
U
مخارج پستی قبلا پرداخت شده
self support
U
اتکاء بخود تکفل مخارج خود
To cut down expenses .
U
خرج را کم کردن ( مخارج راپایین آوردن )
f.o.b
U
قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
bareboat charter
U
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
postpaid
U
پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial
U
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
real balance effect
U
اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
optimum schedule
U
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
sumptuary law
U
قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
submarginal land
U
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
charges forward
U
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
soldier
U
نظامی
soldiers
U
نظامی
fort
U
دژ نظامی
martial
U
نظامی
warlike
U
نظامی
mil
U
نظامی
serviced
U
نظامی
military
U
نظامی
service
U
نظامی
martin
U
نظامی
dynamic condition
U
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
court martial
U
دادگاه نظامی
court martiall
U
شورای نظامی
dressing parade
U
مشق نظامی
detention barrack
U
بازداشتگاه نظامی
court material
U
دادگاه نظامی
defense information
U
اطلاعات نظامی
court martiall
U
دادگاه نظامی
to attain a great age
U
به سن بالارسیدن
[نظامی ]
word of command
U
فرمان نظامی
general outpatient clinic
U
درمانگاه نظامی
garrison state
U
ایالت نظامی
Military operations.
U
عملیات نظامی
guest houses
U
مهمانسرای نظامی
field colours
U
پرچم نظامی
field colors
U
پرچم نظامی
defensive architecture
U
معماری نظامی
counter military
U
ضد عملیات نظامی
army attache
U
وابسته نظامی
saluting
U
احترام نظامی
salutes
U
احترام نظامی
saluted
U
احترام نظامی
salute
U
احترام نظامی
guest house
U
مهمانسرای نظامی
councils of war
U
شورای نظامی
army staff
U
ستاد نظامی
articles of war
U
قانون نظامی
council ofwar
U
شورای نظامی
campound
U
کمپ نظامی
by military force
U
با نیروی نظامی
attache
U
وابسته نظامی
council of war
U
شورای نظامی
tunc
U
پیراهن نظامی
military platform
U
سکوی نظامی
military governor
U
حاکم نظامی
military governor
U
فرمانداری نظامی
military training
U
تعلیم نظامی
military government
U
حکومت نظامی
neck cloth
U
کاشکول نظامی
military government
U
دولت نظامی
military funds
U
بودجه نظامی
military funds
U
اعتبار نظامی
necker chief
U
کاشکول نظامی
military doctorine
U
مقررات نظامی
military doctorine
U
دکترین نظامی
military crest
U
خط الراس نظامی
military grid
U
شبکه نظامی
military posture
U
ارایش نظامی
military training
U
اموزش نظامی
military occupational speciality
U
کد تخصصی نظامی
military justice
U
دادرسی نظامی
military justice
U
دادسرای نظامی
military intervention
U
مداخله نظامی
military posture
U
وضعیت نظامی
military psychology
U
روانشناسی نظامی
military resources
U
منابع نظامی
military services
U
قسمتهای نظامی
military specifications
U
خصوصیات نظامی
military specifications
U
کدتخصصی نظامی
military strategy
U
استراتژی نظامی
military intelligence
U
اطلاعات نظامی
military testament
U
وصیتنامه نظامی
military courtesy
U
شئونات نظامی
military courtesy
U
احترامات نظامی
martial rule
U
حکومت نظامی
military tribunal
U
دادگاه نظامی
martial court
U
دادگاه نظامی
provost marshal
U
قاضی نظامی
soldiery
U
نیروی نظامی
spirit de corps
U
غرور نظامی
strategic map
U
نقشه نظامی
maneuver
U
تمرین نظامی
the military profession
U
کار نظامی
the sabre
U
نیروی نظامی
the sabre
U
حکومت نظامی
truck vehicle
U
خودرو نظامی
martial spirit
U
روح نظامی
militarization
U
نظامی کردن
militarize
U
نظامی کردن
military court
U
دادگاه نظامی
military convention
U
اتحاد نظامی
military comission
U
کمیسیون نظامی
military comission
U
هیئت نظامی
prisidio
U
قلعه نظامی
military body
U
هیئت نظامی
military attache
U
وابسته نظامی
military assistance
U
کمک نظامی
military area
U
منطقه نظامی
military advisor
U
مستشار نظامی
military adviser
U
مستشار نظامی
invasion currency
U
پول نظامی
installation
U
موسسه نظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com