Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
Other Matches
cash crop
U
محصولی که برای فروش فرآوری میشود
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
self-
U
برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
measure
U
عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی
arithmetic
U
عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
kinked demand curve
U
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
aligns
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
tested
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
aligned
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
tests
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
align
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
verification
U
بررسی هرکلیدبرای اطمینان ازاعتبار آن برای یک برنامه کاربردی خاص
sync
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
synchronization
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
dry run
U
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
GOSIP
U
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
tests
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tested
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
market value
U
قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
What is the price per night?
U
قیمت برای یک شب چقدر است؟
spot price
U
قیمت برای فروش فوری
request for quotation
U
تقاضا برای اعلام قیمت
basing point
U
نقطه مبدا برای قیمت
soak
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soaks
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
What is the price per week?
U
قیمت برای یک هفته چقدر است؟
vapourware
U
محصولی که فقط نام آن مط رح است
price line pricing
U
قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
What is the price for bed and breakfast?
U
قیمت برای تخت و صبحانه چقدر است؟
recommended retail price
U
قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
reserve price
U
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
pinging
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinged
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pings
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
ping
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
dead
U
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
price support
U
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
dual
U
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
lease
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
leases
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
collusion
U
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
products
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
brands
U
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
brand
U
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
branding
U
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
synchronous
U
حرف ارسالی با DTE برای اطمینان از همانی صحیح وقتی هیچ حرف دیگر ارسال نشده است
doa
U
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
confide
U
اطمینان کردن
confides
U
اطمینان کردن
confided
U
اطمینان کردن
accredits
U
اطمینان کردن
accrediting
U
اطمینان کردن
accredit
U
اطمینان کردن
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
current standard cost
U
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing
U
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
vouch
U
اطمینان دادن تایید کردن
avouch
U
اقرار کردن اطمینان دادن
trut
U
اطمینان داشتن توکل کردن
unbundled software
U
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
someone to rely on
U
به کسی اطمینان کردن
[اتکا کردن]
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
controls
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
sail in
U
با جدیت و اطمینان بکاری مبادرت کردن
controlling
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
pos
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
reliability
U
اطمینان قابلیت اطمینان
thereupon
<adv.>
U
متعاقبا
consequently
<adv.>
U
متعاقبا
at that
[at that provocation]
<adv.>
U
متعاقبا
subsequently
U
متعاقبا
for this reason
<adv.>
U
متعاقبا
subsequently
<adv.>
U
متعاقبا
in this sense
<adv.>
U
متعاقبا
in so far
<adv.>
U
متعاقبا
insofar
<adv.>
U
متعاقبا
as a result
<adv.>
U
متعاقبا
hence
<adv.>
U
متعاقبا
by impl
<adv.>
U
متعاقبا
thereat
<adv.>
U
متعاقبا
in this respect
<adv.>
U
متعاقبا
in this manner
<adv.>
U
متعاقبا
in this wise
<adv.>
U
متعاقبا
in this vein
<adv.>
U
متعاقبا
as a result of this
<adv.>
متعاقبا
in consequence
<adv.>
U
متعاقبا
as a consequence
<adv.>
U
متعاقبا
in this way
<adv.>
U
متعاقبا
whereby
<adv.>
U
متعاقبا
therefore
<adv.>
U
متعاقبا
thus
[therefore]
<adv.>
U
متعاقبا
by implication
<adv.>
U
متعاقبا
for that reason
<adv.>
U
متعاقبا
bank on
<idiom>
U
اطمینان داشتن ،روی چیزی حساب کردن
underprice
U
قیمت پایین تراز قیمت بازار
STT
U
نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
point of sale
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
bull
U
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bulls
U
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
monitors
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
bids
U
خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
deflates
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
bid
U
خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
deflated
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price
U
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
normal price
U
قیمت عادی قیمت معمولی
last price
U
اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price
U
شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat
U
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
apprises
U
قیمت کردن
apprise
U
قیمت کردن
value
U
قیمت کردن
apprising
U
قیمت کردن
valuing
U
قیمت کردن
values
U
قیمت کردن
secure transaction technology
U
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
bear
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
appraisals
U
تعیین قیمت کردن
overcharges
U
در قیمت اجحاف کردن
appraisal
U
تعیین قیمت کردن
overcharge
U
در قیمت اجحاف کردن
overcharged
U
در قیمت اجحاف کردن
cost
U
قیمت گذاری کردن
overcharging
U
در قیمت اجحاف کردن
price setter
U
قیمت وضع کردن در انحصار
overcharging
U
قیمت اضافی غلو کردن
overcharge
U
قیمت اضافی غلو کردن
overcharged
U
قیمت اضافی غلو کردن
price market
U
وضع کردن قیمت در انحصار
overcharges
U
قیمت اضافی غلو کردن
nuncupative will
U
وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
price taker
U
قیمت را داده شده فرض کردن
slutsky theorem
U
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
jus postliminii
U
هرگاه اموال کسی در جنگ توسط دشمن اخذ و متعاقبا" پس گرفته شود
appraises
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraise
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
spiral of wages and prices
U
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
evaluating
U
تقویم کردن قیمت کردن
evaluate
U
تقویم کردن قیمت کردن
evaluates
U
تقویم کردن قیمت کردن
evaluated
U
تقویم کردن قیمت کردن
To sell at coast price .
U
مایه کاری حساب کردن ( به قیمت تمام شده )
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
rig the market
U
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing
U
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
timed
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
trover
U
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
fideism
U
اطمینان
trust
U
اطمینان
certes
U
اطمینان
certainties
U
اطمینان
trustingly
U
با اطمینان
instable
U
بی اطمینان
assurance
U
اطمینان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com