English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sum of squares U مجموع مجذورات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
regression sum of squares U مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
residual sum of squares U مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
sum of squares of regression U مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
Other Matches
mean squares U میانگین مجذورات
least squares method U روش کمترین مجذورات
method of least squares U روش کمترین مجذورات
totals U مجموع
ensemble U مجموع
sum total U مجموع
lumps U مجموع
lumped U مجموع
lump U مجموع
ensembles U مجموع
amount U مجموع
over all U مجموع
sums U مجموع
sum U مجموع
totalling U مجموع
totaled U مجموع
summation U مجموع
total U مجموع
totalled U مجموع
totaling U مجموع
modulo two sum U مجموع به پیمانه دو
summated ratings U مجموع درجه ها
triads U مجموع سه چیز
anecdotage U مجموع حکایات
check sum U مجموع مقابلهای
iamb U وتد مجموع
totyality U جمع مجموع
summation U مجموع یابی
sideways sum U مجموع جانبی
rootage U مجموع ریشه ها
sum of products U مجموع حاصلضرب
pentachord U مجموع پنج نت
sum of squares U مجموع مربعات
logic sum U مجموع منطقی
tercet U مجموع سه چیز
iambus U وتد مجموع
triad U مجموع سه چیز
checksum U مجموع مقابلهای
altogether U همگی مجموع
totality U تمامیت مجموع
vocabulary U مجموع لغات یک زبان
aggregates U مجموع جمع کردن
imbic U دارای وتد مجموع
toting U جمع کردن مجموع
total search result U مجموع نتیجه جستجو
mass diagram U منحنی مجموع بدهها
totes U جمع کردن مجموع
sum of squares of residual U مجموع مربعات باقیمانده
toted U جمع کردن مجموع
tote U جمع کردن مجموع
sewerage U مجموع مجرای فاضلاب
vocabularies U مجموع لغات یک زبان
series U مجموع یک دنباله [ریاضی]
aggregate U مجموع جمع کردن
alpine combined U مجموع مسابقههای الپاین
iambic U وابسته به وتد مجموع
baronage U مجموع بارونها و نجبا
bureaucracy U مجموع گماشتگان دولتی
cordage U مجموع طنابهای کشتی
bureaucracies U مجموع گماشتگان دولتی
fore and aftring U مجموع بادبانهای کشتی
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
gear مجموع چرخهای دنده دار
sewarage U زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
gears U مجموع چرخهای دنده دار
total deformation U مجموع تمام تغییر شکلها
two person zero sum game U بازی دو نفره با مجموع صفر
rigging U مجموع طناب و بادبانهای کشتی
nordic combined U مجموع مسابقات اسکی نوردیک
geared U مجموع چرخهای دنده دار
matmen U مجموع کشتی گیران و داوران
armed forces U مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
ballots U رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot U رای مخفی مجموع اراء نوشته
addition U عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
additions U عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
stroke play U مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
charactristic velocity U مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
assoil U اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
ice time U مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
shook U : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
hand U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
virtual mass U مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
batch U دسته کردن مجموع کردن
library U برنامه دان مجموع برنامه ها
libraries U برنامه دان مجموع برنامه ها
batches U دسته کردن مجموع کردن
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com