English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7563 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
site U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bad break U که اشتباهاگ در محلی از کلمه وارد شده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
chevalglass U اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
parmakli U لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
map U پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
maps U پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
tripod U چیزی که سه پایه داشته
tripods U چیزی که سه پایه داشته
content addressable addressing U محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
stalking U پایه چیزی شبیه ساقه
stalked U پایه چیزی شبیه ساقه
stalks U پایه چیزی شبیه ساقه
stalk U پایه چیزی شبیه ساقه
shakedown [of something] [American English] U تغییر پایه سیستم کاری [چیزی]
hypostasis U پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
save all U چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
axis U 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
thumbnails U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
bitblt U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
contents U محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
crutch U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
dag U قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
crutches U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
raee show U نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
fiefdoms U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
fiefdom U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
long shot <idiom> U شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
ingrowth U رشد ازدرون چیزی که درتوی چیزدیگری روییده یا فرورفته باشد
hereditaments U هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
to suggest it is appropriate to do so [matter] U پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ]
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
pocket piece U سکه ازدواج افتاده یا چیزی مانندان که درجیب نگاه دارندتابرکت جیب باشد
commodities U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
localism U ایین محلی علاقه محلی
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
destinations U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
hybrid U چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
implicit function U معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
hatch beam U پایه دریچه پایه دهلیز
base width U عرض پایه پهنای پایه
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
decimals U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
base piece U پایه پایه استقرار
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
domestic U محلی
autochthonous U محلی
autochthon U محلی
sympatry U هم محلی
natives U محلی
native U محلی
local <adj.> U محلی
regional <adj.> U محلی
locals U محلی
topical U محلی
parochial U محلی
local U محلی
residential U محلی
vernacular U محلی
vernaculars U محلی
occupation crossing U پل محلی
regionally U محلی
regional U محلی
local line U خط محلی
provincial U ولایتی محلی
legman U خبرنگار محلی
local area network U شبکه محلی
regional purchase U خرید محلی
local authority U انجمن محلی
local procurement U خرید محلی
local paper U روزنامه محلی
kangoroo court U دادگاه محلی
provincial road U جاده محلی
patters U لهجه محلی
pattering U لهجه محلی
localized U محلی - محصوربهیکمحل
local variable U متغیر محلی
pattered U لهجه محلی
patter U لهجه محلی
off U از محلی بخارج
local purchase U خرید محلی
local terminal U پایانه محلی
local time U زمان محلی
local currency U پول محلی
local vertical U قائم محلی
local storage U انباره محلی
sepoy U پاسبان محلی
territorial U محلی منطقهای
local terminal U ترمینال محلی
local time U وقت محلی
costumes U لباس محلی
local center U مرکز محلی
local road U راه محلی
local security U تامین محلی
local enquiry U بازجویی محلی
localism U اصطلاح محلی
local circuit U مدار محلی
local echo U پژواک محلی
local store U ذخیره محلی
dialects U زبان محلی
brogue U لهجه محلی
local file U فایل محلی
civil time U ساعت محلی
local loop U حلقه محلی
costume U لباس محلی
local investigation U تحقیق محلی
domestic economy U اقتصاد محلی
local intelligence U هوش محلی
local government U حکومت محلی
local government U حاکم محلی
parish council U شورای محلی
local group U گروه محلی
dialect U زبان محلی
local network U شبکه محلی
placing U در محلی گذاردن
places U در محلی گذاردن
place U در محلی گذاردن
local national U سکنه محلی
local norm U هنجار محلی
ordinances U مقررات محلی
ordinance U مقررات محلی
provincialism U محلی اندیشی
homebrew U بازیگر محلی
indigenous industries U صنایع محلی
homebred U بازیگر محلی
brogues U لهجه محلی
local mode U باب محلی
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
take it out on <idiom> U بی محلی به خاطر عصبانیت
grass roots U اجتماع محلی منشاء
somewhere U یک جایی دریک محلی
square dance U رقص محلی امریکا
overruns U سرتاسر محلی رافراگرفتن
somewheres U یک جایی دریک محلی
overrunning U سرتاسر محلی رافراگرفتن
local exchange U ردوبدل کننده محلی
getup <idiom> U لباس محلی پوشیدن
overwrite U بالای محلی نوشتن
overrun U سرتاسر محلی رافراگرفتن
step out U از محلی خارج شدن
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
decentralising U حکومت محلی دادن
locked up U در محلی محصور کردن
decentralizes U حکومت محلی دادن
local area network U شبکه ناحیه محلی
decentralizing U حکومت محلی دادن
district call box U جعبه خبر محلی
vernacularism U استعمال زبان محلی
recorder U رئیس دادگاه محلی
recorders U رئیس دادگاه محلی
locals U داخلی اخبار محلی
provincialism U گویش یا لهجه محلی
local U داخلی اخبار محلی
traject U از محلی عبور کردن
lock up U در محلی محصور کردن
emplace U در محلی قرار دادن
decentralize U حکومت محلی دادن
to go on the parish U اعانه محلی گرفتن
local traffic U رفت و امد محلی
references U دستیابی به محلی در حافظه
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com