Perdic | محور مخابرات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	data link U	محور مخابرات
	signal axis U	محور مخابرات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	axis of signal communication U	محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
Other Matches

	communication operation instructions (co U	دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
	sight alinement U	تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
	countershaft U	محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
	wheelbases U	فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
	wheelbase U	فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
	rate integration gyro U	ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
	nose up U	چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
	communication U	مخابرات
	electric communication U	مخابرات
	communication U	ارتباط و مخابرات
	interphone U	مخابرات داخلی
	communication engineering U	مهندسی مخابرات
	communication technician U	تکنیسین مخابرات
	telecommunications U	مخابرات تلگرافی
	radiographic U	مخابرات رادیویی
	signal bridge U	پل مخابرات ناو
	communication center U	مرکز مخابرات
	communication engineer U	مهندس مخابرات
	communication receiver U	گیرنده مخابرات
	transmission U	مخابره مخابرات
	transmissions U	مخابرات ارسال
	intercom U	مخابرات داخلی
	intercoms U	مخابرات داخلی
	transmissions U	مخابره مخابرات
	panel code U	کد پرده مخابرات
	marking panel U	پرده مخابرات
	transmission U	مخابرات ارسال
	signal center U	مرکز مخابرات
	signaled U	رسته مخابرات
	signal panel U	پرده مخابرات
	signal corps U	رسته مخابرات
	telecommunication network U	شبکه مخابرات
	subscriber line U	خط مشترک [مخابرات]
	telecommunication technique U	تکنیک مخابرات
	telecommunication traffic U	ترافیک مخابرات
	signal U	رسته مخابرات
	signalled U	رسته مخابرات
	communications U	ارتباط و مخابرات
	signal communications U	ارتباط و مخابرات
	communication theory U	تئوری مخابرات
	panels U	پرده مخابرات
	panel U	پرده مخابرات
	signal corps U	قسمت مخابرات
	signaled U	علایم مخابراتی مخابرات
	signalled U	علایم مخابراتی مخابرات
	helio U	ایینه ویژه مخابرات
	area signal center U	مرکز مخابرات منطقه
	panels U	پرده شبکه مخابرات
	cordless telephone U	تلفن بی سیم [مخابرات]
	panel U	پرده شبکه مخابرات
	intercommunication U	مخابرات داخلی یکان
	cordless [cordless telephone] U	تلفن بی سیم [مخابرات]
	master station U	پست اصلی مخابرات
	communication technician U	تعمیر کارفنی مخابرات
	signal operation instruction U	دستور کار مخابرات
	intercepting U	نفوذکردن در شبکه مخابرات
	communication network U	شبکه ارتباط و مخابرات
	signal U	علایم مخابراتی مخابرات
	intercepted U	نفوذکردن در شبکه مخابرات
	communication chief U	رئیس مخابرات یکان
	communication and electronics U	رسته مخابرات و الکترونیک
	strangle U	در مخابرات یعنی دستگاه
	digital subscriber line [DSL] U	خط مشترک دیجیتال [مخابرات ]
	cordless phone U	تلفن بی سیم [مخابرات]
	standing operating procedures U	روش جاری مخابرات
	intercept U	نفوذکردن در شبکه مخابرات
	intercepts U	نفوذکردن در شبکه مخابرات
	wigway U	ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
	cryptofacility U	تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
	phone extension U	شماره تلفن فرعی [مخابرات]
	spring loaded U	فنری کلید ناپایدار در مخابرات
	cordless phone U	گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
	cordless telephone U	گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
	asymmetric digital subscriber line [ADSL] U	خط مشترک دیجیتال نامتقارن [مخابرات ]
	cordless [cordless telephone] U	گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
	teletypewriter U	دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
	sign off U	علایم ختم مخابرات یامکالمات
	communication deception U	گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
	radiographs U	پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
	cryptocompromise U	تولید خطر برای مخابرات رمز
	tele communication U	مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
	radiograph U	پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
	demodulate U	از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
	loran U	تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
	lights out U	علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
	high bit-rate digital subscriber line [HDSL] U	خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]
	teleprinter U	تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
	phonopore U	اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
	teleprinters U	تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
	dial up line U	خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
	axis U	محور
	shaft head U	محور
	interaxial U	محور
	interaxal U	محور
	azimuth U	محور
	center line U	خط محور
	z axis U	محور "زد"
	coaxal U	هم محور
	coaxial U	هم محور
	dam axis U	محور سد
	x axis U	محور x
	z axis U	محور z
	axis U	خط محور
	mandril U	محور
	y axis U	محور y
	arbor U	محور
	mandrel U	محور
	trunnion U	سر محور
	cranked U	محور
	cranking U	محور
	pivoted U	محور
	cranks U	محور
	pivot U	محور
	concentric U	هم محور
	crank U	محور
	axle U	محور
	rachis U	محور
	axles U	محور
	pintle U	محور
	pivots U	محور
	pin U	محور
	stems U	محور
	shafts U	محور
	stem U	محور
	journal U	سر محور
	stemming U	محور
	stemmed U	محور
	pedestal U	محور
	pinned U	محور
	spindles U	محور
	pinning U	محور
	spindle U	محور
	shaft U	محور
	pedestals U	محور
	floating axle U	محور نوسان
	lift axis U	محور برا
	roll axis U	محور غلطش
	tang of file U	محور سوهان
	pump shaft U	محور پمپ
	propeller shaft U	محور مفصلی
	propeller shaft U	محور کاردان
	flexural axis U	محور خمش
	refrence axis U	محور مبداء
	gavernor shaft U	محور رگولاتور
	trunnions U	محور قبضتین
	transverse axis U	محور عرضی
	solid shaft U	محور توپر
	thole pin U	محور جاپارویی
	shaft tunnel U	گذرگاه محور
	driving axle U	محور رانش
	shaft tube U	خروجی محور
	steering shaft U	محور فرمان
	shaft collar U	بست محور
	transmission shaft U	محور انتقال
	rotary axis U	محور دوار
	drag axis U	محور پسا
	driving axle U	محور گرداننده
	dual y axis graph U	نمودار با دو محور y
	shaft bracket U	نگهدارنده محور
	earth's axis U	محور زمین
	elastic axis U	محور الاستیک
	y axis U	محور ایگرگ ها
	principle axis U	محور اصلی
	neutral axis U	محور خنثی
	misalignment U	غیرهم محور
	megneto crank U	محور اندوکتور
	megneto crank U	محور میگر
	vertical axis U	محور قائم
	mass axis U	محور جرم
	pinion shaft U	محور پی نیون
	vertical axis U	محور عمودی
	main shaft U	محور اصلی
	x axis U	محور ایکس
	normal axis U	محور عمودی
	wing axis U	محور بال
	normal axis U	محور قائم
	x axis U	محور طولها
	optical axis U	محور اپتیکی
	output shaft U	محور خروجی
	ordinate U	محور عرضها
	visual axis U	محور بینایی
	paradigmatic axis U	محور جانشینی
	x axis U	محور ایکس ها
	main axis U	محور اصلی
	y axis U	محور وای
	y axis U	محور عرضها
	tubular axle U	محور توخالی
	inclined axis U	محور مورب
	improper axis U	محور نامتعارف
	imaginary axis U	محور انگاری
	hollow shaft U	محور توخالی
	principal axis U	محور اصلی
	principal axis U	محور مبداء
	hollow shaft U	محور مجوف
	tubular shaft U	محور لولهای
	plummer block U	کنده محور
	magnetic axis U	محور مغناطیسی
	pivot bearing U	یاطاقان محور
	longitudinal axis U	محور طولی
	line of collimation U	خط محور عکاسی