Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
camshaft
U
محور کنترل
camshafts
U
محور کنترل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
axis of control
U
محور کنترل هواپیما
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle
U
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
differential spoilers
U
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
lift cruise
U
توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
lift engine
U
توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
Other Matches
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft
U
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbase
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
U
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up
U
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
stemmed
U
محور
journal
U
سر محور
axle
U
محور
stems
U
محور
interaxal
U
محور
azimuth
U
محور
mandrel
U
محور
shaft
U
محور
stem
U
محور
stemming
U
محور
mandril
U
محور
shafts
U
محور
center line
U
خط محور
pivot
U
محور
pivots
U
محور
pivoted
U
محور
x axis
U
محور x
arbor
U
محور
spindle
U
محور
spindles
U
محور
pintle
U
محور
rachis
U
محور
interaxial
U
محور
axis
U
محور
y axis
U
محور y
cranks
U
محور
cranking
U
محور
z axis
U
محور z
axis
U
خط محور
cranked
U
محور
z axis
U
محور "زد"
coaxal
U
هم محور
coaxial
U
هم محور
concentric
U
هم محور
pedestal
U
محور
pinning
U
محور
pin
U
محور
axles
U
محور
trunnion
U
سر محور
dam axis
U
محور سد
pinned
U
محور
shaft head
U
محور
crank
U
محور
pedestals
U
محور
axle box
U
انگشتی محور
axis of rotation
U
محور دوران
axis of rotation
U
محور چرخش
child centered
U
کودک محور
back axle
U
محور عقب
drive shaft
U
محور محرکه
pivot
U
محور قامه
y axis
U
محور عمودی
symmetry axis
U
محور تقارن
basic shaft
U
محور اصلی
pinion shaft
U
محور پی نیون
cartesian coordinates
U
محور مختصات
axis of symmery
U
محور تقارن
x axis
U
محور طولها
propeller shaft
U
محور کاردان
y axis
U
محور ایگرگ ها
y axis
U
محور وای
axle pin
U
میل محور
y axis
U
محور عرضها
axis of the bore
U
محور لوله
drive shaft
U
محور رانش
y axis
U
محور ایگرگ
brake cross shaft
U
محور ترمز
pump shaft
U
محور پمپ
axis of symmetry
U
محور تقارن
drive shafts
U
محور محرکه
cartesial axis
U
محور دکارتی
propeller shaft
U
محور مفصلی
basic shaft
U
محور واحد
x axis
U
محور ایکس
x axis
U
محور ایکس ها
shaft collar
U
بست محور
axis
U
محور چرخ
output shaft
U
محور خروجی
axis
U
محور طولی
hinge pin
U
محور لولایی
hollow shaft
U
محور مجوف
shaft tube
U
خروجی محور
hollow shaft
U
محور توخالی
hinges
U
مدار محور
hinge
U
مدار محور
abscissa
U
محور افقی
abscissa
U
محور طولی
abscissa
U
محور طولها
cranks
U
دسته محور
cranking
U
دسته محور
cranked
U
دسته محور
crank
U
دسته محور
paradigmatic axis
U
محور جانشینی
quills
U
محور مجوف
tang of file
U
محور سوهان
shaft tunnel
U
گذرگاه محور
shaft bracket
U
نگهدارنده محور
signal axis
U
محور مخابرات
gavernor shaft
U
محور رگولاتور
solid shaft
U
محور توپر
shafts
U
محور استوانهای
shaft
U
محور استوانهای
steering shaft
U
محور فرمان
forelock
U
میخ محور
forelocks
U
میخ محور
rotary axis
U
محور دوار
floating axle
U
محور نوسان
roll axis
U
محور غلطش
flexural axis
U
محور خمش
cantilever extension
U
محور سگدست
refrence axis
U
محور مبداء
quill
U
محور مجوف
axles
U
محور انتقال
axles
U
محور صاف
axle
U
محور صاف
articulated shaft
U
محور مفصلی
autocentric
U
خود محور
axial of an aircraft
U
محور هواپیما
wing axis
U
محور بال
axis of advance
U
محور پیشروی
axis of earth
U
محور زمین
lynchpins
U
پین محور
lynchpins
U
میخ محور
linchpins
U
پین محور
linchpins
U
میخ محور
linchpin
U
پین محور
linchpin
U
میخ محور
coaxing
U
کابل هم محور
coaxes
U
کابل هم محور
coaxed
U
کابل هم محور
coax
U
کابل هم محور
pivots
U
محور قامه
visual axis
U
محور بینایی
vertical axis
U
محور قائم
axle
U
اکسل محور
ordinate
U
محور عرضها
thole pin
U
محور جاپارویی
optical axis
U
محور اپتیکی
imaginary axis
U
محور انگاری
camshafts
U
محور بادامک
camshaft
U
محور بادامک
improper axis
U
محور نامتعارف
transmission shaft
U
محور انتقال
transverse axis
U
محور عرضی
axle
U
محور انتقال
trunnions
U
محور قبضتین
inclined axis
U
محور مورب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com