Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
over production
U
محصول زیادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punched
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
he inherited a large fortune
U
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
excrescential
U
زیادی
excrescent
U
زیادی
extremeness
U
زیادی
heaviness
U
زیادی
hugeness
U
زیادی
excessiveness
U
زیادی
immenseness
U
زیادی
immoderacy
U
زیادی
inordinacy
U
زیادی
intenseness
U
زیادی
frequentness
U
زیادی
nimiety
U
زیادی
numerousness
U
زیادی
wealth
U
زیادی
superfluity
U
زیادی
extra
U
زیادی
extra-
U
زیادی
excesses
U
زیادی
excess
U
زیادی
greatness
U
زیادی
muchness
U
زیادی
unduly
U
زیادی
greatly
U
به زیادی
infiniteness
U
زیادی
immensity
U
زیادی
abundance
U
زیادی
surplus
U
زیادی
surpluses
U
زیادی
undue
U
زیادی
extras
U
زیادی
enormousness
U
زیادی
superfluous
U
زیادی
intensity
U
زیادی
overly
U
زیادی
to a large extent
U
تا حد زیادی
supervacaneous
U
زیادی
redundance
U
زیادی
profuseness
U
زیادی
profoundness
U
زیادی
profoundly
U
زیادی
outgrowth
U
گوشت زیادی
extensiveness
U
کثرت زیادی
exorbitance
U
زیادی افراط
overweight
U
وزن زیادی
riffraff
U
زیادی توده
distichiasis
U
مژگان زیادی
clogs
U
زیادی پرکردن
clogged
U
زیادی پرکردن
largely
U
تا درجه زیادی
clog
U
زیادی پرکردن
for long
U
مدت زیادی
interleaf
U
برگ زیادی
hyperacidity
U
زیادی اسید
increscent
U
زیادی توسعه
overblance
U
زیادتی زیادی
inordinateness
U
زیادی بی اندازگی
to a degree
U
تادرجه زیادی
fuzz ball
U
گوشت زیادی
gaudery
U
پیرایههای زیادی
Quite a few people ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
intensity of gravity
U
شدت با زیادی جاذبه
oversale
U
پیش فروش زیادی
it was a
U
مبلغ زیادی بود
long a go
U
مدت زیادی پیش
long ago
U
مدت زیادی پیش
many of them
U
عده زیادی از انها
excesses
U
مقدار زیادی از چیزی
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
to shoot one's mouth off
<idiom>
U
زیادی حرف زدن
odd come short
U
زیادی باقی مانده
No small number of ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
over estimation
U
زیادی درنظر گرفتن
redun dantly
U
بطور زائدیا زیادی
I incurred a heavy loss.
U
ضرر زیادی کردم
go on
<idiom>
U
زیادی صحبت کردن
go out of one's way
<idiom>
U
تلاش زیادی کردن
make a killing
<idiom>
U
پول زیادی درآوردن
exairesis
U
برش اندام زیادی
excess
U
مقدار زیادی از چیزی
make a bundle
<idiom>
U
پول زیادی درآوردن
kajillion
[slang]
U
تعداد بسیار زیادی
quite a number of people
U
عده زیادی از مردم
it will not take long
U
مدت زیادی نمیخواهد
You have given me too much.
U
زیاد ( زیادی ) به من دادی
growth
U
گوشت زیادی تومور
extras
U
موضوعی که زیادی است
extra
U
موضوعی که زیادی است
so
U
خیلی باین زیادی
extra-
U
موضوعی که زیادی است
growths
U
گوشت زیادی تومور
commodities
U
محصول
commodity
U
محصول
outputs
U
محصول
fabrics
U
محصول
line
U
محصول
proceeds
U
محصول
fabric
U
محصول
lines
U
محصول
crop
U
محصول
harvests
U
محصول
harvested
U
محصول
harvest
U
محصول
cropped
U
محصول
crops
U
محصول
output
U
محصول
yields
U
محصول
return
[on something]
U
محصول
products
U
محصول
product
U
محصول
yield
U
محصول
total product
U
محصول کل
yielded
U
محصول
splurge on something
<idiom>
U
پول زیادی خرج کردن
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
lose one's shirt
<idiom>
U
پول زیادی را از دست دادن
To cover (traverse)long distances.
U
مسافت زیادی راطی کردن
I have lost a lot of blood.
U
خون زیادی از من رفته است
Suffering many privations .
U
محرومیتهای زیادی رامتحمل شدن
Do you have an extra pen to lend me?
U
یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
He is bound to come.
U
احتمال زیادی دارد که بیاید
To go to great expenses .
U
خرج زیادی را متحمل شدن
ring bone
U
استخوان زیادی در بخولق اسب
quickly
U
بدون مصرف زمان زیادی
much sugar was left
U
قند زیادی باقی ماند
excess demand
U
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
hyperacid
U
حاوی مقدار زیادی اسید
it takes much room
U
فضای زیادی را اشغال میکند
compacts
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacting
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
polypus
U
گوشت زیادی ساقه دار
it makes a t. difference
U
تفاوت خیلی زیادی نمیکند
product
U
محصول حاصلضرب
marginal product
U
محصول نهائی
foison
U
محصول فراوان
fission product
U
محصول انشقاق
cash crop
U
محصول فروشی
releases
U
گونه یک محصول
finished product
U
محصول نهائی
fehling solution
U
محصول فهلینگ
adduct
U
محصول افزایشی
volatility product
U
محصول فرار
margin product
U
اضافه محصول
gross yield
U
محصول ناخالص
last year's produce
U
محصول پارسال
intermediate product
U
محصول واسطه
modeled
U
نوع یک محصول
end product
U
محصول نهایی
modeled
U
گونه یک محصول
incross
U
اولادیا محصول
released
U
گونه یک محصول
release
U
گونه یک محصول
products
U
محصول حاصلضرب
high grade product
U
محصول درجه یک
universal product code
U
کد جامع محصول
fehling reagent
U
محصول فهلینگ
turn over
U
محصول بازده
crop rent
U
اجاره محصول
product capabilities
U
خواص محصول
product differentiation
U
تفاوت محصول
product differentiation
U
اختلاف محصول
product liability
U
مسئولیت محصول
product mix
U
ترکیب محصول
models
U
نوع یک محصول
program product
U
محصول برنامه
condensate
U
محصول میعان
by product
U
محصول فرعی
coemption
U
خرید کل محصول
models
U
گونه یک محصول
coproduct
U
محصول فرعی
standing crop
U
محصول سرپا
mass market product
U
محصول پر فروش
modelled
U
نوع یک محصول
average output
U
محصول متوسط
average product
U
محصول متوسط
modelled
U
گونه یک محصول
net product
U
محصول خالص
off year
U
سال کم محصول
overhead product
U
محصول سبک
emblements
U
محصول زمین
eluate
U
محصول شویش
product diversification
U
تنوع محصول
diversity of product
U
تنوع محصول
distillate
U
محصول تقطیر
by product
U
محصول جنبی
production
U
محصول عمل
output
U
برونداد محصول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com