English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
abscissa U محور افقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
twist U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
twists U دوران حول محور افقی پیچش
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
non tilting mixer U بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
x axis U محور افقی مختصات یا محورطولها
x axis U محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
Other Matches
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
planed U افقی سطح افق افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
wheelbases U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
axis of signal communication U محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
laterad U افقی
lateral U افقی
horizontal U افقی
horizontal integration U ادغام افقی
straighter U افقی بطورسرراست
yardarm U بازوی افقی
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal integration U انضمام افقی
trunnion U پاشنه افقی
straightest U افقی بطورسرراست
horizontal mobility U تحرک افقی
horizontal plane U صفحه افقی
straight U افقی بطورسرراست
horizontal wedge U گاوه افقی
transom U وادار افقی
transom U الت افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
horizontal taping U مساحی افقی
jack arch U طاق افقی
horizontal section U برش افقی
abscissa U بعد افقی
landscape orientation U تمایل افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
cross beam U تیر افقی
horizontal pump U پمپ افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
transverse plane U صفحه افقی
trunnion U مفصل افقی
horizontal growth U رشد افقی
cross head U تیر افقی
brise-soleil U کرکره افقی
tier U ردیف افقی
putlog or lock U تیر افقی
horizontal hook U قلاب افقی
horizontally U بطور افقی
horizontal U سطح افقی
cross-beam U تیر افقی
horizontal cornice U رخ بام افقی
plain coordinates U مختصات افقی
ordinate U حور افقی
crosscut saw U اره افقی بر
cross level U افقی کردن
cross hatch U هاشور افقی
tiers U ردیف افقی
brise-soleil U پرده افقی
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
horizontal crossbar U میله افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
rhumb U دایره افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
laterad U واقع درخط افقی
transom U الت افقی کمرکش
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
crossbars U تیرک افقی دروازه
transverse abduction U دور کردن افقی
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
surges U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
advection U جابجایی افقی هوا
crossbar U تیرک افقی دروازه
elevator U مکان افقی متحرک
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
roof tree U کش دیرک افقی چادر
elevators U مکان افقی متحرک
lateral U واقع درخط افقی
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
surge U حرکات افقی اب دریا
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
bar U میله افقی در پرش
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
bars U میله افقی در پرش
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
breastsummer U تیر افقی سردر
vertical loom U دار افقی [قالی]
x axis U بردار افقی گراف
X coordinate U مختصات بردار افقی
x plates U صفحات انحراف افقی
horizontal loom U دار افقی [قالی]
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
boom U ستون افقی [کشتی]
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
spar U ستون افقی [کشتی]
cross level U حباب تراز افقی
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
common roof U تیرچه افقی خرپا
cross grinder U شاه تیر افقی
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
axis U برای مختصات افقی در گراف
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
crossbars U چوب افقی بالای مانع
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
crosspiece U قسمت افقی وعرضی هر چیزی
foward speed U همنه سرعت در صفحه افقی
bar U چوب افقی بالای مانع
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
crossbar U چوب افقی بالای مانع
bars U چوب افقی بالای مانع
windowsill U قسمت افقی لبه پنجره
ledger U تیر افقی جلو چوبست
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
ledgers U تیر افقی جلو چوبست
boom U تیر افقی وصل به بادبان
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
booming U تیر افقی وصل به بادبان
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
booms U تیر افقی وصل به بادبان
yard U بازوی افقی دکل ناو
yards U بازوی افقی دکل ناو
wale U تیر افقی انتخاب کردن
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
bail U چوب کوتاه افقی روی پایه
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
validity U بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
mandril U محور
stem U محور
stemmed U محور
axis U محور
interaxal U محور
azimuth U محور
interaxial U محور
stemming U محور
stems U محور
mandrel U محور
arbor U محور
coaxal U هم محور
center line U خط محور
coaxial U هم محور
axis U خط محور
dam axis U محور سد
shaft head U محور
pivot U محور
cranking U محور
cranks U محور
concentric U هم محور
spindles U محور
spindle U محور
pin U محور
journal U سر محور
pinned U محور
pinning U محور
rachis U محور
cranked U محور
x axis U محور x
axle U محور
trunnion U سر محور
y axis U محور y
axles U محور
z axis U محور "زد"
crank U محور
z axis U محور z
pivoted U محور
pedestal U محور
pedestals U محور
pivots U محور
shaft U محور
shafts U محور
pintle U محور
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com