English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
end product U محصول نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
Other Matches
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punched U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
telic U نهایی دارای هدف نهایی
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
closing U نهایی
finals U نهایی
terminals U نهایی
final U نهایی
ultimata U نهایی
conclusive U نهایی
ultimatum U نهایی
terminal U نهایی
ultimatums U نهایی
high limit U حد نهایی
definite <adj.> U نهایی
peremptory U نهایی
ultimate U نهایی
privy U نهایی
definitive U نهایی
ultimate analysis U تجزیه نهایی
top speed U سرعت نهایی
ultimate load U بار نهایی
ultimate strength U مقاومت نهایی
grail U هدف نهایی
ultimate speed U سرعت نهایی
semifinal U نیمه نهایی
second check U بررسی نهایی
quarterfinal U یک چهارم نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
net result U نتیجه نهایی
margin utility U مطلوبیت نهایی
limiting value U ارزش نهایی
final velocity U سرعت نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
extreme range U برد نهایی
extreme position U وضعیت نهایی
end user U کاربر نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
quarter-finals U یک چهارم نهایی
semi finals U نیمه نهایی
semi-finals U نیمه نهایی
end product U فراورده نهایی
end strength U استعداد نهایی
elevation stop U حد نهایی درجه
differential cost U ارزش نهایی
final act U سند نهایی
final assembly U نصب نهایی
final value U ارزش نهایی
final term U جمله نهایی
final result U نتیجه نهایی
final report U گزارش نهایی
final position U وضعیت نهایی
final payment U پرداخت نهایی
final judgement U حکم نهایی
final assembly U مونتاژ نهایی
final drive U گرداننده نهایی
final U مسابقه نهایی
finals U مسابقه نهایی
final diameter U قطر نهایی
final destination U مقصد نهایی
final cut U برش نهایی
differential cost U هزینه نهایی
try-outs U تمرین نهایی
home stretch U مرحله نهایی
drafts U نیمه نهایی
semi-final U نیمه نهایی
ultimata U هدف نهایی
ultimatum U هدف نهایی
ultimatums U هدف نهایی
drafted U نیمه نهایی
try-out U تمرین نهایی
last word <idiom> U نظر نهایی
draft U نیمه نهایی
additional costs [expenses] U هزینه نهایی
extra expenses U هزینه نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
ultimate stress limit U حد تنش نهایی
ultimate stress U تنش نهایی
finishing strokes U دست کاری نهایی
front end U نرم افزار نهایی
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
finalizing U بمرحله نهایی رساندن
finalizes U بمرحله نهایی رساندن
finalized U بمرحله نهایی رساندن
finalize U بمرحله نهایی رساندن
finalising U بمرحله نهایی رساندن
finalises U بمرحله نهایی رساندن
finalised U بمرحله نهایی رساندن
World Series U مسابقات نهایی بیسبال
final temperature U درجه حرارت نهایی
finale U اهنگ نهایی اخر
final decision U رای قطعی و نهایی
final heading U مسیر پرواز نهایی
final measurement U اندازه گیری نهایی
finales U اهنگ نهایی اخر
final approach U مسیر نهایی فرود
face formwork U قالب بندی نهایی
draft report U گزارش نیمه نهایی
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
final invoice U صورت حساب نهایی
end user U استفاده کننده نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهایی
ultimate tensile stress U تنش کشش نهایی
ultimacy U حالت نهایی غائیت
mechanicals U نتیجه نهایی تجسمی
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
terminal ballistics U بالیستیک نهایی گلوله
tail end U قسمت نهایی انتها
no wind position U محل نهایی هواپیما
backdoor U وسیله نهایی یا زیرجلی
margin land U حد نهایی بازده زمین
endings U بخش نهایی چیزی
ending U بخش نهایی چیزی
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
returns U گزارش نهایی هیات تحقیق
final heading U سمت پرواز یا حرکت نهایی
returning U گزارش نهایی هیات تحقیق
pay off U جزای کیفر نتیجه نهایی
returned U گزارش نهایی هیات تحقیق
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
return U گزارش نهایی هیات تحقیق
final drive U چرخ گرداننده نهایی شنی
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
scope U نقطه توجه طرح نهایی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
yield U محصول
yields U محصول
total product U محصول کل
products U محصول
product U محصول
yielded U محصول
proceeds U محصول
fabric U محصول
fabrics U محصول
line U محصول
lines U محصول
return [on something] U محصول
commodity U محصول
commodities U محصول
outputs U محصول
output U محصول
harvest U محصول
harvested U محصول
harvests U محصول
crop U محصول
crops U محصول
cropped U محصول
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
imprisonment U محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
final shaving U پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
incross U اولادیا محصول
product differentiation U اختلاف محصول
product liability U مسئولیت محصول
product differentiation U تفاوت محصول
product mix U ترکیب محصول
program product U محصول برنامه
high grade product U محصول درجه یک
distillate U محصول تقطیر
diversity of product U تنوع محصول
last year's produce U محصول پارسال
product diversification U تنوع محصول
portfolio U نمونه محصول
average output U محصول متوسط
average product U محصول متوسط
by product U محصول فرعی
by product U محصول جنبی
off year U سال کم محصول
coemption U خرید کل محصول
condensate U محصول میعان
coproduct U محصول فرعی
crop rent U اجاره محصول
margin product U اضافه محصول
gross yield U محصول ناخالص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com